eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
163.7هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
16.6هزار ویدیو
273 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ (۱) -امیر امیر، علی... -علی جان به گوشی؟ -از علی به بی سیم چی لشگر، به گوشم! -صدامو داری؟ -صداتو دارم برادر. -پس چرا صدات پرپر میزنه علی جان! رفتیم تا شما بمانید، رفتیم که غیرت بر باد نرود! مگر قرار نبود حواست به ناموس باشد!؟ غیرت چه شد علی جان؟ اصلا! حواست به خودت هست؟ پارگی و فاق شلوارها آبرو برایمان نگذاشته، رل زدن هم مثل آب خوردن شده؛ به قول شما غیرت و حیا خز شده! نمای کار شده هشتک ! چکار کردید در این فضای غبارآلود دنیا!.. از بی‌سیم چی گردان انصار لشگر۲۷ محمد رسول‌الله، شهید امیرحاج امینی به تمامی علی‌ ها "اگر صدایم را دارید در مرداب بی‌غیرتی ساکن نمانید..." رمز عملیات: "یازهرا" |نویسنده: | ‍💟 @clad_girls
‍ •●❥ لاک جیغ ❥●• لاک جیغ قرمز.. مانتوی جلو باز آلبالویی.. کفشای خوشرنگ ده سانتی.. موهای شینیون شده.. به قول مادر جون هفت قلم آرایش! تولد شیدا بود؛حسابی شیک و پیک کرده بودم.کفش ها اذیتم میکرد؛پام چند باری پیچ خورد..اما مهم نبود!توی مسیر برگشت از پسرای سیکس پک دار خیابون ونک کلی تعریف و تمجید شنیدم و ذوق کردم! خستگی از سروکولم بالامیرفت،کلید درو چرخوندم؛وارد که شدم جلوی در ورودی یه جفت پوتین خاکی دیدم!قطره های خون روش خودنمایی می کرد.بی توجه به اون،رفتم سمت پذیرایی تا یکم روی مبل لم بدم،خستگیم در بره.شالم رو برداشتم که پرت کنم روی مبل؛یهو با صدای سرفه یه مرد و یالا گفتنش شالی رو که معلق بود بین زمین و هوا گرفتم و انداختم روی سرم..سربه زیر گفت سلام!من اما زل زدم بهش و گفتم سلام! مثل بعضی پسرهای کوچه بازار چشم هاش چهار تا نشد و از حدقه بیرون نزد..حتی یه لحظه نگاهمم نکرد!نیشش تا بناگوش باز نشد..!انگار نه انگار یه دختر با اینهمه رنگ و لعاب جلوش وایستاده..فقط عرق شرم و خجالت روی پیشونیش نقش بست..من برعکس اون؛ در ریلکس ترین حالت ممکن بودم! با چشم غره ی وحید خودمو جمع کردم رفتم آشپزخونه..مادر جون گفت《دوست وحیده؛تازه از ماموریت اومده..》خیره به گلای یاس روی میز ناهارخوری رفتم تو فکر..[ چرا خجالت کشید؟!چرا مثل بعضی از آقایون منو برانداز نکرد! ] صدای مادر جون منو به خودم آورد《لیلی جان بیا برای خداحافظی》رفتم برای بدرقه..آستین سمت چپش کاملا خونی بود،خونی که خشک شده!پرسیدم《دستتون زخمیه؟》نگاهی به آستینش کرد و جواب داد《نه..!خون زخمای دوستمه،تو بغل خودم شهید شد؛امروز آوردیمش..منم هنوز فرصت نکردم لباسامو عوض کنم..》مادر جون گفت《خیر از جوونیت ببینی پسرم...جونتو گذاشتی کف دستت..》آقا محسن《وظیفه ست مادر..هر قطره ی خون من فدای تار موی ناموسم..》 تا اینو گفت سنگینی نگاه مادر جونو رو خودم حس کردم،کمی موهامو زدم زیر شال..آقا محسن برای حفظ حریم من و امثال من می جنگید،اونوقت من ندای آزادی سر داده بودم! آزادی پوچ! یاعلی گفت و رفت!من موندم و چار دیواری اتاق و یه پازل بهم ریخته توی ذهنم! پوتین و خاک و خون.. ناموس و تار مو... مانتوی جلو باز و حیا... کفش جیغ و لاک جیغ.. حجاب و حجاب و حجاب! یه شهید و یه پلاک! @ghaf_313 @clad_girls 🥀
چادر و حجاب... ماه بانو... ارثیه مادرمان اینگونه به دستت رسید؟... ارثیه مادرمان با رژ جیغ و هزار بزک و دوزک به دستت رسید؟... قرار بود مبلغ باشی خواهر نه مخرب... قرار بود لبخند به لب مولا بیاوری اما حالا... امروز میخواهم خواهرنه مخاطب قرارت دهم... ماه بانو... آیا میدانی اگر با همین آرایش بر چهرت دل جوانی را بلرزانی چه میشود؟... این را بدان بانو... همین که جلوی آیینه می ایستی... روسری گل گلی صورتی رنگت را روی سر میگزاری.. طلق را در درونش قرار میدهی... گیره مخصوص حجاب را بر میداری... و روسری ات را به صورت لبنانی میبندی... و چادر عباییت را بر سر میگذاری زیباترین ٱرایش دنیا را کرده ای... با این تفاوت که ارایشت برای خالق است نه مخلوق... ماه بانو... وقتی حجاب را برمیگزنی... چادر بر سر میگذاری... باید تفاوتی داشته باشی یانه؟... حجاب و چادر را از مادرمان برایمان به ارث رسیده آنقدر زیبایی را در دون خود جای داده که احتیاجی به این خودنمایی ها نباشد... ماه بانو... شاید دلت از حرف هایم برنجد اما... این را به خاطر بسپار... حجاب و چادر با هزار تبرج و لوازم آرایشی جور واجور و خودنمایی هیچ سنخیتی ندارد... وقتی با چادر و حجاب... ناخن میکاری... خودنمایی میکنی... و وقتی چادر و حجاب میشود وسیله ای برایت برای جمع کردن لایک... از تو خواهش میکنم نگو حجاب را تبلیغ میکنم... چون شما حجاب اصلی و مد نظر حضرت زهرا را تخریب میکنی نه تبلیغ... ماه بانو... شاید حرفهایم برایت کمی تلخ باشد اما باید بگوییم تا شاید روزی به دست تو و امثال تو برسد... خدا تو را منع به زیبایی نمیکند... اما اجازه نمیدهد ارزشت مخصوصا با حجاب به زیر سوال برود... وقتی خودت را آرایش میکنی... روسری ات را با حجاب میبندی.. چادر به سر میکنی... زیبایبت چند برابر در مقابل دید نامحرم است... پس نگذار زیبایی و معصومیت حجابی که داری در میان خروار ها تبرج و خودنمایی گم شود.. یادت باشد حجاب و چادر خودشان به تنهایی مصداقی قوی برای زیباییت هستند... ‌ ↳| http://eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057 |🌱
‍ ‍ -امیر امیر، علی... -علی جان به گوشی؟ -از علی به بی سیم چی لشگر، به گوشم! -صدامو داری؟ -صداتو دارم برادر. -پس چرا صدات پرپر میزنه علی جان! رفتیم تا شما بمانید، رفتیم که غیرت بر باد نرود! مگر قرار نبود حواست به ناموس باشد!؟ غیرت چه شد علی جان؟ اصلا! حواست به خودت هست؟ پارگی و فاق شلوارها آبرو برایمان نگذاشته، رل زدن هم مثل آب خوردن شده؛ به قول شما غیرت و حیا خز شده! نمای کار شده هشتک ! چکار کردید در این فضای غبارآلود دنیا!.. از بی‌سیم چی گردان انصار لشگر۲۷ محمد رسول‌الله، شهید امیرحاج امینی به تمامی علی‌ ها "اگر صدایم را دارید در مرداب بی‌غیرتی ساکن نمانید..." رمز عملیات: "یازهرا" |نویسنده: | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
خودمانی با خودمان یاد گرفته‌ام فضای مجازی چهار دیواری ندارد که هر کاری خواستم بکنم این جا همان خیابان های شلوغ تهران است رخ ماه گونه‌ی بانوان چادری در برابر لنز دوربین‌های عکاسی  با لبخندی و شاید آرایشی ملیح. چت‌های بیهوده و شوخی با نامحرم. در این فضای مجازی بدون چهار دیواری یعنی آنها نمی‌دانند. اینجا همه می‌بینند. همه...!!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🍃 ،حجاب غیرتت را با نگاهت/ای برادر قفل کن📿 چادرم را با صلابت/با دلت همساز کن ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @Clad_girls