✍یک روز یک اسب پیر در چاه افتاد
مردم جمع شدند و هر کاری کردند تا آن را
بیرون بیاورند، نشد.
🔸پس برای اینکه بیشتر زجر نکشد،
تصمیم گرفتند چاه رو با خاک پر کنند تا
زودتر بمیرد.
آنها با بیل روی سرش خاک می ریختند.
🔹اسب هم خودش رو تکان می داد، خاک ها را زیر پاش می ریخت و کمی خودش رو بالاتر می کشید.
🔸تا اینکه بالاخره چاه پر از خاک شد و اسب به راحتی بیرون آمد.
🪴دوستان مسائل زندگی نیومدند تا زنده به گورمون کنند.
🌱هر اتفاق واسه اینه که بیشتر صعود کنیم.
پس بخاطر اتفاقات پیاپی زندگی مون گلایه نکنیم.
و فکر کنیم شاید :
اونها هدیه هائی هستند که قدرشون رو خوب نمی دونیم
#پند_آموزنده
(آدرس بقیه کانال های مجموعه) 🔻
https://eitaa.com/tabligat_noor/54
فوروارد کنید💕
لبیک یا خامنه ای