💕هنگامی که در رستوران یا هتل هستید و شکر یا شیر چای خود را بیشتر از مقداری که در خانه مصرف می کردید مصرف می کنید بیانگر این است که شما زمینه فساد را دارید.
وقتی که در رستوران یا اماکن عمومی هستید و مقدار زیادی دستمال کاغذی، صابون یا عطر استفاده می کنید، در حالی که در منزل خودتان این گونه نیستید بدین معنا است که اگر شرایط اختلاس برای شما فراهم شود اختلاس می کنید.
اگر در جشن ها و بوفه های مفتوح زیاد می خورید در حالی که می دانید شخص دیگری آن را حساب می کند، بدین معناست که اگر فرصت خوردن مال دیگران را پیدا کنید این کار را خواهید انجام داد.
اگر معمولا هنگامی که در صف هستید و حقوق در صف بودن را راعایت نمی کنید، پس شما زمینه این را دارید که برای رسیدن به هدف خود از کتف دیگران هم بالا بروید.
اگر بر این باور هستید که هر چه را در خیابان پیدا کردید حق شما است در حالی که مال دیگران بوده است، پس قابلیت دزدی در شما وجود دارد.
مبارزه با فساد را از خود شروع کنید.
6) #concur /kənˈkɜːr/
(v.) to have the same opinion or draw the same conclusion
(syn.) agree
(n.) concurrence /kənˈkʌrəns $ -ˈkɜːr-/
مثال👇👇
a. The director concurred with the conclusions of the committee's report.
b. Do you concur with the details of the business plan?
🔸 @coding_toefl 🔸
65. #neglect : nəˈɡlekt
give too little care or attention to
بى توجهى كردن به ، غفلت كردن
a. The senator neglected to make his annual report to congress.
سناتور در ارايه گزارش سالانه خود به كنگره، كوتاهى كرد.
b. Bob's car got dirty when he neglected to keep it polished.
رنگ اتومبيل باب به علت غفلت در پوليش كردن آن ، كدر شد.
c. It is essential that you do not neglect your mework.
لازم است كه نسبت به تكليفتان بى اعتنا نباشيد.
🍂 @coding_504 🍂
🔻#راهنمای_کلی_ترجمه_متون_فارسی_به_انگلیسی
8⃣ ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی
معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستنلیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.
💎 @coding_504 💎
9) #determined /dɪˈtɜːrmənd, dɪˈtɜːrmɪnd/
(adj.) strong in one's opinion; firm in conviction;
to find out
(syn.) resolute /ˈrezəluːt/
(v.) determine /dɪˈtɜːmən, dɪˈtɜːmɪn $ -ɜːr-/
(n.) determination
مثال👇👇
a. They were determined to go to graduate school.
b. The judge determined that the man was lying.
🔸 @coding_toefl 🔸