دل به امید وصل تو باد به دست میرود
جان ز شراب شوق تو بادهپرست میرود
#عطار_نیشابوری
📖@cofeh_shear📖
به یکدم زُهد سی ساله به یکدم باده بفروشم
اگر در باده اندازد رُخَت عڪس تجلّی را
#عطار_نیشابوری
💖🧚🧚♀💖
💖💖
📖@cofeh_shear📖
تو مبین و تو مدان، گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی ازین میدان چو گو
تا ابد گر هست گویی در خم چوگان توست
#عطار_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
📖@cofeh_shear📖
تو مبین و تو مدان، گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی ازین میدان چو گو
تا ابد گر هست گویی در خم چوگان توست
#عطار_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
📖@cofeh_shear📖
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کردهای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست
این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی میبایدم با تو زهی کار کمال
ذرهای همخلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطـــــــار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
#عطار_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
📖@cofeh_shear📖
«« هر که دایم نیست ناپروای عشق »»
«« او چه داند قیمت سودای عشق »»
عشق را جانی بباید بیقرار
در میان فتنه سر غوغای عشق
جمله چون امروز در خود ماندهاند
کس چه داند قیمت فردای عشق
دیدهای کو تا ببیند صد هزار
واله و سرگشته در صحرای عشق
بس سر گردنکشان کاندر جهان
پست شد چون خاک زیرپای عشق
در جهان شوریدگان هستند و نیست
هر که او شوریده شد شیدای عشق
چون که نیست از عشق جانت را خبر
کی بود هرگز تو را پروای عشق
عاشقان دانند قدر عشق دوست
تو چه دانی چون نهای دانای عشق
چشم دل آخر زمانی باز کن
تا عجایب بینی از دریا عشق
در نشیب نیستی آرام گیر
تا برآرندت به سر بالای عشق
خیز ای عطار و جان ایثار کن
زانکه در عالم تویی مولای عشق
#عطار_نیشابوری
┄✨❊🌼❊✨┄
«« هر که دایم نیست ناپروای عشق »»
«« او چه داند قیمت سودای عشق »»
عشق را جانی بباید بیقرار
در میان فتنه سر غوغای عشق
جمله چون امروز در خود ماندهاند
کس چه داند قیمت فردای عشق
دیدهای کو تا ببیند صد هزار
واله و سرگشته در صحرای عشق
بس سر گردنکشان کاندر جهان
پست شد چون خاک زیرپای عشق
در جهان شوریدگان هستند و نیست
هر که او شوریده شد شیدای عشق
چون که نیست از عشق جانت را خبر
کی بود هرگز تو را پروای عشق
عاشقان دانند قدر عشق دوست
تو چه دانی چون نهای دانای عشق
چشم دل آخر زمانی باز کن
تا عجایب بینی از دریا عشق
در نشیب نیستی آرام گیر
تا برآرندت به سر بالای عشق
خیز ای عطار و جان ایثار کن
زانکه در عالم تویی مولای عشق
#عطار_نیشابوری
┄✨❊🌼❊✨┄