eitaa logo
کافه زندگی 💚
4.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
15.6هزار ویدیو
3 فایل
به کافه زندگی خوش آمدید❣ 💯جدیدترین و بهترین #طنزها، #ترندها وخبرهای وایرال شده فضای مجازی💯 تبلیغات: 👇🏻👇🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام‌ ازم مراقبت کنه... هر روز دم غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام می‌اومد وقتی متعجب از می‌پرسیدم میگفت دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام‌ ازم مراقبت کنه... هر روز دم غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام می‌اومد وقتی متعجب از می‌پرسیدم میگفت دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام‌ ازم مراقبت کنه... هر روز دم غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام می‌اومد وقتی متعجب از می‌پرسیدم میگفت دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام‌ ازم مراقبت کنه... هر روز دم غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام می‌اومد وقتی متعجب از می‌پرسیدم میگفت دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام‌ ازم مراقبت کنه... هر روز دم غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام می‌اومد وقتی متعجب از می‌پرسیدم میگفت دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc