eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️💫❤️ 🔴 *زندگی_کَلَمی* 💠 شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند اولین بار بود که کلم می‌دید. با خود گفت: حتما میوه‌ای درون این برگها است ‌اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید. و زیر آن برگ یک برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما میوه‌ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه‌اش نهادند. گرسنگی‌اش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را می‌کند و دور می‌ریخت. وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه‌ای در کار نبود! آن زمان بود که دانست کلم مجموعه‌ی همین برگهاست. 💠 ما روزهای زندگی را تند تند ورق می‌زنیم و فکر می‌کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم! زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت‌ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم. http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 ♻ انار اشتهار آور است و قدرت باروری را بالا میبرد. در اغلب شربت های از انار استفاده میشود. انار با افزایش اشتها، سبب افزایش میگردد. و سبب ایجاد و سالم در بدن است. 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔰 بسیاری از خانم ها عادت دارند تخم مرغ ها را قبل از اینکه داخل یخچال بگذارند بشویند. 🔰 شستن تخم مرغ به دلیل نفوذ بیشتر میکروبها به داخل ان کار درستی نیست. 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
شعر بی نقطه در وصف حضرت زهرا (س) سر در گم سرّ سحرم مادر گل ها دل مردۀ اسرار درم مادر گل ها ای محور درد همه ی عالم وآدم ای هالۀ احساس وکرم مادر گل ها هم اسوۀ مهر و مدد و گوهر علمی هم سورۀ طاهای حرم مادر گل ها علامه دهری وسراسر همه عدلی ای حامی و امدادگرم مادر گل ها در معرکه گل کرده همی آه کلامی گاهی سر و گاهی کمرم مادر گل ها ای ماه دل آرای علی در دم مرگم دل گرم طلوعی دگرم مادر گل ها http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 یکی از اساتید دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه‌های امتحان را تصحیح می‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می‌کنم. تصحیح کردم و ۱۷/۵ گرفت. احساس کردم زیاد است. کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت. 💠 برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که نوشته بودم تصحیح کردم. آری، گاهی ما نسبت به همسر و فرزندمان سخت‌گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبي كه فكر مي‌كنيم، نیستیم. 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
‏اگر کمک کنی تا دوست‌هات پیشرفت کنند، در نهایت دوستان موفقی خواهی داشت که سرمایه‌ات خواهند بود. اون‌وقت دور و برت کلی آدم موفق هست که می‌تونی به دوستی‌شون افتخار کنی و به دوستی باهات افتخار کنند. این بزرگ‌ترین تجربه‌ام توی زندگی بوده و عمیقا بهش معتقدم. 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
محققین آمریکایی اعلام کرده‌اند چای سیاه میتواند ویروس آنفولانزا را مختل و ویروس تبخال را مهار کند، همچنین چای سیاه اثر ضد پوکی استخوان، ضد آرتروز، ضد افسردگی و آلزایمر دارد. 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
به فرزندان خود نوشابه ندهید!🥤🚫 🔻 نوشابه قد را میخورد و باعث کوتاه قدی فرزندانتان می‌شود، همچنین مانع جذب کلسیم می‌شود که خود عامل پوکی استخوان در فرزندان شماست. ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «می‌تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. می‌گفت: «می‌برم با و بچه هام می‌خورم». می‌گفت: اینکه آدم شیرینی‌های زندگیشو با زن و بچه‌اش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر می‌ذاره! 📕سید‌مرتضی‌آوینی،‌کتاب دانشجویی، ص۱۹ 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 زوج‌هایی که در انجام کارهای منزل به یکدیگر می‌کنند، در زندگی مشترک خوشبخت هستند. 💠 و نسبت به بقیه‌ی زوج‌ها زندگی کرده و محبوبیتشان روز به روز بیشتر‌ می‌شود. 💠 گاه با ابراز این جمله که: "می‌خواهم کمکت کنم" و یا اینکه: "الان چه کاری از دستم برمی‌آید؟" محبت و عشق را به همسر خود هدیه دهید! 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
مقايسه نكنيد خودتونو ، شماها هر كدومتون يه دنيا و يه تفكر و يه ديدگاه و يه عقل متفاوت داريد ، يقينا شبيه كسی نيستيد... اگه خودتون رو با کوچیکتر از خودتون مقایسه کنید به خودتون بی احترامی کردید و اگه با بزرگتر از خودتون به اون فرد آدم‌ها فقط می تونند خودشون رو نسبت به گذشته خودشون قضاوت کنند و نسبت به آینده اشون بسنجن 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
☕ قسمت بیست و پنجم فقط صداي ابوحسان به گوشم می رسید انگار همه جهان منتظر بودند ببینند مجرم دوم کیست. - غضبان بن عُصفور. نفس راحتی کشیدم، بالاخره چند دقیقه دیرتر مردن هم ،جای خودش خوب بود. مرد میانسال لاغري که قد متوسط داشت جلوي سلطان زانو زد و شروع کرد به حرّافی: فدایت شوم، جانم به قربانت ،من آنروز توي بازار کاسبی می کردم، یعنی هر روز کارم همین است ،اصلا" از بچگی هم این کار را دوست داشتم ،ولی به جان دخترکم اگر می دانستم روزي این کارها، باعث اذیت و آزار سلطان می شود، هیچ وقت سراغش نمی رفتم، جناب سلطان می دانم لطف و مرحمت شما بیش از این حرفهاست. - ببند آن دهان کثیفت را بوي مستراح می دهد. - اجازه بده دستت را ببوسم جناب سلطان. - نمی خواهد، دست ما را به نجاست نکش، ابوحسان جرم این بوزینه چیست؟ - جرمش آن جعبه است قربان . با اشاره چشم ابوحسان ،سرباز جعبه را پیش روی مجرم گذاشت. سلطان گفت: خُب سبد است دیگر! ابوحسان چشمش را بالا انداخت و سرباز در سبد را برداشت، با برداشته شدن در سبد ابوحسان نگاه متعجبی به جعبه کرد و با نشان دادن دندانهاي سیاه و با فاصله اش نیشش را تا بنا گوش باز کرد. ناگهان مار افعی خوش خط و خالی از سبد بیرون آمد و بنا کرد به رقصیدن. سلطان با دیدن مار جستی به عقب زد و گفت: - جمعش کنید این بازي ها را ،اینجا قصر است یا مار گیر خانه. لبخند از روي لبان ابوحسان جمع شد و اشاره کرد، سرباز سبد را ببرد و گفت: - ترسی ندارد قربانت شوم ،نیش این مار کشیده شده. - ساکت، جرمش چیست؟ - قربان، آن روز که خانواده از بازار می گذشت، این مردك هم در حال بازي با این مارش بود. بانو حلما اصرار داشتند که مار بازي را تماشا کنند، تا اینکه نمی دانم چه شد که مار رم کرد و بانو خیلی ترسیدند. سلطان که در مستی خود غوطه ور بود و تازه شرابش اثر کرده بود ،چند دانه انار داخل دهانش گذاشت و گفت: - با تو چه کار کنم بوزینه. آنکه پیرمرد ناتوان بود، به خاطر هیچ و پوچ باید اعدام می شد، این مرد دیگر تکلیفش روشن بود. حتما"باید زجرکش می شد. مرد دوباره به حرافی افتاد. - قربانتان گردم، خاك پاي شما سرمه چشمهاي من ، به خدا قسم قصد و غرضی نداشتم، خودم آن مار لعنتی را خفه می کنم. نویسنده؛ عاطف گیلانی این داستان ادامه دارد..... 🌹🌺http://eitaa.com/cognizable_wan