eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 کریم خان زند وقتی به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به عنوان سر سلسله‌ی زندیه در سراسر ایران پیچید. یک روز عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد کریم خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس های فاخر به او بپوشانند. چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد. با دیدن قدرت و منزلت برادر زاده اش بادی به غبغب انداخت و گفت: کریم خان ، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی علیه السلام جامی از آب کوثر به او میداد. کریم خان اخم هایش را در هم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و بعد هم از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار را جویا شدند. کریم خان گفت من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جام از آب کوثر از دست حضرت علی علیه السلام باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به صورت عادت در آید ، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمی رسد. http://eitaa.com/cognizable_wan