🔷آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب #امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
☀️پرسیدم چون #شهیدی و #مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این #مقام چیست؟
✨جواب داد: هدیه ی مولایم #حسین (ع) است!✨
گفتم چطور؟
☀️ با #اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید.
🌺 ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید #پسرفاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از #عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود:
✨به یاد #تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در #برزخ باشد تا در #قیامت جبران کنیم!✨
همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست.
جواب، #عشق به مولایش #امام_حسین (علیه السلام) بود
👇👇👇
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
💚 ماجرای بیعت خواص با امام زمان(عج)
👤 آیت الله طهرانی از علامه طباطبایی سوال میکند: راجع به حضرت قائم آل محمد حضرت حجه بن الحسن العسکری و کیفیت ظهورش، از مرحوم قاضی چیزی به خاطر دارید؟
🌸 علامه فرمودند: در روایت است که چون حضرت قائم ظهور کنند، اول دعوت خود را از مکه آغاز میکنند. بدین طریق که بین « #رکن» و « #مقام » پشت به کعبه نموده و اعلان میفرمایند و از خواصّ آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می گردند.
🌼 مرحوم استاد ما قاضی میفرمود که: در این حال حضرت به آنها مطلبی می گویند که همه آنها در اقطار عالم متفرق و منتشر میگردند و چون همه آنها دارای طیّ الارض هستند، تمام عالم را تفحّص میکنند و میفهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای مقام ولایت مطلقه الهیّه و مامور به ظهور و قیام و حاوی همه گنجینههای اسرار الهی و صاحب الامر نیست. در این حال همه به مکّه مراجعت میکنند و به آن حضرت تسلیم میشوند و بیعت مینمایند.
🌹 مرحوم قاضی میفرمود: من میدانم آن کلمهای را که حضرت به آنها میفرماید و همه از دور آن حضرت متفرق میشوند چیست!! و من در روایت دیدهام که حضرت صادق(علیه السلام) میفرمایند: من آن کلمه را میدانم.
📚مهر تابان، ص 331 – 332.
کتاب: اسوه عارفان – ص 108
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan