💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق 💞قسمـــٺ #شصت_ونه نماز مغرب را خواند... آرام نشد. حدیث کسا خواند، زیارت عاشورا خواند، آرام شده بود اما هنوز هم دلش کمی بی قرار بود.. حس کرد کسی پشت سرش نشسته. نگاهی کرد. بانوی قلبش بود. ریحانه سکوت کرده بود... پشت سر مردش نماز خوانده بود، اما یوسفش نفهمید که بانویش با او نماز میگذارد.. بس که غم داشت.. بس که خودش را شرمنده میدید.. ریحانه هم دلخور بود هم ناراحت.. زل زده بود به مردش.سکوت یوسفش طولانی شده بود.😔😥 یوسف _کی اومدی که من نفهمیدم...!؟😔 ریحانه بلندشد روی دو زانو مقابل شوهرش نشست... زانوهایش را به زانوی همسرش چسباند. یوسف سرش پایین بود.سکوت عمیق یوسفش حسابی او را دلخور کرده بود... #نمیتوانست، #نمیخواست او را اینجور ببیند.با دلخوری و ناراحتی به همسرش زل زد. _یوسفم..به من نگاه کن..!😒 یوسف با همه دلدادگی اش، یارای بلند کردن نگاهش را نداشت. _ازت دلخورم خیلی زیاد.. یادته روزی که برات شرط گذاشتم چیزی رو ازم مخفی نکنی..😒چون میدیدم حال و روزت وقتی سکوت محض میکنی..گفتم برات، میریزم بهم وقتی حالتو میبینم.. اینو میدونستی؟!😔 یوسف سرش را بالا کرد... اما باز هم، نگاهی به بانوی دلش نمیکرد. آرام سرش را به معنای آره، تکان داد. ریحانه دستان مردش را گرفت. سرش را کج کرد. _خیلی دوستت دارم خودتم میدونی.. دلم میخاد همه چیز رو بهم بگی..مگه نگفتی من #مربی ام.. چجوری بهت روحیه بدم..#جنگیدی، #کشتی گرفتی، #خسته ای،...تاج سرم..من باید بدونم.. نباید؟! 🙁 _چی بگم..!😔 _هرچی که بهت فشار میاره..اون چیزی که قفل میزنه تا سکوت کنی.. میخام همونی بدونم که اینهمه #توخودت_میریزی... وقتی از دل مَردم خبر ندارم. چجور میتونم بهش روحیه بدم تا بجنگه برا زندگیمون.😊 یوسف زانوهایش را درآغوش گرفت.به خانمش خیره شد. _بگم که چی بشه.. تو که کاری از دستت برنمیاد..!!😒 _تو بگو.. اونش با من.. فقط بگو..😊❤️ همسرش مجبورش کرده بود... به حرف زدن... دلش نمیخواست بفهمد که دستش تنگ است... 😞 نمیخواست بداند که عرضه خریدن که هیچ، حتی از پس اجاره اش هم برنمی آمد... 😞 یوسف متوجه لیوان شربتی شد.که درمقابلش قرار گرفته بود... بانویش با لبخند،☺️مقابلش نشسته، میخواست به عشقش شربت بیدمشک🌱بخوراند... یوسف با دستش، دستان بانویش را قاب گرفت، لیوان را بالا آورد. _فدات، خیلی چسبید.😞 _خب حالا میگی چیشده...؟🙁زندگی باهمه #مشکلاتش_براتو، #غم و غصه هات #برامن..قبول؟من و تو خیلی سخت بهم رسیدیم.. نذار مشکلات زندگی بینمون فاصله بندازه!😊 یوسف _فاصله ای نیست.جان دل، فقط..!😒 ریحانه صدایش را کلفت کرد. چشمکی زد و گفت: _غم و غصه هات مال من.حله آق مهندس😉👎 یوسف در اوج ناراحتی، از لحن دلبرش، خنده اش گرفت.لپش را کشید.. _حله بانوجانم.... حله.. 😍😁 _خب بگو.. منتظرم.😌 ✨✨💚💚💚✨✨ ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan

💝 #خانواده #خوشبخت 💝 ❤️🍃❤️ #رابطه‌زناشویی مثل یک #کشتی است، باید آنرا هدایت کرد. شما می توانید یک کشتی را هم به حال خود رها کنید، ولی اگر غرق شدید یا کشتی تان به جایی برخورد کرد، تقصیر را به گردن قسمت و تقدیر نیندازید. #مسئول آنچه اتفاق افتاده فقط شما هستید که با موقعیت کاملا منفعل برخورد کرده اید. شانس و قسمت، اسمی است که ما روی ندانم کاریهای خود می گذاریم. ☑️ناخدای کشتی روابطتان باشید. 💕💕💕 http://eitaa.com/cognizable_wan

🎥فیلم زیرخاکی از پیکار جهان پهلوان تختی با حریف روس 🔹«بوریس کولایف» یکی از حریفان نامدار تختی بود که در فاصله کمتر از یک سال ۲ بار مغلوب جهان پهلوان ایرانی شد. 🔹کولایف روس با بدن عضله‌ای یکی از حریفان قوی‌پنجه تختی بود که ۳ رقابت وی با جهان پهلوان در تاریخ کشتی ایران و جهان ثبت شده است. بدن عضله‌ای کولایف را برخی از کارشناسان کشتی با استایل الدار کورتانیدزه گرجستانی مقایسه می‌کنند. 🔹کولایف در دیدار دوستانه شوروی برابر کشتی ایران، المپیک ملبورن و مسابقات جهانی ۱۹۵۹ تهران مغلوب تختی شد. 🔹این فیلم مربوط به مبارزه این ۲ قهرمان در سال ۱۳۳۵ و دیدار دوستانه کشتی ایران و شوروی سابق است. #ورزش #کشتی ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan