مواظب حرفهایمان باشیم
گاهی با گفتن یک جمله ساده قلبی را به درد میاوریم...
http://eitaa.com/cognizable_wan
شما چرا لباس پوشیدن و مدل مو و کلا همه چیزای مربوط به ظاهر رو از آدمای خارجی الگو میگیرید ولی آرایش کردن رو از جادوگر شهر اُز؟
http://eitaa.com/cognizable_wan
دوران دبیرستان یه معلم فیزیک داشتیم که میگفت : همه چیز رو میشه با پول خرید حتى بهشت را ...
گفتیم چه جورى ؟
گفت : با کمک کردن به یک نیازمند
http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃ماسک روزانه آلوئه ورا و گلاب🍃
فوايد👇
✨مبارزه با عفونت های پوستی
✨بازگردانی رنگ طبیعی پوست
✨روشن کردن پوست
نصف یک خیار را رنده یا بکوبید تا کاملا له شود.
🌸یک ق.چ گلاب به آن اضافه کنید.
🍃دو ق.غ ژل آلوئه ورا به آن اضافه کنید.
1️⃣صورت و گردن خود را با آب گرم و صابون بشویید تا منافذ پوستتان باز شوند.
2️⃣ماسک را به وسیله انگشتان خود به آرامی و با حرکات دایره ای شکل به صورتتان بمالید.
3️⃣پس از ۱۵ دقیقه اول با آب گرم بشویید.سپس صورت خود را با آب سرد شستشو دهید و با یک حوله نرم خشک کنید.
🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏http://eitaa.com/cognizable_wan
تا حالا به دخترا دقت کردید ؟!
ناخن مصنوعی ، مو مصنوعی ، مژه مصنوعی ، دماغ عملی
بعد دنبال یه مرد واقعی میگردن😕😂
😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
⇩معجزه آویشن و نمک طبیعی
یک واحد آویشن و یک سوم واحد نمک دریا را مخلوط کنید.
روزی یک قاشق چایخوری ۱_۲ هفته و روزی یک مرتبه میل کنید و یا برای جلوگیری از گرفتگی عروق قبل از هر غذا کمی از این ترکیب را بچشید.
🔅امام صادق (ع):
آویشن و نمک وقتی مخلوط شوند آب را در بدن به جریان می اندازند، بادها را از قلب خارج می کنند ، بوی دهان را خوش می کنند ، بلغم را می سوزانند، به آلت سفتی می بخشند ، به معده نرمی می بخشند ، انسداد را باز می کنند
http://eitaa.com/cognizable_wan
♡﷽♡
#رمان_رؤیاےوصال❤️
#قسمت49🍃🍂
همہ از خونہ بیرون اومدیم .خبرے از عبدالله نبود.
سیدطوفان با اسلحہ اے کہ پیدا ڪرده بود جلو ما حرڪت میڪرد . راه بلد مابود
وسط یک ڪوچہ منتهے بہ خیابان اصلے
رسیدیم صداے درگیرے بہ قدرے نزدیڪ بود که احساس میکردیم بہ سمت ما شلیڪ میکنند.
ناگهان سیدطوفان داد زد
_بخوابید رو زمین ، همگے بخوابید زمین
همہ روے زمین خوابیدیم. بعد هم ڪشان ڪشان خودمان را بہ گوشہ ے دیوارے رساندیم. سیدطوفان از پشت دیوار شروع بہ تیراندازے ڪرد.دوتا ازنیروهاے داعش بودند.
انگار متوجہ ما شده بودند و بہ این سمت تیراندازے میڪردند .
سیدطوفان_پاشید پاشید ، خیلی سریع ...تا من سرگرمشون میڪنم شما برید. بدویید ...
نگاهمو بهش دوختم .چطورے من بدون تو برم؟
تامنو دید داد زد
طوفان_چرا وایسادے ؟ میگم برو ...
سرم را بہ علامت منفے تڪون دادم .
لحظہ آخر دستمو گرفت و با تمام توان دویدیم.اما مادر زهره خانم نمیتونست پا بہ پاے ما بیاد. سرعتمونو ڪم ڪرده بود.
سیدطوفان دستمو رها ڪرد تابہ فرشتہ خانم برسہ ،آقامحمود و زهره خانم سریعتر رفتند ، برگشتم ببینم ڪجا هستند .کہ با صداے شلیڪ تفنگ هر دو بہ زمین افتادند.
_یا فاطمه زهرااااا
بدون در نظر گرفتن موقعیتم بہ سمت طوفان دویدم .حاج آقا داد میزد برگرد .
اقا محمود هم دستِ زهره خانم رو گرفتہ بود تابہ این سمت نیاد .
گویا مسیر تیراندازے اونہا هم تغییر ڪرده بود و بہ سمت دیگہ اے شلیڪ میڪردند.
بالاے سرشون رسیدم.
سیدطوفان مچ پاش تیر خورده بود.
داد زد
_چرا اومدے؟برگرد برو ...خطرناکہ
_من بدون تو هیچ جا نمیرم
طوفان_حُسنا الان وقت لجبازے نیست .میگم برو
_نمیتونم ،باید بهت ڪمڪ ڪنم
_من خوبم و بعد اشاره بہ فرشتہ خانم ڪرد
رفتم سراغ فرشتہ خانم برگردوندمش تیر بہ پشتش خورده بود و متاسفانہ تموم ڪرده بود. از اونجا نگاهے بہ زهره خانم انداختم ...متوجہ حالاتم شد، بہ سرش زد و بہ زمین نشست .
باید یہ ڪارے ڪنم.
رو بہ سیدطوفان گفتم
_پاشو ...پاشو بیا بریم یہ گوشہ دیوار بشینی .اینجا تو تیر رسشون هستے.دستتو بده بہ من.
سیدطوفان_بیا برو ،اینقدر منو اذیت نڪن
_گفتم بدون تو هیچ جا نمیرم
طوفان_چقدر تو کلہ شقے دختر، من نمیخوام بمونے اینجا اگر ببینتت ...لاالہ الااللہ
از درد بہ خودش میپیچید.
_اگر میخواے من برم باید پاشے با هم بریم.
سرشو بہ حالت تاسف تڪون داد و گفت
_وضع ما الان شبیہ فیلم هندے ها شده .
آخہ حالا وقت اینڪاراست؟ بیا برو جونتو نجات بده
بہ سختے پاشد همون موقع حاج آقا از راه رسید و کمڪش ڪرد کہ راه بره .منم تفنگش رو بہ دست گرفتم .
↩️ #ادامہ_دارد....
☕️🍃☕️🍃☕️🍃
╭─┅═♥️═┅╮
http://eitaa.com/cognizable_wan
╰─┅═♥️═┅╯
♡﷽♡
#رمان_رؤیاےوصال❤️
#قسمت50🍃🍂
سیدطوفان بہ ڪمڪ حاج آقا با پاے زخمے راه افتاد .منم پشت سرشون راه افتادم.
بہ زهره خانم و آقا محمود رسیدیم.
زهره خانم گریہ میڪرد و میگفت مادرم ...مادرم رو باید ببرم .اومد بلند شہ شوهرش جلوشو گرفت.
آقا محمود_خودت اوضاعمون رو میبینے چطورے میتونیم اونو ببریم.
وقتے روستا آزاد شد میشہ برگشت .میارنش
با هزار عجز والتماس زهره خانم راه افتاد .
دل ڪندن از مادر ڪار خیلے سختیہ.
از خم یہ کوچہ کہ گذشتیم .احساس سوزشے در بازوے دست راستم ڪردم .
آخ بلندے گفتم.
چادرم سوراخ شده بود.
اونقدر درد داشت کہ بہ زمین نشستم. برگشتند بہ سمت من .
طوفان_چے شد؟
بریده بریده گفتم نمیدونم .
بادست دیگہ ام بازوم رو گرفتم .خونےبود.
حالت سرگیجہ داشتم بیشتر از شوڪ تیرخوردن بود تا دردش.
یہ گوشہ نشستم چادرم رو ڪنار زدم .با سختے تمام نگاه ڪردم اثرے از تیر نبود ولے گوشہ اے از بازوم رو برده بود.فڪر ڪنم از ڪنار بازوم رد شده بود.خیلے خونریزے داشت.
زهره خانم_وای دختر تیر خوردی؟
_چیزیم نیست.
سیدطوفان با چشماے نگران و لنگان لنگان بہ سمتم اومد.
نمیتونستم راه برم .
بقیہ گوشہ اے نشستند.حاج اقا تفنگ بہ دست گرفت.
سیدطوفان_چے شدے تو؟
با حرکات سر گفتم خوبم
پای طوفان خونریزیش بہ قدرے بود کہ رنگ چهره اش بہ سفیدے میزد.
روبنده ام را درآوردم
_حاج آقا بیاین اینو محکم بہ پاش ببندید تا یہ ڪم جلو خونریزے رو بگیره.
طوفان_چرا بہ دست خودت نمیبندی؟
براے اینڪہ نگران نشہ گفتم
_دستم زیاد خونریزی نداره تیر از کنارم رد شده
اولش قبول نڪرد .عصبانے شدم
_تو کہ لجبازتر از منے .میگم چیزیم نیست.من دڪترم تشخیص میدهم باید پاتو ببندے.
حاج اقا پاشو بست.
نمے دونم چقدر گذشت کہ گفتند باید راه بیفتیم.نزدیڪ خروجے روستا بودیم.
اگر ارتش یا نیروهاے مردمے عراق مارو میدیدند مشکل حل بود.
کمے کہ راه رفتیم ، سرگیجہ ام بیشتر شد . زمین دور سرم میچرخید.
بہ زمین نشستم دوباره بلند شدم طوفان نگرانم بود . ڪنارم بہ سختے راه میرفت .
نزدیڪ خیابون اصلے روستا کہ رسیدیم چشمام سیاهے رفت و بہ زمین افتادم .
آخرین لحظہ فقط صداے سیدطوفان تو گوشم پیچید .
حُسناااااا ....
↩️ #ادامہ_دارد....
☕️🍃☕️🍃☕️🍃
╭─┅═♥️═┅╮
http://eitaa.com/cognizable_wan
╰─┅═♥️═┅╯
#خبرویژه
Ⓜ️زرتشتی ساکن کانادا: خامنهای باعث سربلندی ایران در جهان شده 💪
امید دانا زرتشتی سلطنت طلب ساکن کانادا: پس از کباب زدن اومدم یه صفایی بدم، آرایشگرم یه دختر آرژانتینیه، تا منو دیده میگه #آمریکا را تا کنون اینقدر درمانده ندیده بودم، دم شما ایرانیها گرم، منم تو دلم گفتم دم #خامنهای مون گرم که ما در جهان سربلند کرده.
#انتقام_سخت
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫 کلیپ جنجالی #جامعه_خوکی
پس از جا انداختن #فساد و #فحشا ، "جامعه خوکی ایران!" را تشکیل داده اند.
نقش و جایگاه سلبریتی ها در این جامعه
✅ این کلیپ رو برای دانش آموزان منتشر کنید
🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب کودکانمان باشیم.....
فصل زیبای زمستان را باعدم مراقبت از کودکانمان زشت نکنیم....وغمبار😭😭
برای عزیزانتون ارسال کنین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری باور نکردنی برای سردار_سلیمانی در تورنتو کانادا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 مبنای #دختر خوب و #پسر خوب داره عوض میشه!!!
🔴در #آخرالزمان چه کسانی غرق میشوند؟!
🎙#استاد_رائفی_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحبت های جدید #استاد_حسن_عباسی راجع به سلبریتی ها و علی الخصوص #مسعود_کیمیایی که گفته فیلممو از جشنواره فجر میارم بیرون...
یک خبر خوب، و خوشحال کننده👇
⭕️ ایران انحصار #آمریکا را در ساخت موتور #فضایی شکست
رئیس پژوهشگاه فضایی ایران:
🔹 کشورمان به دانش ساخت موتورهای فضایی که پیش از این در اختیار آمریکا بود دست یافت.
🔹 تاکنون این فناوری با عنوان موتورهای استار در اختیار کشور آمریکا بود که هم اکنون ما موفق شده ایم این موتورها را با ویژگیهایی که با موتورهای استار برابری میکند، تولید کنیم.
🔹 به دلیل موانع #تحریم، امکان استفاده از موتورهای فضایی استار برای ما وجود نداشت؛ اما هم اکنون که قصد انتقال #ماهواره به مدار بالای زمین را داریم باید از موتورهای فضایی استفاده کنیم و به همین دلیل آن را در کشور ساختیم.
🔹 خانواده موتورهای فضایی آرش در چند ورژن در دست ساخت است که در آینده نزدیک موتور «آرش ۲۰» را در بلوک انتقال مداری برای ماهواره ناهید ۲ بکار خواهیم گرفت.
#توان_داخلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#ایام_فاطمیه
درس #حضرت_زهرا سلام الله علیها در پیروی از حق
🔊حجت الاسلام #علیرضا_صادقی_واعظ
💥ببینید و انتشار دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔴🔴 زنگ هشدار 👇👇👇
ویدئویی که انسان را به یاد مرگ می اندازد 😳😳😳
👈 آیا خود را برای مرگ آماده کرده ایم ؟!!
آیا از یک لحظه ی دیگر خود با خبریم ؟!!! 😔😔😔
🔴🔴🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 ستایش تحلیلگر برجسته جهان عرب از خطبههای نماز جمعه رهبر انقلاب
🔹 «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم به تحلیل سخنان رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه تهران پرداخت و از مواضع ارزشمند ایشان تجلیل کرد.
#نماز_جمعه_تاریخساز
✅ با بدون سانسور
4_5814678436454596760.mp3
3.65M
.
🍃❤️🇮🇷ایرانِ زیبا🇮🇷❤️🍃
🍃🌸آواهای محتوایی🌸🍃
🍃🌸🎼❤️آوای ترانه عشق ، مولای من
🍃❤️مجنون لیلای من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔴🔴
برسد به دست اونهایی که عکس حاج قاسم رو پاره کردند
👈 ببینند امروزه به چه کسی مدیونند؟!!!!
😔😔😔
🔴🔴🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه حاج قاسم در فراغ حاج احمد کاظمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جرات معذرت خواهی نداشتن حالا دست به قلم شدن!!
کسانی که کشور به گند کشیدن و جرات معذرت خواهی نداشتن حال با وجود شجاعت سرداران سپاه علیه سپاه حرف میزنند که دیدید چی شد!!!رییسشون قهقه میزد که منم خبر نداشتم بنزین گران کردن! ➕ اظهارات صریح استاد حسن عباسی در خصوص حوادث اخیر کشور و هواپیمای اوکراینی
مقصر اصلی چه کسی بود؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام مهدوی ارفع.....جریان فتنه مانع پیشرفت جامعه اسلامی
📕 #حکایت فوق العاده
حکایت کنند مرد عیال واری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.
همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،
شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.
مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟
همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،
پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.
پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟
او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،
پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.
همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.
وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد...
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.
پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت:
-آیا مرا میشناسی...!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟؟؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :
پروردگارا...
او قدرتش را به من نشان داد،
تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح سلاح دعا است...
🔷بترس از ناله مظلومی
که جز خدا یار و مددکاری ندارد
🎀http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃