5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکته چشمی از طریق موبایل در شب
#طب_و_سلامت
🌏 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
خیار و گوجه فرنگی را کنار هم نگهداری نکنید‼️
🍅گوجه ها مقدار زیادی «گاز_اتیلن»از خود تولید میکنند و خیارها به اتیلن حساس هستند و به همین خاطر سریع تر خراب میشوند.
🌿 #طب_و_سلامت 🌿
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاک کردن زنگ از ابزار با سرکه✅
#ترفند
⛱🔥 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقام سخت از مادر شوهر 😂😂😂😂
#طنز
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
❌️ روزی همتون....
#راز_دفن_شهيد_در_ساعت_نه_شب!!
🌷در زمانیکه عبدالحمید حسینی در دبیرستان شیراز تحصیل میکرد من با او آشنا بودم. وی در سال ۵۹ عضو بسیج مسجد جواد الائمه محله هفت تنان بود. عشق او به سپاه باعث شد به عضویت رسمی آن درآید و در واحد عملیات سپاه شیراز به کار مشغول شود. مدت کوتاهی از ورود او به سپاه نگذشت که به جبهه شتافت و تا زمانیکه در عملیات فتح المبین به شهادت رسید در جبهه بود. چند روز قبل از اینکه سپاه اسلام، عملیات فتح المبین را در جبهه میانی آغاز کند عراق دست به پاتک زد و به شوش حمله کرد و عبدالحمید در این پاتک به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت او به شیراز رسید، من هیچ تعجبی نکردم چون واقعاً مستحق شهادت بود. هنوز پیکر شهید به شیراز نیامده بود که ما مشغول تدارک دفن ایشان شدیم.
🌷با چند تن از دوستان به خانواده شهید سری زدیم. وصیتنامه ایشان را که منتشر کرده بودند برای ما قرائت کردند. نکته باور نکردنی برای ما این بود که عبدالحمید در آخرین مرحلهای که به شیراز آمده بود به حاج آقا دستغیب وصیت کرده بود وقتی جسد من به شیراز رسید خواستید مرا دفن کنید مرا در ساعت ٩ شب دفن نمایید. او سپس اسم تعدادی را ذکر نموده و تأكيد کرده بود که اینها حتماً در موقع دفن من باید حضور داشته باشند و مرا دفن کنند که آیت الله علی اصغر دستغیب که شهید مدتی محافظ او بود نفر اول این افراد بودند. عبدالحمید در این وصیتنامه تقاضا کرده بود او را با لباس سبز سپاه دفن کنند. جسد که به شیراز رسید در سردخانه بیمارستان ارتش نگهداری شد برای اینکه به وصیتنامه عبدالحمید دقیقاً عمل کنیم نزدیک غروب....
🌷نزدیک غروب با چند تن از دوستان به بیمارستان رفتیم و جسد او را تحویل گرفتیم و یک دست لباس سبز سپاه را به تن او کردیم و قبل از ساعت ٩ به قبرستان دارالرحمه شیراز (قطعه شهدا) بردیم. چون نام من و آن چند نفر در وصیت شفاهی شهید نیامده بود جسد شهید را در محدوده ایکه بنا بود در آنجا دفن شود گذاشتیم و حدود بیست متر از آن فاصله گرفتیم تا کسانی که برای دفن دعوت شده بودند و اسامی آنها در وصیت بود شهید را دفن کنند. زمانیکه قبر آماده شد و جسد شهید را به داخل قبر سرازیر میکردند و من از دور شاهد این صحنه بودم حال عجیبی پیدا کردم.... احساس میکردم حادثه عجیبی در حال اتفاق افتادن است که برای من بیسابقه بود. به عبارت دیگر میشود گفت منتظر وقوع حادثهای بودیم که کیفیت و نحوه وقوع آن برایمان قابل پیشبینی نبود. حادثه این بود که تا جسد شهید از تابوت برداشته شد و به داخل قبر سرازیر گردید ناگهان....
🌷ناگهان نور سبز رنگ خیلی شدیدی را در اطراف جسد شهید دیدم که با جسد به داخل قبر سرازیر میشد. با دیدن این نور سبز رنگ از خود بیخود شدم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاده و دارد میافتد. نمیدانم چه مدت در این حال بودم که به هوش آمدم. تعداد محدودی که به پانزده نمیرسیدند همه شاهد وقوع این حادثه بودند. صبح روز بعد، مادر شهید عبدالحمید برای من و چند نفر از دوستان تعریف کردند دیشب (شب دفن) عبدالحمید را در خواب دیدم که به من گفت: مادر چرا با اینکه گفته بودم مرا در ساعت ٩ دفن کنید مرا با تأخير دفن کردند؟ پرسیدم: پسرم مگر حالا چه اتفاقی افتاده؟ گفت: آخر آقا امام زمان منتظر من بودند و چون قرار ایشان با من ساعت ٩ بود این تأخير باعث شد من از ایشان شرمنده شوم. مادر شهید می گفت: در خواب خانمی هم همراه فرزندم دیدم و پرسیدم: عبدالحمید این خانم کیست که همراه توست؟ گفت: مادر ساعت ٩ که گفتم مراسم عقدکنان من با این خانم بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالحمید حسینی
📚 کتاب "لحظات آسمانى"، جلد دوم
✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
هیچکس نمیتواند مدت درازی ماسکی که بر چهره دارد به نمایش بگذارد
سرشت آدمی هر آنچه را که بهطور تصنعی کسب شده است ، در هم میشکند .
👤 شوپنهاور
#روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🔻روانشناسان میگویند برای مقابله با احساسات شدید به کار بردن"تو"به جای "من" وقتی با خود حرف میزنید بسیار موثرتر است
+مثلا جمله تو باید آروم باشی
بسیار موثرتر از من باید آروم باشم است
✅ #روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌱اگه بخوام به سادهترین و اثرگذارترین روش ممکن "مسیرهای تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس بچهها" رو بهتون یاد بدم، میگم؛
از این به بعد لطفا؛
🌿 گاه و بیگاه کاملا بیدلیل، بغلش کن و ببوسش.بذار حس کنه خودش ارزشمند، دوستداشتنی و کافیه برات، نه کارها و دستاوردهاش…
🌿 در انجام کارها، تاکید کن که میتونه انجامش بده (القای بینش).
میتونیهایی که از تو میشنونه، سپری در برابر تو نمیتونی!، کار تو نیست!، تو که اینکاره نیستی! و از دست تو که برنمیادهای بزرگسالیه...
🌿 تا جایی که میشه و میتونی از مقایسه کردنهای سادهانگارانه، پرآسیب و بیهوده دست بردار.
باطن زندگی بچه خودت رو با ظاهر زندگی بچه دیگری مقایسه نکن. هیچکس از عاقبت کار خبردار نیست.
🌿 وقتی بدو بدو با کلی ذوق و شوق میاد سمتت و باهات حرف میزنه به حرفاش با چشم باز و لب خندون توجه کن.
بذار حس کنه که وجود داره و شنیده میشه، از همسایه کوچه قبلیتون که دیدنیش، ساعتها گرم سخن میشید کمتر که نیست!.
🌿 اشتباهاتش رو راحت ببخش و گاهی اجازه بده خرابکار باشه.
پناهگاه امنی باش که میتونه راحت تجربیات، خطاها و اشتباهاتش رو بهت بگه و ازت کمک بگیره.
🌿 از تهدید و تنبيه فاصله بگیر (فلان نکنی وای به حالت!، برسیم خونه فلفل میریزم دهنت!، دیگه واست خوراکی نمیخرم!، دیگه نمیبرمت خونهی...).
در کوتاه مدت موثر و در بلندمدت شدیدا مخربه.
🌿 باهاش بازی کن، کارتون ببین، نقاشی بکش، بیرون برو و با هم كيف كنید.
الان که وقتشه انجام بده، با افزایش سن مشغلهها هم بیشتر میشه و یه وقتی میرسه که حسرت یه بوس و بغلش رو داری.
🌿 خوبیهای کوچیکش رو بزرگ و بدیهاش رو گذرا و قابل اصلاح نشون بده، زمونه واسه خطاهاش به اندازه کافی سخت خواهد گرفت، بچگی رو ازش نگیر.
🌿 حداقل هر دو سه شب یه بار واسش قصه بگو، نمیدونی تو رابطهتون چه طوفانی به پا میکنه!.
و در نهایت؛ لطفا، لطفا همسر همراهی باشید و از دو یا چند تربيته کردن بچه فاصله بگیرید که به نفع هیچکس نیست.
💟 #روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🟢 همونقدر که زن رو باید فهمید!
مرد رو هم باید درک کرد!
همونقدر که زن «اهمیت و امنیت» میخواد، مرد هم «اطمینان» میخواد!
همونقدر که باید قربون صدقه ی زن رفت!
باید فدای خستگی مرد هم شد!
همونقدر که باید بی حوصلگی های زن رو دید و بهش توجه کرد، کلافگی های مرد رو هم باید فهمید!
در حقیقت زندگیِ تو را، تمام افکارت میسازند
و افکارت را، محیط زندگی و دوستانت خواهند ساخت
برای تغییر در زندگی ات
عادت ها و انسان هایی که باهاشون معاشرت میکنی رو تغییر بده...
#همسرداری
#زناشویی
💖💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
ماری زیبا با نقش یک شبح بر روی سرش😨
#اطلاعات_عمومی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan