eitaa logo
کوله‌بارعشق³¹³
849 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
13 فایل
‌‌‌‌‌‌‌‌‌بسم رب المهدی«🤍🌿࣫͝» میگفت:وسط‌شهریادامام‌زمان‌بودن،هنراست وگرنه‌درجمکران‌که‌همه‌به‌یادش اند. تولدمون:1403/5/8 کپی؟! حلاله جانا🪐✨ از جعبه پناهمون کپی نشه لطفا🌤️:)!‌‌‌‌‌‌‌‌ من اینجام: @m_sadat_86 پستچی کوله بار عشق📻🌿 @postchicbe
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌رب‌عشقش🌿🫀
بسم الله الرحمن الرحیم:) السلامعلیڪیااباصالحالمهدے💚🌱 عهد میبندم با شما آقایِ'عج'(: اذن بدید خودتون... متن دعای عهد🌱 ‌‌روز سی ام چله دعای عهد ╭═══ೋ•☆‌ۣۜۜ፝‌•ೋ═══╮ ‌‌
کوله‌بارعشق³¹³
چه خوب است پاداش عمل کنندگان ✨🍃 #کتاب_راهنما #آیه ●کوله‌بار‌عشق●
. میخواستم دیروز بگم که دیروزش کجا بودم گوشیم خاموش شد منم رفتم سر درسم😂💔 پ.ن:این عکس هنری هم خودم انداختم 😎 چون منتظر اتوبوس بودم✌️🏻😂 .
کوله‌بارعشق³¹³
اینجا بودم😁 اصفهانی های عزیز تشریف بیارید مخصوصا با بچه ها تون 😍👨‍👩‍👧‍👦 خیلی بهشون خوش میگذره 😉
. حالا من اونجا چیکارَه بیدَم ؟!😁 میگم براتون😉 .
اول از همه این روسری صورتی هایی که برای دیدار رهبری رفته بودن رو دیده بودین؟!💞 (به عنوان انتظامات سالن😍) کوله‌بار‌عشق
بزارید اول رو براتون بفرستم😉♡
بچه های قدیمی خوب یادشونه پویش از کجا ب کجا رسید ... ی زمانی ما حتی رنگ روسریمون مشخص نبود:) یادش بخیر انتخابات ۱۴۰۰ روسری تو تم آبی انتخاب کردیم حتی سفارشم دادیم ولی چون یکی از کاندیداهای مخالف شهید رئیسی دقیقا این رنگ رو کرد رنگ انتخاباتیش، کلن گذاشتیمش کنار🥲 خودمونیماا.. صورتی برامون برکت داشت✨ خوب یادمه اولین بار ک تو یکی از سالنای وزارت کشور ی برنامه ۳۰۰ نفره خودمونی داشتیم چقد ذوق می کردیم ... یادمه مهمون ویژه همایشمون وزیر کشور شد و از ذوق جیغ میزدیم! باورمون نمیشد ... باورمون نمیشد یه روزی این پویش رسمی بشه! دفتر بگیره! تو ۲۰۰ تا شهر فعال بشه ... یادمه اولین بار ک تو سالن ۴۰۰۰ نفره وزارت کشور برنامه داشتیم، بال دراوردیم از اومدن مداح معروف ب برناممون ... باورمون نمیشد برناممون پخش زنده بشه! باورمون نمیشد کار بچه های بعضی شهرا چندین بار توی اخبار و رسانه ها پخش و تکرار بشه ... باورمون نمیشد کسی مث استاد رائفی پور و خیلی های دیگ بیان برامون صحبت کنن! نقطه عطف ماجرا اینکه ما ی شهیده تو پویشمون داریم! مگ ما چن تا شهیده دهه هشتادی داریم؟ ک یکیش از فعالین گروهمونه:)) مگ چن تا گروه از این موهبت و برکت برخوردارن؟ باورمون میشد تک تکمون بشیم ؟! می خوام بگم این پویش ذره ذره پیشرفت کرده و در سخت ترین شرایط هم راهشو ادامه داده ... و مدیون تلاش های کساییه ک هممون خوب می شناسیمشون:) و امروز رسید ب بیت رهبری! همه تعجب کرده بودن! ک این صورتیا کین؟! آخه بیت تاحالا ب خودش انقد فرشته ندیده بود🥲 بلی ...دلمون می خواس خیلی صمیمی تر و نزدیک تر کنار پدرمون حاضر بشیم اما همینشم پاش خیلی زحمت کشیده شده تا موقعیتش ایجاد بشه:) این روند رشد ادامه داره ... خداقوت ویژه ب مسئول پویش و تک تک مدیران و بچه هایی ک برای اهداف پویش زحمت کشیدن و ذره ذره ب پیشرفتش کمک کردن🤍 ما ذره ذره با همدیگه مقاماتو اومدیم بالا😅 ان شاءالله جای بعدی ک دعوت میشیم ... سپاه آقامون مهدی عج باشه! خداقوت ب همه:) 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
همه چی یهویی شد 😢 دیدین چقدر بعضی وقتا ناراحت میشین از این جمله که ی نفر بهتون میگه ... ولی این بار خیلی کم فرصت داشتیم 😢 کار زیادی از دستم بر نمیومد از راه دور . دوستم تماس گرفت که پاشو بیا کمکم تهران شرایط رفتن زودتر رو نداشتم 😢 استرس های زیادی رو کشیدیم بی خوابی ها نصف شب جلسه تلفنی 😓 کلی صحبت و تماس تا اینکه دوشنبه با تعدادی از دوستان اصفهان حرکت کردیم به سمت تهران دوستان اسلامشهر پذیرای جمع پویش از سراسر کشور در شب قبل از اجرای حسینیه بودن 😍 چه استقبال گرمی ❤️ حتی برای خودمون غرفه زده بودن 😂😍 رزق بهمون دادن کلی عکس و فیلم گرفتیم 😢 ساعت حوالی صفر ی جلسه اضطراری کوچیک گرفتیم تا یک و نیم شب طول کشید دخترا زنگ می زدن که می خوایم بخوابیم بیاین جلسه توجیهی رو بگیرین جلسه توجیهی خیلی شاد برگزار شد 😂 نخوابیده بودیم اما روحیه ها عالی جوانب کار رو بررسی می کردیم و تبادل نظر می کردیم جاها مشخص شد به منم دوستم گفت بیا برو ردیف اول 😎 طبیعتا هر کسی دلش می خواست بره اون ستون اول نزدیک ترین جایی که میشه ایستاد پیش حضرت آقا جلوی دوربینا🙈 اما از اونجایی که خلوصم بالاست و ناخالصیم کمه قبول نکردم 🤣 اصلا مگه من می تونم ی جا بشینم یا بایستم ؟ باید ی راه طولانی رو می رفتم و برمی گشتم و سر می زدم به دختران گروه 🌸 🌸 📝 تجارب و ایده نوشته های یک فعال فرهنگی ❗️ ف نقطه جعفریان 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3149922437C26432d609b
اونجا این جوری بود که همون اول باید گوشی تو تحویل می دادی کبوتر نامه بر و اینا هم نبود برای دادن ی پیغام باید نیم ساعت می رفتی من تقریبا بعضی جاها کبوتر نامه بر بودم 😁 خودم رو رسوندم حسینیه ساعت حوالی ۷ بود فقط چند ردیف اون جلو نشسته بودن میشد شیک و مجلسی بشینم و کیف کنم از این فاصله کم😍😢 شیطون داشت گولم می زد 👻 اما من به شیطون لعنت کردم جای بچه ها رو چک کردم و اومدم عقب کفشام رو فراموش کردم بیارم 😭 و خب اگه می خواستم برگردم خیلی طول می کشید به ی بچه ها گفتم شیفت تو روی موکته کفشاتو بده به من کفشاشو پوشیدم و حدود ی ساعت دم درب ورودی اصلی که مردم تازه می خوان بیان ایستادم حقیقتا یخ زدم 🥶 الانم حال سرما خوردگی دارم اما شور و حال مردم وصف ناپذیر بود مهم تر اینکه هر به ده دقیقه میومدن دوستان پویش و می خواستن با ماها جابجا بشن مهربونی شون خیلی قشنگ بود و من لذت می بردم ازش جمع های مختلف از هلال احمر اومدن از هواپیمایی ... لباس محلی ها 😍 با لبخند می گفتم سلااااام صبح قشنگ تون بخیر ❤️😘 خوش اومدین خوش به سعادت تون بعد اونا چی می گفتن ... میگم بهتون .... 🌸 🌸 📝 تجارب و ایده نوشته های یک فعال فرهنگی ❗️ ف نقطه جعفریان 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3149922437C26432d609b