با قلبی سنگین و سینهای تنگ به استقبال ماه مبارک رمضان میریم
امید که با دلی شاد از پیروزی همدینهای مظلوممان از این ماه خارج بشیم🌙
#مرگ_بر_اسرائیل
#معرفی_انیمیشن
#انیمه
#مدفن_کرم_های_شب_تاب
#grave_of_the_fireflies
کارگردان:
#Isao_Takahata
#استودیو_جیبلی
تولید: ۱۹۸۸
@Colorfulblossoms
بعید میدانم کسی، کمی در دنیای انیمیشن و داستان چرخ خورده باشد و نام مدفن کرمهای شبتاب به گوشش نرسیده باشد.
#انیمه ای(انیمیشن ژاپنی) که براساس کتابی به همین نام ساخته شده. کتاب نوشته #آکیوکی_نوساکا ست که خود را بابت مرگ خواهر کوچکش بر اثر سوء تغذیه در زمان جنگ جهانی دوم مقصر میدید و به این طریق میخواست ادای دینی به او کرده باشد.
از ابتدای انیمه، ما با تلخی اثرات جنگ روبرو میشویم. خواهر و برادری که هر دو مردهاند و الآن ما قرار است شاهد علت ماجرا باشیم.
جنگ بد است اما در این انیمه شما یک جمله یا ناسزا خطاب به آمریکاییهای حملهکننده نمیشنوید. خیلی زود بعد از خرابیها این مردم ژاپن هستند که همدیگر را پس میزنند. به طوریکه دو کودک یتیم هیچ غذایی برای خوردن نمیتوانند پیدا کنند و اتفاقاً بهترین فرصت برای برادر بزرگتر (سیتا) که بتواند غذایی برای خواهرش(ستسوکو) بیابد همان زمان حمله هوایی و هنگامیست که مردم از خانه به پناهگاه فرار میکنند.
خیلی فرق هست بین تفکر آنها که در زمان جنگ به نجات و سیر شدن خود و خانواده فکر میکنند و مردم ما که در دفاع مقدس چتر حمایتی خودشان را روی آوارگان کشیدند.
مردمِ این انیمه فقط مظلومند که گاهی نقش ظالم هم میگیرند اما قهرمان نیستند و با تماشای اثر میفهمیم چقدر فاصله وجود دارد بین تفکر برگرفته از قرآن که در جنگ غزه میبینیم و ایدئولوژیای که بر هیچ بنا شده است.
فیلم نقصهایی در پیرنگ (رابطه علت و معلولی داستان) دارد که باعث شده منتقدان علیرغم جوایز متعدد دریافتی، نقدهای جدیای به آن داشته باشند. از جمله مهمترین آنها رضایت ندادن سیتا برای کار و کسب درآمد است که باعث تغییر زندگیشان شد و نتیجهاش گرسنگی و مرگ ستسوکو را در پی داشت. نویسنده هیچ دلیل قانع کنندهای برای این موضوع به بیننده ارائه نداده که بتوانیم همپای سیتا پیش برویم.
جدای این مسائل انیمه خوشساخت است. استفاده درست از ویژگیهایِ طبیعیِ جغرافیایی، المانهای سنتی پخت و پز و غذاهای بومی به جذابیت اثر افزوده. ما رطوبت را از مسیر قدم زدن ستسوکو و سیتا کنار شالیزار نشا شده برنج حس میکنیم و صدای شبانه قورباغه ما را به روستاهای بچگیمان میبرد. عناصری که برای همه جذاب و برای ما گیلانیها خاطرهاست.
نکته تحسین برانگیز دیگر انتخاب اسم اثر است که مثل یک پازل به زیبایی در کنار تصاویر و محتوای مربوط به آن نشسته و خط ربط زیبایی از ابتدا تا انتهای فیلم کشیده.
در تمام سایتهای رده سنی که من دیدم این انیمه را نامناسب برای کودکان عنوان کردند که اصلا غیرطبیعی نیست. انیمه تصویر رنج دارد، پیکر سوخته و باندپیچی شده دارد، جنازه سوخته دارد، مرگ دارد، گرسنگی کودک دارد و هر کدام اینها به تنهایی میتواند روان بلوری کودک را بشکند پس این انیمه را فقط خودتان ببینید یا فقط برای نوجوانانی که کنترل احساسشان را در دست گرفتهاند پخش کنید.
کودکان مظلومترین موجودات جنگ هستند و چه بار سنگینی که در همین لحظه در سرزمین زیتون کودکان همدین ما در عذاب گرسنگی جان میدهند. روا نبود زنده بمانیم و ببینیم😔
اما حالا که خدا خواست و هستیم، با بضاعتمان دستگیرشان باشیم.
پست کانال خیریه فعال در غزه را پست بعد میفرستم. نیت کنید و با یک صلوات هزینه یک وعده غذا که نودهزار تومان است بهشان هدیه کنید. امید که گرمای قلبمان از طریق شورباهای داغ به جانشان بنشیند و اراده آهنینشان را تیزتر کند.
#معرفی_انیمیشن
🖊️ سپاسگزار خواهم بود اگر در صورت رضایت از مطالب کانال، آنها را برای دوستان و آشنایان خود ارسال کنید🙏
🪄آدرس برای عضویت در کانال معرفی انیمیشن، فیلم و کتاب شکوفههای رنگی
@colorfulblossom
ارتباط با ما:
@Khanoomesiin
هدایت شده از بنیاد خیریه خدیجة الکبری سلام الله علیها
19.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ #گزارش_تصویری_بیست_و_ششم
(فیلم) "تکیه شماره 1" جنوب غزّه
بأذن الله از٢٠بهمن تا به امروز ، در شهر رفح (جنوب غزّه) هرروز براى هزار و پانصد تا سه هزارنفر توسط تكيه ام اليتامى خديجة الكبرى سلام الله عليها غذا طبخ و توزيع می شود.همت كنيدبا کمک شما خیرین محترم این تعداد به حداقل پنج هزار غذا در روز افزایش پیدا کند.
🔴 شماره کارت های خیریه:
بانک پاسارگاد 5022291329674046
بانک ملت 6104338926896834
بانک ملی 6037997599838944
🔸جزئیات بیشتر حساب ها در لینک داخل بایو
🔹باعضويت در پیج خيريه وارسال به ديگران از ياورانِ مظلومانِ غزّه شويد #بنیاد_خیریه_امالیتامی_خدیجه_کبری
گوش بسپار...
صدای تیز کردن شمشیر را میشنوی؟ راستی مالیدن زهر به تیغه برّان صدا ندارد که بشنوی، دارد؟
خوب گوش کن.
صدای مرغابیها در گذر تاریخ تکرار میشود که داوطلب از تمام حیوانات برای نگه داشتن علی بال بال میزنند.
حتی دستگیره در هم از طرف بیجانان به کمربند علی(ع) چنگ میزند و برای ماندنش التماس میکند.
نفس عمیق بکش و چشمانت را ببند. بگذار صدای اذان علی(ع) از مأذنه، روحت را بنوازد و آرامش را به وجودت تزریق کند.
.
.
.
گوشت را بگیر.
شمشیر تیز چه خشن هوا را میشکافد و به هدف میشتابد.
چشمت را ببند.
.
.
.
و اکنون دستهایت را از روی گوشهایت بردار تا فریاد جلوه مجسم ایمان را بشنوی. تا نه فقط در مغزت، بلکه در روحت زنگ بزند و مثل صدای ناقوس مدام تکرار شود:
به خدای کعبه (همان مکانی که تنها مولود آنجا منم) رستگار شدم.
اشکهایت که خشک شد باز هم گوش بسپار.
صدای قدم های پی در پی اما شمرده در سرت میپیچد، طفلان یتیم هستند که با احتیاط کاسه شیر برای پدر شبگردشان میبرند.
هنوز دو روز وقت هست و من هر بار امید دارم که معجزهای رخ دهد برای این نسل آخرالزمان
که بیعلی(ع) نمانند.
که بیولی نمانند.
که....
#شب_قدر
#التماس_دعا
@Colorfulblossoms
مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل
اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی
قرآن بی علی ثمرش ابن ملجم است
دارد خطر تلاوت هر آیه بی علی
بوی شکاف کعبه گرفته طواف ما
باید گریخت ورنه ز هر جای بی علی
جز یا علی مگو و مدد از جهان مجو
شیطان نشسته در پس هر ” یا ” ی بی علی
بخشی از شعر #محسن_کاویانی
#تسلیت
#امشب_بی_پدر_شدیم😭
#آیات_شیر
با اینکه دو دستش را دور کاسه سفالی حلقه کرده بود اما باز هم سنگینی کاسه به انگشتانش فشار میآورد.
قدمهای کوچکش را آرام برمیداشت تا شیر از کاسه سرریز نکند. دیده بود مادربزرگ چند سوره قرآن روی کاسه شیر خوانده و بعد از هرسوره فوت کرده بود روی ظرف شیر. بعد کاسه را به سمت جاسم گرفت و گفت: مواظب شیر باش که هر قطره اش یه آیه تو خودش جا داده.
جاسم پیچ جاده را رد کرد. مرد قد بلندی با مشک شیر بی تفاوت از کنارش گذشت. حتما او هم برای علی شیر میبرد. اما اگر علی بود حتما کنارش میایستاد و ظرف سنگین را از دستان کوچکش میگرفت تا کمتر اذیت شود. اشک، دید جاسم را تار کرد. میترسید اشکهایش را پاک کند، مبادا شیر چکه کند روی زمین.
مسیر کوتاه تا خانه علی برایش کش آمده بود. مردی که از روبرو میآمد به زن کنارش گفت: میگویند ضربه ابن ملجم کاری بوده.
زن اشکهایش را پاک کرد و در حالی که از کنار جاسم میگذشتند، گفت: خدا لعنتش کند، شمشیرش زهرآگین بود. و صدای هق هق سوزناکش خفقان کوچه را شکست.
قلب جاسم فرو ریخت اما زیر لب گفت: محال است. علی مرد قویای است. چندین بار مرا فقط با یک دست بلند کرده و روی شانه نشانده. بارها با کیسههای سنگین برای ما یتیمان نان آورده. علی قوی است و قطعا با شیری که مادربزرگ داده خوب میشود.
چشمش که به خانه علی و جمعیت جلوی در افتاد روحی تازه در کالبد کوچکش دمیده شد. ضعف دستانش را از یاد برد و با احتیاط قدم تند کرد به سمت در، که صدای در متوقفش کرد. مرد ایستاده در چهارچوب به پهنای صورت اشک میریخت و شانه هایش میلرزید. جاسم حس کرد مچ دستش دارد میشکند. انگار که گریه مرد مسری باشد یکی یکی افراد صف کشیده پشت در شروع به زاری کردند و بر سر و روی خود زدند. مچ نازک جاسم دیگر قوت نداشت و چشمان جاسم دیگر جلوی رویش را نمیدید.
صدای ترکیدن کاسه سفال در کوچه پیچید و در ناله مردم گم شد. جاسم روی زمین نشست، با صورت غرق اشک به آیات ریخته روی خاک ها نگاه کرد. زیر لب میگفت دیر رسیدم، آیات قرآن حتما علی را شفا میداد. دیر رسیدم....
📝#خانم_سین
#داستان_نذری
#التماس_دعا
#شب_قدر
@Colorfulblossoms
سلام
با تأخیر عید فطرتون مبارک🌺
دیشب با تأخیر به مناسب عید فطر شهاب بارون داشتیم😁
هدایت شده از کانال حمید کثیری
نفع اسرائیلیها در این که بگویند خسارت آنچنانی نداشتیم! طبیعی است ... هم میخواهند تا جای ممکن از واکنش فرار کنند و هم میخواهند ژست برنده بگیرند.
👈 دقت کنیم نفس پاسخ ایران به رژیم اینقدر ارزشمند است که نیاز نیست سراغ نوع ضربه و تلفات حاصله برویم - و نباید در این بازی افتاد - بگذریم که ضربه وارد شده بسیار بزرگتر از آن است که تصور میشده
الحمدلله 🤲
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4