eitaa logo
♬اردڪ فروشـے کـوردلیا↻
133 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
119 ویدیو
2 فایل
درود‌به‌تو" اینجا فقط یه مغازه ی عادی نیست،مطمئن باشید! 《جایی به سبزی برگ های پیچک و پیچیدگی آنها》 . برای حضور در اینجا باید از قوه‌ی تخیل و جنون درونتون استفاده کنید و در واقع،شرلوک یه اسم دخترونه است✨️ https://eitaa.com/joinchat/1147077451C9ee3f1cc32
مشاهده در ایتا
دانلود
برای آشنایی با من این پیام رو بخون✋🏼🌿 ⋆ کوردلیا هستم،یا جسپر! یک intj. ⋆ شاید پاترهد،(اسلیترینی)، دوستدار شرلوک هولمز(شدیدا)، لوکی فن،آنشرلی ⋆ علاقه مند به فیلم و کتاب جنایی-معمایی،اردک ها،رنگ سفید،ویولن،مجسمه و طبیعت ☽ لینک چنل : https://eitaa.com/joinchat/1147077451C9ee3f1cc32 ☽ هشتگ ها(بهشون سر بزنید،پشیمون نمی شید) : ☽ همسایه ها: https://eitaa.com/Hwewerbh لورا https://eitaa.com/love_myself_2 هرسیلیا https://eitaa.com/VictoriABlack ویکتوریا https://eitaa.com/MoonOceanMansion کاترین https://eitaa.com/mininm جودی
♬اردڪ فروشـے کـوردلیا↻
یکی از حقیقت های زندگیم اینه که دلم میخواد توی یه خونه ی قدیمی ،ترجیها عمارت خاک خورده ول بچرخم
فکر کنید یه همچین جایی رو تنهایی پیدا کردید،میرید توش و توی تک تک راه‌پله ها بوی نم و خاک میاد، روی نرده های چوبی دست می‌کشید و باز هم خاک بلند میشه. بوی عود میاد و پنجره ها پرده های حریر دارن. میرید طبقه ی بالا و توی اتاق زیر شیروانی می‌بینید یکی وایستاده و داره ویولن میزنه توی اتاق عود روشن کرده. میرید نزدیک و تا تموم شدن اجراش روی صندلی میشینید . اون اونقدر رفته توی بهر موسیقی که حضورتون رو حس نکرده و وقتی برمیگرده شما رو دعوت میکنه تا طبقه ی پایین بیسکوئیت های سوخته ای که خودش درست کرده رو با شیرکاکائو بخورید. اون یه کتابخونه ی بزرگ که درش از اتاق میهمان باز میشه رو نشونتون میده و شما درباره سلیقه تون درباره کتاب ها با هم گفت و گو میکنید. واقعا عصر دلپذیری میشه✨
شما یک نوجوان پر غرور هستید،از یک خانواده اشراف زاده. همیشه همانطور که خانوادتان از شما خواسته رفتار کرده اید. کم حرف،لبخند برلب،و مثل انسان های متشخص بودن! تقریبا هیچ دوست واقعی ندارید،اما همیشه در گوشه دنج اتاق،کنار پنجره ای که منظره ی غروب خورشید از آن نمایان است روی طاقچه می‌نشینید و با شخصیت های خیالی صحبت می‌کنید. گاهی هم عصرانه‌تان را با آنها میل میکنید. شما بسیار خیال پرداز هستید؛
فکر کنید یه همچین جایی رو تنهایی پیدا کردید،میرید توش و توی تک تک راه‌پله ها بوی نم و خاک میاد، روی نرده های چوبی دست می‌کشید و باز هم خاک بلند میشه. بوی عود میاد و پنجره ها پرده های حریر دارن. میرید طبقه ی بالا و توی اتاق زیر شیروانی می‌بینید یکی وایستاده و داره ویولن میزنه توی اتاق عود روشن کرده. میرید نزدیک و تا تموم شدن اجراش روی صندلی میشینید . اون اونقدر رفته توی بهر موسیقی که حضورتون رو حس نکرده و وقتی برمیگرده شما رو دعوت میکنه تا طبقه ی پایین بیسکوئیت های سوخته ای که خودش درست کرده رو با شیرکاکائو بخورید. اون یه کتابخونه ی بزرگ که درش از اتاق میهمان باز میشه رو نشونتون میده و شما درباره سلیقه تون درباره کتاب ها با هم گفت و گو میکنید. واقعا عصر دلپذیری میشه✨