📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
1⃣ قسمت اول
🌍 جهان کوچک :
🔴 حدود 500 سال پیش جهان کوچکتر از امروز به نظر میرسید.
قاره آمریکا ،اقیانوسیه و بخشهایی از قاره آفریقا هنوز کشف نشده بودند.
همه ی دنیا خلاصه میشد توی آسیا ، اروپا و بخشهایی از شمال آفریقا.
آسیا و اروپا یا شرق و غرب توی بسیاری از دوره ها باهم رقابت میکردند، اما در دورانی که آتش جنگ بین شرق و غرب فروکش می کرد ،تجارت رونق گرفت .
اروپایی ها توانایی تولید ابریشم، پارچه های پنبه ای ،قالی،جواهر و ابزار های فلزی نداشتن و باید آنها را از شرق وارد می کردند.
توی این بین ابریشم ارزش فراوانی واسه ی اروپایی ها داشت ،اما نیاز اروپایی ها به اینا محدود نمیشد اونا عاشق ادویه بودند فلفل ،دارچین ،زنجبیل ،میخک ،ادویه غذا هارا خوشمزه می کرد .
کمیاب بودن ادویه تو اروپا اون را به ماده مخصوص آشپزخانه اشراف درجه اول تبدیل کرده بود و قیمت اون روز به روز گرانتر میشد .
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan
📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
2️⃣ قسمت دوم
🌍 راه ها بسته می شود :
🔴 ابریشم و ادویه گران بها ترین کالاهایی بودند که از آسیا به اروپا می رسیدند و راه های تجاری قدیم با نام این دو کالا شناخته می شد ،راه ابریشم و راه ادویه.
با اتحاد قبیله های ترک آسیای صغیر (ترکیه امروزی) و تشکیل حکومت نیرومند عثمانی به تدریج دوران آرامش تجار به پایان می رسید.
حکومت عثمانی که توانسته بود قسطنطنیه را فتح کند و اون را از چنگ اروپایی ها بیرون بکشد و بر تمام مناطق شرق و جنوب مدیترانه مسلط شود حال در جنگی همیشگی با غربی ها به سر می برد که این کشمکش پیوسته باعث میشد اروپایی ها از راه های تجاری کهن محروم شوند و حالا اون ها باید دنبال راه های جدیدی برای رسیدن به مشرق می گشتند .
البته همه چیز به ادویه و ابریشم محدود نمیشد و پادشاهان اروپایی با هم دیگه توی جنگ و رقابت بودند و برای تامین هزینه این جنگ ها به طلا نیاز داشتند، اونا فکر می کردند در شرق دور می توانند به طلای زیادی دست پیدا کنند.
راه های برای رسیدن به طلای بیشتر در کنار ابریشم و ادویه دریانوردان اروپایی را به اقیانوس کشاند تا به تا به شرق دور یعنی چین و ژاپن برسند ،ایا دور ترین سواحل آسیا انتظار آنها را می کشید یا دنیای نو و قاره های کشف نشده؟
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan
📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
3️⃣ قسمت سوم
🛳️هنری دریا نورد :
🟣 پرتغال نخستین کشوری بود که به فکر پیدا کردن راه های جدید برای رسیدن به مشرق افتاد .
این کشور کوچک که در ساحل اقیانوس اطلس قرار داشت همواره مجبور بود برای ارتباط با کشورهای دیگر از راه های دریایی استفاده کند و وقتی تصور رسیدن به شرق از مسیر های تازه ذهن اروپایی ها را مشغول کرده بود پرتغالی ها تو این راه پیش قدم شدند.
شاهزاده پرتغالی هنری که فرزند ژان دوم پادشاه پرتغال بود رهبری اکتشافات دریایی را بر عهده گرفت ، او تصور میکرد با دور زدن آفریقا میتونه به شرق دور دست پیدا کنه .
تصور اون و دوستاش از آفریقا خیلی کوچکتر از اندازه واقعیش بود ،اونا فکر می کردند جنوبی ترین نقطه آفریقا گینه است و با کج کردن راهشون از اونجا می تونن به چین و ژاپن برسند.
هنری بعضی از دوستاش را با چند تا کشتی برای یافتن مسیر دور زدن آفریقا راهی اقیانوس اطلس کرد ، اونا باید به سمت جنوب حرکت می کردند اما نداشتن اطلاعات کافی از دریا و ترس از طوفان ها باعث شد که در طول ساحل حرکت کنند ، واسه ی همین در آغاز فقط سواحل غربی آفریقا کشف شدند .
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan
📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
4️⃣ قسمت چهارم :
🌟ساحل طلا ، 🦣ساحل عاج ،🌶️ساحل غله :
🟣 دریانورد های پرتغالی با کشف این سواحل پرچم پرتغال را در اون بر می افراشتن و این سرزمین را به نام پادشاه پرتغال فتح می کردند .
همراه داشتن سلاح های آتشین بومیان را به فرمانبرداری سریع از آنها وا می داشت .
پرتغالی ها هر کدوم از سواحل آفریقا را به نام کالایی که از آنجا به دست می آوردند نام گذاری می کردند .
تو ساحل عاج با کشتن فیل ها عاج زیادی بدست می آمد ،گینه به ساحل غله مشهور شد چون فلفل اون معروف به غله بهشت بود ،ساحل برده یا طلا هم اسم سرزمین های دیگه ای بود که به تازگی کشف شده بود .
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan
📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
5️⃣ قسمت پنجم :
به سوی سواحل شرقی :
🟣 به فرمان هنری دریا نورد سنگال ،کنگو و گامبیا یکی بعد از دیگری به دست پرتغالی ها افتاد.
کشتی هایی که ساحل غربی را می پیمودند جزایر مادر و آزور را کشف کردند و توانستند از خط استوا بگذرند اما عمر هنری کفاف اون را نداد که پیروزی بزرگ دریانوردان پرتغالی را ببیند ،او در سال 1460 میلادی در گذشت .
چند سال بعد دریانوردی به نام دیاز با چند کشتی کوچک به طرف جنوب راه افتاد و با گذشتن از طوفان های سهمگین اقیانوس اطلس به جنوبی ترین نقطه آفریقا رسید و تونست با گذشتن از جنوبی ترین نقطه آفریقا وارد هند شود .
او جنوبی ترین نقطه آفریقا را دماغه طوفان ها نام گذاشت و راه برگشت را پیش گرفت تا خبر این پیروزی را به پادشاه پرتغال برسوند .
اونا الان می تونستن در امتداد سواحل شرقی آفریقا حرکت کنند و با یک تغییر جهت به سمت شمال شرقی به هند برسند ، رویای هنری دریا نورد که الان بین اونا نبود تحقق یافته بود.
دیاز به پادشاه پرتغال گفت: اگه کشتی های بزرگتری در اختیار داشتم از دماغه طوفان ها می گذشتم و به هند می رسیدم ، پادشاه پرتغال گفت: باید نامی بهتر برای آن انتخاب کرد ، این نقطه از جهان دماغه امید نیک نام خواهد داشت .
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan
📚#روایتی_از_تاریخ_آمریکا
بر اساس کتاب «سرگذشت استعمار»
6️⃣ قسمت ششم:
دام :
🟣 واسکودو گاما پرتغالی دریانورد توانمندی بود که ده سال بعد از کشف دماغه امید نیک قصد داشت از اقیانوس اطلس به اقیانوس هند و از اونجا به هندوستان برسد .
گاما باید مثل هموطنش دیاز در امتداد ساحل آفریقا پیش می رفت تا به جنوبی ترین نقطه می رسید .
گاما به ساحل شرقی آفریقا رسید اون توی موزامبیک ،مونبازا و مالیندی توی خشکی پیاده شد اما هنوز نتوانسته بود راه هند را پیدا کند .
تجارت شرق آفریقا در انحصار بازرگانان ایرانی و عرب بود و اون ها اسرار خودشون رو برای غربی ها تازه رسیده که می تونستن به رقیب ها تازه تبدیل بشند فاش نمی کردند .
گاما تصمیم گرفت یک دام برای اونا پهن کند ، اونا را به بهونه گفت و گو تجاری به کشتی دعوت می کرد و تو مهمونی هاش انواع شراب ها را جلو شون می گذاشت تا بتونه اسرار مسیر هند را تو مستی از زیر زبونشون بیرون بکشه .
همه تاجرایی که به کشتی میومدند مسلمان بودند ، اونا تو مهمونی ها شرکت می کردند اما به غذا ها و مشروبات لب نمی زدند .
گاما خشمگین از ناکامی به دنبال دریانوردی بود که در بین مسلمون ها به پایبند نبودن به شریعت اسلام مشهور بود و سر انجام این فرد را پیدا کرد ، شهاب الدین احمد بن ماجد.
احمدبن ماجد وقتی که تو مجلس گاما حاضر شد با دیدن شراب های رنگین اروپایی خوداریش را از دست داد و باده گساری کرد ، وقتی که هوشیاریش را کاملا از دست داد گاما اون را تو آغوش گرفت و راز های دریانوردان مسلمون را برای رسیدن به هند ازش پرسید .
احمدبن ماجد در حالیکه روی عرشه کشتی ایستاده بود تمام جزئیات را به زبون آورد و منشی گاما با هیجان اون ها را روی کاغذ می نوشت .
پرتغالی ها با اطلاعاتی که از احمد بن ماجد بدست آوردن تونستن به هند برسند و به این ترتیب مستی یک دریانورد لا اوبالی آغاز استعمار هند را رقم زد .
ادامه دارد...............
اختصاصی کوی جان
هرروز یک پست
✍ ابوالفضل جعفری
🆔 در کویِ جان همراه ما باشید 👇👇
https://eitaa.com/coyejan