گفتمَش با من بِمان..! و گُفت هَستم غَم مَخور..!! بےوفایان ، وَعده های پوچ راحَت مےدَهند!!! @crazy_84

شاید وقتے پشت سرهم سکسہ میکنیم... دلیلش اینہ کہ دکترا... تو یہ زندگے دیگہ دارن سعی میکنن... با شوڪ دادن مارو از مرگ نجات بدن ؛) @crazy_84

یہ وقتایے وقتے میگم «حالم خوبه» دلم میخواد یہ نفر توی چشم‌هام نگاه کنہ... محکم بغلم کنہ... و بگہ «می‌دونم خوب نیستی» @crazy_84

دوس دارم بیای بشینی روبہ‌روم... نگات کنم... هے بگم هے بگم گریہ کنم بزنمت دعوات کنم کہ چرا رفتے نگام کنے هیچی نگے بعد کہ یہ‌کم آروم شدم... بغلم کنے و بگے ببین الان اینجام... دیگہ نمیرم..! @crazy_84

" این یکے با بقیہ‌ فرق داره " ولے این اشتباهہ این یکے فقط یہ‌کم بازیگریش بهتره!... @crazy_84

فکࢪ نکنید هرکس کہ از راه رسید... هرکس کہ با شما خندید... هرکس کہ چند صباحے گیر داد و پیگیر شد... میتواند رفیق شما باشد... رفاقت جریانے ست توی خون آدم... کہ یڪ‌باره میجوشد.! وقت‌هایے کہ بداند بودنش لازم است... همین بہ موقع بودن... چگونہ بودن؛ میشود اصالت یڪ رفاقت...! @crazy_84

نخند جانم ؛ نخند آدم دست و پایِ دلش میانِ چالِ گونہ ات میشکند... تو نخند میترسم نقاش ها لبخندت را نقاشے کنند... عکاس ها لبخندت را ثبت کنند... شاعرها از لبخندت غزل بگویند... نویسنده ها کتابت کنند... بعد منِ دست و پا شکسته چطور با یک شهر رو به رو شوم...؟! رحم کن یواشکے بخند... فقط برای من!!! @crazy_84

‏من یہ وقتایے بهت فک میکنم... کہ حتے خودتم بہ فکࢪ خودت نیستی!... @crazy_84

دلم میخواد... اون زبون لجنتو از تو حلقت بکشم بیرون... و بندازم جلو سگا بخورن... کہ انقد باهاش دل ملتو نشکونے!!! @crazy_84

یہ جا نوشتہ بود... آدما همیشہ پیش اونے کہ دوسِش دارن... بچہ میشن! و من اینو با گوشت و خونم حس کردم...! @crazy_84

درد و دل کردن با بعضے آدمها مثل پر کردن خشاب اسلحہ ایه کہ قراره بعدا بہ خودت شلیڪ بشہ!! @crazy_84

من رهایت نمیکردم... چون همیشہ قدری امید در من بود... کہ باور داشت تو برمیگردی یڪ‌روزی :)! @crazy_84