تو پزشڪے دࢪدی وجود داࢪه...
بہ اسم «فانتوم» بهش دࢪدخیالے هم میگن.!
اما خیالے نیست...
بیماࢪ تو واقعیت دࢪد میڪشہ...
ولے از یہجایے ڪسی یا چیزی ڪه دیگه نیس...
انگشتایے دࢪد میڪنہ و جاش...
بین تمام انگشتات خالیہ...
انگاࢪ ڪہ نگا میڪنه بہ جای خالے چیزی یا ڪسے.!
و دࢪد میڪشہ از نبودنش یا نداشتنش=)!
@crazy_84
هدایت شده از شـاھـࢪگ
اگه یهو عصبی میشم
یهو میرم تو فکر
یهو گند زده میشه تو حالم
بعد یه دفعه شروع میکنم به بگو و بخند و میخندم؛دلیلش این نیست که دیوونه ام یا مودی ام ،وقتی میپرسی چرا ناراحتی و هیچی نمیگم دلیلش اینه که چند تا چیز کوچیک که بنظر همه چرته رو هم جمع میشه و منو عصبی میکنه و هیچوقتم نمیتونم برات توضیحش بدم که بفهمی یا اصلا نفهمی!
اگه میپرسی چیشده و میگم هیچی! فقط بخاطر اینه!ولی تو فک کن من مودی و دیوونه ام؛))
_ @shaahrg
کالبدی پوشیده شده از زخم های عمیق
آمیختہ با التیامے از جنس زخم
رگهایے سࢪشار از خون
و خون هایے لبریز از یخ
احساساتے از جنس عشق
وعشق های واهے از جنس هیچ
من از تبار آدمبرفے هایی هستم
کہ غرق در آغوش آفتاب
فࢪاموش کرده اند آب شدنشان را
و عشق یواشکے
بنا بہ ماندن اگر باشد
من آدم در سایہ بودن نیستم
اینکہ مخفے ام کنے
و کسے وجودم را حس نکند
اینکہ بودنم را نفے کنے
باید شانہ بہ شانہ ام قدم بزنے
تمام پیادهࢪو های شهر را
باید تمام کافہ های شهر
شاهد دونفࢪه هایمان باشد
باید احساس کنم بودنت را
من از دوستداشتنهای یواشکے بیزاࢪم !!
@crazy_84
مثلا زنگ بزنم بهت
بالای یہ کوه بلند قرار بزارم باهات
بیای منو لب پࢪتگاه ببینی
نگات کنم برا آخࢪین بار
اشکامو ببینے قلبت آتیش بگیره
آروم بگے دیوونہ میخای چیکار کنے؟!
بگم از یہ دیوونہ سوال نپرس
بلند داد بزنم دوسِت دارم :)!
بعدم بیوفتم پایین
بدویے اسممو بلند صدا بزنے
ولے دیگہ نیستم بگم جونم
وای ینے میشہ؟!
@crazy_84