eitaa logo
اَرتِش سایبِرے اِمامْ هادے عَلیه اَلْسلام
197 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
7.8هزار ویدیو
66 فایل
کانالی با موضوعات متنوع سیاسی، انقلابی، مذهبی، فرهنگی و ... . 📌 هدف : روشنگری 📱 وبلاگ: cyberi20.blogfa.com 📱اینستاگرام: instagram.com/cyberi20 📱توئییتر: twitter.com/cyberi20 📱تلگرام: t.me/cyberi20 📞ارتباط با ما: @soldierirani
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 مکانیسم ماشه، تهدید واقعی یا توخالی؟! 💢 🔰رویترز مدعی شده سه کشور در ژانویه 2020 احتمالا (حل و فصل اختلافات) در را علیه فعال می کنند! آیا این ادعا امکان اجرایی دارد؟ هدف از طرح آن چیست؟ در صورت تحقق مکانیسم ماشه چه اتفاقی میفتد؟ 1️⃣ مکانیسم ماشه Snapback مربوط به بندهای 36 و 37 برجام است که طبق آن، هر کدام از اعضای توافق هسته ای، می توانند ایران را متهم به نقض برجام کنند تا تحریم های مجددا برگردد. 2️⃣ اما مکانیسم ماشه چه زمانی امکان طرح و اجرا دارد؟ خود پاسخ داده است.او در مهر98 عنوان کرده: «مکانیسم ماشه در برجام برای (زمانی است که) رخ بدهد. ایران خطای اولیه را انجام نداده. اقداماتی که ایران انجام داده، اول از همه در پاسخ به تخطی آمریکا و عدم توان اروپایی‌ها برای پاسخ دادن انجام گرفته‌ و این‌ها راهکار محسوب می‌شوند. هیچ کسی نمی‌تواند از یک راهکار در پاسخ به راهکاری دیگر استفاده کند». 👈پس اولا این مکانیسم وقتی امکان طرح و اجرا دارد که ایران در موضوع ، خلاف برجام حرکتی کرده باشد. ثانیا فقط کشورهای عضو برجام امکان طرح آن را دارند. یعنی که از برجام خارج شده، دیگر توان استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران را ندارد. 3️⃣حال سوال این است، وقتی ایران طبق گواهی آژانس، خطایی مرتکب نشده، بلکه مرتبا بر نقض پیمان آمریکا و اروپایی ها سیاست صبر و تحمل پیشه کرده، چرا باید تهدید به مکانیسم ماشه شود؟ 👈پاسخ این است که طرح این موضوع، بیشتر تلاشی برای افزایش فشارها و ترساندن ایران برای امتیازدهی بیشتر به غربی هاست. گروه ویژه اقدام مالی برای پیوستن ایران به این نهاد استعماری اواخر بهمن امسال را اولتیماتوم داده و دو لایحه معطل مانده کنوانسیون و کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (ctf) در مجمع تشخیص مصلحت نظام مجددا در دستور کار قرار گرفته است. حالا اما جریان داخلی که در گره گشایی از مشکلات مردم هیچ دستاوردی ندارد، درصدد است پروژه های خیانت بار را در مهلت باقیمانده صدارت و ریاست خود به کشور تحمیل کند. تا جایی که حتی با موج سازی رسانه ای کلاهبردانه در خصوص حقوق هم تلاش کرد این موضوع را به کوچه و خیابان بکشاند و موضوع را به عدم پذیرش fatf مرتبط کرده و افکار عمومی را با خود همراه کند. همزمان با این موج رسانه ای و جنگ تبلیغاتی، طرف غربی هم با طرح موضوع مکانیسم ماشه، در حقیقت، پیوست خارجی این بار روانی را تقبل کرده تا از طریق در تنگنا قرار دادن نظام، با این غل و زنجیر بیشتری بر دست و پای نظام بندد. واقعیت اما این است که اروپایی ها با این تهدید می خواهند جمهوری اسلامی را بترسانند. فقط همین 4️⃣ اما آیا ایران از این تهدید می ترسد و در صورت عملی شدن، (بر فرض محال) چه تبعات و نتایجی دارد؟ پایگاه اسپوتنیک در مقاله ای به این سوال پاسخ گفته و نوشته: «عملا می توان گفت دیگر برای ایران فرقی نمی کند که مکانیسم «ماشه» اجرا شود یا نشود، هایی که امروزه ایران ذیل آن قرار گرفته به مراتب بیشتر از تحریم های شورای امنیت است و اگر کشورها بخواهند فقط به تحریم های شورای امنیت پایبند باشند شاید حتی به نوعی تشویق هم در پی داشته باشد و تحمل آن برای ایران راحت تر هم باشد». تهدید مکانیسم ماشه، تهدیدی توخالی برای تصویب لوایح مرتبط با FATF و دیگر لوایح مالی بانکی استعماری و بستن تمام منافذ مالی است که ایران به واسطه تحریم ها، اندک مراودات مالی خود را صورت می دهد. باید از جماعت لیبرال سوال کرد، این همه تقلا برای تصویب این لوایح چیست؟ وقتی با برجام که پدرخوانده توافق های بود، و آب و نان مردم را به آن گره زدید، برعکس بر تحریم ها افزودید و تورم 50 درصدی برای کشور به بار آوردید، قرار است با برجامک‌ها و برجامچه‌ها چه گلی بر سر ملت بزنید؟! @cyberi20
مکانیسم حباب‌سازی روزگاری که در رسانه‌های جمهوری اسلامی روی عدد بالا و پایین و میزان غنی‌سازی بحث می‌شد تا برای حفظ دستاوردهای همراه بشود؛ آمریکایی‌ها برای همراه‌سازی افکار عمومی کار دیگری را انجام دادند. یک نمونۀ آن این بود که ابتدا را تحریم کردند. اینجوری واردات اورانیوم برای شیمی‌ درمانی به ایران ممنوع شد. با این کار بخشی از جامعۀ ایران که خودشان یا نزدیکانشان درگیر این موضوع بودند با این تصویر روبرو شدند که در حالی‌که آن‌ها می‌کشند؛ علاقمندان به حفظ کشور در رسانه، روی تعداد سانتریفیوژ بحث می‌کنند. درد را آمریکایی‌ها ایجاد کرده بودند اما رسانه جایی رفته بود که آمریکایی‌ها می‌خواستند. چرا که مردم در این کارزار رسانه‌ای با این چالش روبرو می‌شدند که چند تکه فلز و... چه ارزشی در مقابل درد نزدیکانشان دارد؟ اما واقعیت این بود که ایران همان زمان با علم و رشادت دانشمندان هسته‌ای پروژۀ راکتور تهران را کلید زد و توانست در زمان کوتاهی به فناوری غنی‌سازی برسد و بتواند مردم خودش را از درد برهاند. هر چند این وسط، یک اتفاق کوچک! افتاد. آمریکایی‌ها سرتیم این پروژۀ غنی‌سازی را ترور کردند. نامش را همۀ ما بارها به نیکی شنیده‌ایم: شهید شهریاری. آمریکایی‌ها اراده کرده بودند تا این درد در جامعۀ ایرانی بماند و برای آن حتی دانشمند هسته‌ای را هم ترور کردند؛ هر چند موفق نشدند و شاگردان شهریاری داروها را به مردم رساندند. آن‌ها طراحی رسانه‌ای دو سویه‌ای کرده بودند: از یک‌سو می‌خواستند با در جامعه درد ایجاد کنند و از سوی دیگر با تمرکز روی آن درد و بردن بحث روی سانتریفیوژها در افکار عمومی درد را تحریک کنند که این فلزها مهم هستند یا درد ما؟! که واقعیت این بود که همین فلزها روی دیگر بود و جمهوری اسلامی برای رفع آن درد حتی شهیدی مثل شهریاری را تقدیم کرد. در واقع آمریکایی‌ها: ۱. برای هدفشان بر روی و درک ایرانی‌ها متمرکز هستند. در دورۀ اوباما و ترامپ نقطۀ کانونی فعالیتشان ایجاد و تحریک درد بود و در دورۀ جدید بر روی سیاه‌دیدن آینده متمرکز هستند. احساس بعد از اقناع است. آمریکایی‌ها آنجا را هدف قرار داده‌اند. ۲. رسانه برای آن‌ها بازیگر دوم است. ابتدا طراحی عملیاتی متمرکز صورت می‌گیرد. در دورۀ اوباما این موضوع متمرکز در وزارت خزانه‌داری بود و ترامپ میز ایران و برایان هوک را مسئول پروژه بود. برای خنثی‌سازی این جنگِ تبلیغاتی‌-شناختی کانون فرماندهی متمرکز درون دولت ایران نیاز است. @cyberi20