یکم از شیطونیاشون ببینیم با هم ...

‌ حرکات آکروباتیک کاپشن طوسیه 😂 ‌

‌ اون لباس زرده اون وسط قشتگ معلومه اعصابش به هم ریخته 😅 اینجاها بعضیاشون فهمیدن که دارم فیلم میگیرم ... ‌

‌ مراقبت خادمای بزرگ‌تر یعنی همین کاری که الان یکی از خـدام بزرگوار با نوازش ســـاده انجام داد. اون نـونهال هم‌حواسش رو جمع‌کرد هم با خادم انس گرفت به نگاه بعدش دقت کنید ‌‌

‌‌‌ از این داستانا ما تو مسجد زیاد داریم، کلا بچه‌ها اهل ساختن داستان‌های جذاب هستن به شرطی که بهشون خوب نگاه کنیم می‌دونم تو خیلی از مساجد بچه‌های بیشتری ممکنه باشن اما ما تو منطقه محروم این کودک و نوجوان رو از دامن معضلات اجتماعی، تبلیغات فرق ضاله و یکی از کم‌برخوردار ترین مناطق غرب کشور بیرون کشیدیم و آوردیم تو مسجد نیمه کاره و تازه ساز ... ‌

‌ اون صدای لباس زرده است که میگه وایسادم وسطشون نذاشتم یکیشون حرف بزنن 😂 ‌‌

‌ و با افتخار این تصاویر به ما جرئت میده که بگیم طی کمتر از ۲ سال الان خادم یکی از بزرگ‌ترین هیئات جوانان و نوجوانان غرب کشور هستیم. ‌

‌ اینارو دم سحری از من داشته باشید تا بعدا در مورد فعالیت‌های رسانه‌ای، تربیتی و فرهنگی ویژه ای که شروع کردیم و قرارگاه مسجد محورمون براتون بیشتر بگم ... ‌

شب های بلند و بی عبادت چه کنم طبعم به گناه کرده عادت چه کنم گویند کریمی است که گنه میبخشد گیرم ببخشد از خجالت چه کنم

‌ دو بیت شعر و هزاران سال درس ... ‌