#داستان_تربیتی ادامه قسمت قبل👇👇👇 ❓چگونه باید #خوبی و #بدی_کارها را به #بچه_ها فهماند ؟ 👈 #الگوپذیری_فرزندان👉 3⃣🔴چند سالی گذشته.... 🔹دختر و پسر خانواده، دوره نوجوانی را تجربه می کنند. بنا است مهمان به خانه بیاید. پسر برای خرید بیرون رفته. وقتی به خانه می آید گرفته و عصبانی است. هنوز سلامی نگفته شروع میکند با صدای بلند حرف زدن فلان فلان شده و..... 🔸 پدر از دست پسر عصبانی می شود می‌گوید: چند بار بگویم که حرف زشت نزن. خجالت بکش پسر. این چه حرف هایی است که میزنی ؟ ❌این پدر نمی‌خواهد بپذیرد که بچه به قدری از این حرفها شنیده که زشتی آن در نظرش فرو ریخته است.❌ ‼️ همه مشغول اند. دختر هم مشغول رسیدن به ظاهرش .پدر به اتاق می آید. دختر را که میبیند عصبانی می شود. چه خبر است این همه به خودت میرسی؟ مگر می‌خواهد خواستگار بیاید ؟ دختر کمی کارش را تعطیل میکند تا پدر از اتاق بیرون برود .وقتی رفت، دوباره شروع می کند به خود آرایی . 📚در خانه به صدا درآمده .هنوز وقت آمدن مهمان ها نیست .پسر ،به دختر می گوید: آیفون را بردار ببین کیست . پسر همسایه است آش نذری آورده. دختر چادرش را سر میکند و با همان لباس خانه دم در می رود .در را باز می کند. حواسش نیست که چادرش کنار رفته.... ‼️ مهمان ها آمده اند. پسر با دختر مهمان درباره رشته دانشگاهی اش حرف می زند و دختر هم با پسر مهمان درباره کم و کیف کنکور. پدر به آشپزخانه می رود پسر را صدا میزند .همین که نگاه پدر به پسر می افتد، میخواهد فریاد بزند که یادش می افتد مهمان دارند؛ اما با غیض فراوان به پسر می گوید :نکند آن دختر را با خواهرت اشتباه گرفته ای؟ این چه طرز حرف زدن است؟ 📚 کتاب منِ دیگرِ ما #استاد_ولدی_عباسی #من_دیگر_ما 📚🌷🌷🔸🔹🎁 #نکته_تربیتی #راهنمامان ✅✅ https://eitaa.com/joinchat/375455773C59f390103e