دبستان پسرانه علمی
#آموزش11 #آنچه_والدین_نیازبه_دانستن_آن_دارند: 🌺 #تکنیک 2 در 10 چیست؟ ( #دو_در_ده ) روزانه تنها 2
#آموزش۱۲
#آنچه_والدین_نیازبه_دانستن_آن_دارند:
❇️پیشنهاداتی برای افزایش #خودباوری کودکان دچار مشکلات نقص توجه « #بیش_فعال » 👇
⭐ آنها را برای همه ی رفتارهای مناسبشان #تشویق کنید.
⭐ بخاطر هر رفتار نامناسب جزئی از آنها #انتقاد نکنید.
⭐ از عنوان گذاری های فراگیر #اجتناب کنید.
(تو تنبل هستی؛ بیش فعال هستی و.. ممنوع)
⭐ فعالیت هایی را پیدا کنید که در انجام آنها بهتر #عمل می کنند و فرصت هایی برای تمرین و اجرا فراهم کنید.
⭐ هرگز رفتار آنها را با خواهر و برادر و سایر بچه ها #مقایسه نکنید.
⭐ هرگز رفتار کودکتان را در حضور آنها به #گفت_وگو نگذارید (مگر آنکه مثبت باشد)
⭐ انتظارات خود از کودک را در حد #واقع_بینانه نگه دارید
⭐ از افراد متخصص #کمک بگیرید ( آموزگار کلاس وی و...)
⭐ فعالیت هایی را فراهم کنید که موفقیت شان #حتمی است
⭐ از فعالیت هایی که احتمال شکست در آنها زیاد هست #اجتناب کنید
⭐تلاش وی را تشویق کنید نه فقط #انجام تکالیف را
⭐ تکالیف و درخواست ها را به اجزای کوچک #تقسیم کنید.
برای مثال اگر می خواهید کودک اتاقش را نظافت کند، به جای دستور" برو اتاقت را تمیز کن" دستورات زیر را به او بدهید👇
* جمع آوری همه لباسها از کف اتاق
*چیدن لباسها در کمد یا کشو ها
*مرتب کردن رختخواب
*ریختن کاغذها در سطل آشغال
💥 هنگامی که به اتاق برگشتید و دیدید هنوز هم بهم ریخته است، به جای اینکه اتاق را کثیف یا نامرتب #بنامید ابتدا آنچه را که انجام داده است #تشویق کنید و دوباره مراحل را به وی #یادآوری کنید.
🆔 @DabestanElmi
✍️ دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه در مدرسه :
🔻1⃣❇️ مرد اول میگفت :
🔹چهارم ابتدایی بودم.
در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم😔
وقتی به مادرم گفتم ، سخت مرا #تنبیه کرد و به من گفت :
چقدر تو بیمسئولیت و بیحواس هستی.
🔸 آنقدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچوقت #دستخالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم.😳
🔹 روز بعد نقشهام را عملی کردم ، هر روز یکی دو مداد ، کِش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم . 😕
🔸 ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم ، ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که ،
مدادها را از دوستانم #میدزدیدم ، و به خودشان میفروختم .
🔹 بعد از مدتی این کار برایم #عادی شد.
تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم.
🔸خلاصه آن سال برایم #تمرینعملیدزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک #سارق حرفهای شدم !
🔻2⃣❇️ مرد دوم میگفت :
🔹 دوم دبستان بودم ، روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم :
مداد سیاهم را گم کردم.
🔸 مادرم گفت :
خب بدون مداد چه کار کردی؟
🔹 گفتم :
از دوستم مداد گرفتم .
🔸 مادرم گفت :
خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست ؟
خوراکی یا چیزی ؟
🔹 گفتم :
نه. چیزی از من نخواست .
🔸 مادرم گفت :
پس او با این کار سعی کرده به دیگری #نیکی کند،
ببین چقدر #زیرک است .
پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی ؟
🔹 گفتم :
چگونه نیکی کنم ؟
🔸مادرم گفت :
دو مداد میخریم ، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش #گم شود .
آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود ، میدهی و بعد از پایان درس پس میگیری.
🔹 خیلی شادمان شدم و بعد از #عملیکردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم .
آنقدر که همیشه در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری #کمک کنم .
🔸 با این کار ، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود.
ستاره کلاس شده بودم.
به گونهای که همه مرا صاحب #مدادهایذخیره میشناختند ، و همیشه از من #کمک میگرفتند .
🔹 حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام ، و تشکیل خانواده دادهام ، صاحب بزرگترین جمعیت #خیریهشهر هستم.
#تاثیرکلام
#نگاهعالمانهوالدین
#کمکبهرشدفرزند
🆔▶️ @DabestanElmi