فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋#قصه #داستان
🔶ماجرای #مباهله چیست❓
🔻 انیمیشن #مباهله پيامبر اسلام
با مسيحيان نجران
#مباهله
#دانش_آموز_انقلابی؛ ایمان و امید
#راهیان_کوثر_استان_مرکزی
✅ به #موسسه_راهیان_کوثر بپیوندید:
👇
─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═
@rahiyankosar_markazi🇮🇷
─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅
#همراه_ما_باشید
#ما_را_به_دیگران_معرفی_کنید
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
#داستان
#مابههمربطداریم
🐭 موشي در خانهی صاحب مزرعه، تله موشی ديد.
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد 📣
همه گفتند: تله موش؟
مشکل توست به ما ربطي ندارد ...!
ماری 🐍دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزيد.
و آنها مرغ را کشتند 🐔 و سپس از آن مرغ، براي زن مزرعه دار سوپ درست کردند و گوسفند را براي عيادت کنندگان از زن مزرعه دار، سر بريدند.🐑
زن مزرعه دار زنده نماند و مرد.🤦♂️
گاو را هم برای مراسم ترحيم کشتند.🐂
« و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد و به مشکلي که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد ...»😳😳😳😏
امام صادق عليه السلام :
«ما أقَرَّ قَومٌ بِالمُنكَرِ بَينَ أظهُرِهِم لا يُغيِّرونَهُ إلاّ أوشَكَ أن يَعُمَّهُمُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بِعِقابٍ مِن عِندِهِ .»
هر گاه مردمى در برابر زشت كاريهايى كه در ميانشان صورت مى گيرد سکوت کنند و آن را تغيير ندهند، زود باشد كه خداوند عزّ و جلّ كيفر خود را شامل همه آنان سازد.
(بحار الأنوار ج٩٧ص٧٨حدیث٣٤)
•┈••••✾•🍃🌸🌸🍃•✾•••┈
@dabestan_hazraterasool
#داستان /دو رکعت نماز عباس
عباس را فرستادند به آمریکا تا در آن جا دوره خلبانی اش را بگذراند.
درس عباس تمام شد اما معلوم نبود گواهی نامه خلبانی عباس را صادر .کنند چرا که هم اتاقی عباس که یک دانشجوی آمریکایی بود گزارشی مبنی بر انزواطلبی عباس و اینکه او با خودش حرف میزند به ژنرال ارشد داده بود.
در روز پایانی عباس وارد اتاق ژنرال شد تا تکلیفش مشخص شود.
برای او دست خالی برگشتن به ایران بعد از دو سال خیلی سخت بود.
ژنرال سؤالاتی کرد عباس جواب داد ژنرال بلند شد و از اتاق بیرون رفت.
لحظاتی گذشت عباس در اتاق تنها ایستاده بود ناگاه به ساعتش نگاه کرد وقت نماز ظهر بود با خود گفت ای کاش این جا نبودم و نمازم را مثل همیشه اول وقت میخواندم اما هیچ کاری مهم تر از نماز نیست
هر چه می خواهد بشود همین جا نمازم را میخوانم
عباس به گوشه ای ،رفت روزنامه ای پهن کرد و
مشغول نماز شد.
در همین حال، ژنرال وارد اتاق شده و به او خیره می.شود نماز عباس که تمام ،شد ژنرال پرسید چه
کار می کردی؟!
عباس مؤدبانه :گفت در دین ،ما ساعات خاصی برای عبادت مشخص شده است و آن لحظه الآن رسیده
بود و من هم مشغول عبادت بودم
ژنرال سری تکان داد و :گفت مثل اینکه همهی مطالبی که در پرونده ات ،آمده، مربوط به همین
کارهاست.
بعد هم لبخندی زد و پرونده را امضاء کرد و به احترام عباس بابایی برخاست و پایان دوره خلبانی اش را تبریک گفت
عباس که همهی این موفقیت را مدیون نماز اول وقت میدانست به اولین محل خلوتی که رسید دو رکعت نماز شکر خواند.
امام رضا ع میفرماید:
هرگز نماز را از اول وقت به تاخیر مینداز(بحار ج۴۹ ص۴۹)
از کتاب پر پرواز ص۲۹
داستانی درباره شهید عباس بابایی
•┈••••✾•🍃🌸🌸🍃•✾•••┈
@dabestan_hazraterasool