❣یک خاطره جالب این بود که
بعد نماز، آن مولوی اصلیشان حلقه میگرفت و نماز گزاران دورش جمع میشدند.
🤔او از روی کتابی، خاطرات صحابه را برایشان با هنر و سلیقه ای خاص میخواند. (شبیه شبی با شهدا)
😒داشت از جناب عمر میگفت که چه عبادتهایی داشت و چه ظالمانه به دست ابولؤلؤ به شهادت رسید!
😊 من هم یک تازه معمم و کم تجربه در جمعشان نشستم و بعد از پایان خاطرات، جلسه را قاپیده و شروع به صحبت کردم!
بی هوا گفتم: ایام فاطمیه در پارک کنارتان کار فرهنگی میکنیم. به ما گفتند اینجا به دلیل حضور پررنگ اهل سنت پارک #وحدت نامیده شده و ما آمدیم که از محضر برادرانمان استفاده کنیم و از این حرفا ...
در مورد ارتباط با خدا حرف زدم و لابه لایش زهرهای خودم را می ریختم!
💪بعضیهاشان خیلی در فاز حرفهایم فرو رفته بودند!
😳 یکدفعه مولویشان که امتداد حرفهایم را می پائید، گفت:
اینهمه در اسلام و انقلابمان از #وحدت برادران شیعه و سنی می گویند!
چطور شما میگویید: ایام فاطمیه!
فاطمیه یعنی پناه بر خدا حضرت عمر، دردانه ی والای پیامبر را به قتل رسانده! معاذ الله که چنین کرده باشد!
این حرفها #ضد_وحدت نیست؟! این در راستای کمک به اهداف استکبار جهانی نیست؟!
😢 یک لحظه دیدم جماعت از کودک تا پیرمردشان دارند به من نگاه میکنند؛
حسابی درمانده شدم!
😁 یک لحظه و ناخواسته گفتم:
#وحدت به معنای دست شستن از عقاید مذهبی و رها کردن بحثهای تاریخی و علمی نیست؛
#وحدت، یعنی به مقدسات هم توهین نکنیم!
شما فرمودید : ابولؤلؤ ایرانی، صحابه والای پیامبر حضرت عمر را به قتل رسانده! این توهین به ایرانی جماعت نیست؟! معاذالله که یک ایرانی به این عمل شنیع دست بزند؟! این #ضد_وحدت نیست؟!
😘 حرف ساده ای زده بودم ولی عجیب مولوی را سرجای خودش نشاند و عملا در میان جمعیت فاطمیه گفتن من را پذیرفت!
🇮🇷 کانال داداش کوچیکه👇
❣ @dada69