eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
شَہید، دسݓ نِوشتہ خـُداست... درهمان لَحظہ ڪہ، مآ غافِل عݜقِ یاڔ بۅدیم؛ . ݜہدا عـٰاشق شدندݧ، وخدا پاے عشقِشاݧ ایستاد♥️📿 ------------------------ @dadashebrahim2
و سلام بر او که می گفت: «یا حسین(ع) دخیلم! آقا جانم وقتی که ما به جبهه میرویم به این نیت میرویم که انتقامِ آن سیلی، بازوی ورم کرده و سینه سوراخ شده را بگیریم» • شهید سیداحمد پلارک🕊• @dadashebrahim2
تقدیم به مادر به نیت حاج قاسم ببر مرا با خودت! خسته ام رفیق ؛ گرفته است هوای زمین دستم را بگیر و مرا هم ببر با خودت ؛ تا آسمان ... 😭😭 اللهم ارزقنا توفیق الشهادت @dadashebrahim2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️ یک الگو و یک رفیق خوب برای دوستداران شهدا 🌷 شهید هادی خیلی‌ها رو متحول کرد و از منجلاب گناه بیرون کشید. باید گفت : ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده❣ @dadashebrahim2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطری و در فضا پیچید.. درست شبیه همان ادکلنی که دانیال میزد.. سر چرخاندم به طرف منبعِ تجدید کننده ی خاطراتم.. پسری که و اش را از پشت سرش دیدم.. با صدا میخندید و با کسی حرف میزد. دراتاقی که دربِ‌ نیمه بازشِ اجازه ی مانور را به چشمانم میداد.. کمی چرخید.. نیم رخش را دیدم.. آشنا بود.. زیادی بود!! خودش بود..! ادامه دارد... قلم:زهرا اسعد بلند دوست @MahdiAdrakni313
سفری هیجان‌انگیز پروازی جذاب و فرودی شیرین برفراز آسمان سختی‌ها و نشست بر زمین آرامش... داستان زندگی دختری که پس از نوشیدن جام سختی‌ها، طعم خوشی را می‌چشد. هوسی که همچون گرگ درنده دامنش را گرفته بود حالا دندان‌هایش را از زندگی دخترک برمی‌دارد. آسمان رویاهایش پر ستاره است. اما فقط یکی از ستاره ها چشمک می‌زند. سفری 🍯به‌شیرینی‌عسل🍯 قبل از اینکه حرفی بزنم، سربه زیر و آروم به سمتمون اومد😃 _سلام خانوم علیزاده بلافاصله دست ظریف و سفیدش رو برای دست دادن جلو آورد و سلامی بلند بالا گفت😳😵🤐 ومن مونده بودم ودهنی که مثل تا باز شده...🤯😮 خدای من! واقعا میخواست با مرد دست بده و سلام و احوال پرسی کنه؟😧🤭 اون هم من..؟ محمد هادی..!🤐 هادی که حالت چهره اش شده بود کم کم اخم هایش را از هم باز کردو در کمال تعجب دستش را جلو بردو....😱😱😱😶 چیشد؟ 🧐 نکنه میخوای همشو برات بنویسم؟😐😬 برای خوندن ادامه این رمان هیجانی بدووو عضو این لینک شووو🏃‍♂🏃‍♂😉 👇🏻👇🏻👇🏻 @MahdiAdrakni313⁦⁦♡ 🔥🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت‌آقـابه‌سیدحسن‌نصرالله‌گفتن : که‌هرموقع‌دلت‌گرفت.. دنیـابھت‌سخت‌فشارآورد .. برویه‌اتاق‌خالی‌گیربیاربشین‌نمازبخون، بزن‌زیرگریه .. حرف‌بزن‌باصاحبت مشکلت‌حل‌میشه .. 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا