🕊️❤️نام:ابراهیم
🕊️❤️نام خانوادگی:هادی
🕊️❤️نام پدر:محمد حسین
🕊️❤️تاریخ تولد:۱۳۳۶.۲.۱
🕊️❤️محل تولد:تهران
🕊️❤️تاریخ شهادت:۱۳۶۱.۱۱.۲۲
🕊️❤️محل شهادت:کانال کمیل(فکه)
🕊️❤️مزار یادبود:قطعه ۲۶ بهشت زهرا
#شهید_ابراهیم_هادی
@dadashebrahim2
1_2631655298.mp3
3.3M
چه قدر سخت است حال عاشقی 😇 که نمیداند #محبوبش نیزهوای او را دارد یانه....😞💔
#پیشنهاد_دانلود 👌
🎤 #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷🌷
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_سیزدهم🌱 #مشق_امروز موسی داخل سنگر که شد، یکی به دو را با دارعلی شروع کرد. _شنیدم شنا بلد نیس
#قسمت_چهاردهم🌱
#نامههای_صلیب_سرخ
شب روی پلکان هواپیما، هر پنج اسیر شبیه هم بودند، سر تراشیده، کت و شلوار یک رنگ، اندام لاغر و نحیف. سلیم آباد، آستین خالی دست راستش را تکان میداد، بیشتر به چشم استقبال کننده ها میآمد. از آن بالا ابتدا نگاه راه برد به آسمان و دنبال راه شیری گشت. وقتی پیدا نکرد، نگاهش را انداخت روی پلکان هواپیما؛فرش باریک قرمز رنگ دراز، دستهای موزیک نظامی دو سمت باند، صف استقبال کنندههای رسمی و جمعیت زن و مرد.
هرچه چشم چرخاند، آشنایی به چشم ندید. دلهره داشت.همراه بقیه اسرا از پلهها سرازیر شد پایین، مارش حماسی نواخته شد. گل و نقل روی سرش ریخته شد. اسیرها روی دوش تا سالن انتظار برده شدند. سلیم توجهاش رفت به زنی که پشت سرش قدم بر میداشت.
روی دوش یکی، دوبار نگاهاش با نگاه زن تلاقی پیدا کرد، انگار زن به چشمش آشنا میآمد.
داخل سالن انتظار، از ردی دوش پایین آمد. باز زن را مقابل خود دید. زن دودل پیش آمد. رخ به رخ شدند. 《صورت گندمی ... چشم و ابرو ... چین و چروک ... نه! اما انگار... نکنه.》
پایش سست شد. تنش به لرزه افتاد. 《خودتی!چشمانت فاطمه؟! گود رفته ... خندید! چین و چرک صورتت! چقدر شکسته و پیر شدی؟ انگار تو این سالها ، به تو اسارت رفتی! چقدر تو نامههای صلیب سرخ نوشتم: منتظرم نباش! جوانی برو دنبال زندگیت.》
تری لای مژهها را با انگشت گرفت. مردد قدم برداشت تا زن را بغل بزند. اما دختری ده، دوازده ساله با حلقه گل، بین آن دو سد شد! دختر نگاهی به موهای جو گندمی اسیر انداخت و نگاهی به زن. زن سر که تکان داد؛ دختر حلقه گل را گردن سلیم انداخت و دست انداخت دور کمرش، آستین خالی سلیم که توی دستش آمد؛ جا خورد و عقب رفت.
سلیم دهان باز به قاب صورت دختر نگاه انداخت! زن پیش آمد و گفت:
_زهره دخترته، اسیر شدی، پنج ماهم بود!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#کتاب_خوب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
@dadashebrahim2
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_چهاردهم🌱 #نامههای_صلیب_سرخ شب روی پلکان هواپیما، هر پنج اسیر شبیه هم بودند، سر تراشیده، کت
ٺـقدیـمشـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏
نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است.
و مزید شکر و سپاس..🙏🌹
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
@dadashebrahim2
•••┈✾~🌸~✾┈•••
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
دعای عهد🍃🌹🍃
بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح
التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان
یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲
#امام_زمان
#برای_ظهور