4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
دعای عهد🍃🌹🍃
بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح
التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان
یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲
#امام_زمان
#برای_ظهور
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
هرروز متوسل میشیم به شهید ابراهیــم هادیـــ ..❤️
نذر نگاهت گناه نمیکنم ..
شهید ابراهیم هادی ✨❤️
#امام_زمان
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
💠| یــادت باشد
#Part_27
حمید با پدرم حرف می زد که واسطه بشود برای رفتنش. میگفت الان وقت موندن نیست. اگه بمونم تا عمر دارم شرمنده حضرت زهرا میشم.
به حدی از این جا ماندگی ناراحت بود که نمی شد طرفش بروم. این طور مواقع ترجیح می دادم مزاحم خلوت و تنهایی هایش نباشم. داشتم تلویزیون نگاه میکردم که یک لحظه صدای مادرم از آشپز خانه بلند شد . روغن داغ روی دستش ریخته بود
کمی با تأخیر بلند شدم و به اشپزخانه رفتم. چیز خاصی نشده بود. وقتی برگشتم
دیدم حمید خیلی ناراحت شده موقع رفتن به خانه چندین بار گفت: «تو چرا زن دایی کمک خواست با تاخیر بلند، شدی؟! این دیر رفتن تو کار بدی بود کار زشتی کردی یه زن وقتی نیاز به کمک داره باید زود بری کمکش. تازه اون که مادره. باید بلافاصله می رفتی!
مهر ماه 94 مادر بزرگ مادری ام مریض شده بود. من و حمید به عیادتش رفتیم
اصلا حال خوبی نداشت. خیلی ناراحت شده بودم بعد از عیادت به خانه عمه رفتیم. داخل اتاق کلی گریه. کردم. عمه وقتی صدای گریه ام را
شنید. بغض کرده بود. حمید داخل اتاق آمد و گفت: «عزیزم! میشه گریه
نکنی؟ وقتی تو گریه میکنی بغض مادرم می ترکه. من تحمل گریه هر دوتاتون رو ندارم . دو ، دست خودم نبود گریه امانم نمی داد. نمیدانم چرا از وقتی بحث سوریه رفتن حمید جدی شده بوداین همه دل نازک شده بودم حمیده وقتی دید حالم منقلب شده، به شوخی گفت : پاشو بریم بیرون ! تو موتور سواری خونت اومده پایینツ باید ترک موتور سوار بشی تا حالت برگرده سر جاش
چون نمی خواستم بیشتر از این عمه را ناراحت کنم، خیلی زود از آنجا بیرون آمدیم. حمید، وسط راه کلی تنقلات گرفت که حال و هوای من را عوض کند ....
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
💠| یــادت باشد
#Part_28
گروهی که اسمشان برای اعزام به سوریه در آمده بود، پشت سر هم دوره های آمادهسازی و آموزش رزم می رفتند. روزهایی که حمید توی این جمع نبود، دنیا برایش شده بود مثل قفس! پکر بود و حال و حوصله هیچ کاری را نداشت. حس آدم های جاماندهای را داشت که همهٔ رفقایش رفته باشند.
موقع اعزام این گروه، پروازشان چند بار به تعویق افتاد. هر روز که حمید به خانه میآمد، از رفتن رفقایش میپرسیدم. حمید با خنده میگفت: جالبه هر روز از اینها خدافظی میکنیم، دوباره فردا صبح بر میگردن سرکار. بعضی از همکارهای ما میگن ما دیگه روی رفتن سمت خونه رو نداریم. هر روز صبح خانواده با اشک و نذر و نیاز ما رو راهی میکنن، ما خدافظی میکنیم، باز شب بر میگردیم خونه!
شانزدهم مهر ماه با ناراحتی آمد و گفت: بالاخره رفتن و ما جا موندیم! پدرت موقع رفتنشون خیلی گریه کرد. همه رو تک تک بغل کرد. حلالیت خواست و از زیر قرآن رد کرد. بابا سر این چیز ها حساس بود. خیل زود احساساتی میشد. این صحنه ها او را یاد دفاع مقدس و رفقای شهیدش می انداخت. همان موقع ها بود که مستند ملازمان حرم، صحبت های همسران شهدای مدافع حرم از شبکهٔ افق پخش میشد. پدرم زنگ میزد به حمید و میگفت: نذار فرزانه این برنامه ها رو ببینه. یک دوره ای شبکه افق خانه ما ممنوع بود! آن روز ها خیلی به همه ما سخت میگذشت. حمید میگفت: کل پادگان یه حالت غمی به خودش گرفته است. خیلی بی تاب شده بود. نماز شبهایش فرق داشت. هر وقت از دانشگاه می آمدم از پشت در صدای دعاهایش را می شنیدم. وارد که میشدم چشمهای خیسش گواه همه چیز بود....
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
روز معلم مبارک🤗
شیوه فعالیت شهید ابراهیم هادی در مدرسه می تواند برای بسیاری از معلمان، الگو باشد.
#معلم
#شهیدابراهیمهادی
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
#پوستر|شهیدحمیدرضاالداغی
استفادهحتیازبهاسمخودتونممورد
رضایتماهست!انتشاربدیدلطفا...
تدوینگرمذهبی|میثمحمزهپور
#تلنگرانه
واسه نزدیڪ شدن به خدا
بیخیال شدن لازمه
بیخیال شدن از خیلی چیزا ...
از گناه ڪردن
از آدما
از حرف شنیدنا
از قضاوت شدنا
از ....
ڪارای بزرگ
دل بزرگ میخواد
بزرگ فڪر ڪن
و بزرگ هدف گذاری ڪن
و برو سمتش مشتی ... :)
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥
#اللّهُمَّعَجِّلْلِوَلیِّڪَالْفَرَج🌹
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
روزتمبارکرفیقشهیدم🙃🤍
#روز_معلم
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
معلم عشق، دلدادگی، ایثار💞
شهید ابراهیم هادی 🌷
#روزتمبارکمعلمشهیدم
#روز_معلم
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
⏰ اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیورِ سبزواری به آن دختر تذکّر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
🔰 احتمالاً با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«به تو چه عوضی،
موی خودمه،
به تو چه ربطی داره؟
تو چشاتو ببند،
دوست دارم آزاد باشم!
ما دلمون پاکه!
برین جلوی اختلاسها رو بگیرین!
الآن من موهامو بپوشونم، مشکلات اقتصادیمون حل میشه؟!
و ...»
🔻امّا وقتی که مورد تعرّضِ چند هوسباز قرار گرفت، آن جوان غیور نگفت:
«جونِ خودمه،
به من چه ربطی داره!
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن
منو که تو قبر اونا نمیذارن ...»
💯 آره ...
فَرقه بین «آزادیِ عوضیها»،
با «آزادگیِ غیرتیها»‼️
حمیدرضا الداغی عزیز!
شهادتت مبارک🌷
#حجاب
#حمیدرضاالداغی
#امر_بمعروف_نهی_ازمنکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آرزۅ؎محـٰالےاَسټامـٰا ،
ڪاش#عـٰاقبٺِمآنیزتـٰابۅتےشۅَدڪه
#ݒَرچمِ
سہࢪنگقـٰابآݩمےبـٰاشد..!
#روے_خط_شھدا
#شهادت_آرزوی_من_است
#شهید_حمیدرضا_الداغی
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
🌷🌷🌷
🌷معلم نمونه🌷
ابراهیم می گفت :اگر قرار است انقلاب پایدار بماند ونسل های بعدی هم انقلابی باشند.
باید در مدارس فعالیت کنیم،چرا که آینده مملکت به کسانی سپرده میشود که شرایط دوران طاغوت را حس نکرده آمد!
وقتی می دید اشخاصی که اصلا انقلابی نیستند ،به عنوان معلم به مدرسه می روند خیلی ناراحت می شد.
میگفت :بهترین و زبنده ترین نیروهای انقلابی باید در مدارس و خصوصا دبیرستان ها باشند!
برای همین کاری کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاری در دردسر رفت با حقوقی کمتر!
اما به تنها چیزی که فکر نمیکرد مادیات بود .میگفت روزی را خدا میرساند .برکت پول مهم است کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد.
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🔴 از «فسادهای اخلاقی» آخرالزمان
صله رحم را با منت انجام دهند!
جفا به پدر و مادر ظاهر شود!
فحاشی به والدین را علنی کنند!
کوچکان بزرگان را تحقیر کنند!
برادر به برادر حسد ورزد!
تکبر در دلها به حرکت در آید؛ مانند نفوذ زهر در بدن!
آشنایان در وقت نیاز، از هم رو پنهان کنند!
اگر سخنچینی ببینند او را استقبال کنند!
هنگام سخن گفتن کلامشان شیرین، اما دلهایشان تلخ باشد!
کلامشان پند دارد، اما اعمالشان دردی است که دوا ندارد!
امانت و درستی کم گردد!
همسایه، همسایه را از ترس زبانش اکرام کند!
[روشنه که این اشارهها در برخی روایات، مربوط به یک کشور خاصی نیست فقط، البته قطعا عده ای در همین دوران پُر فتنه، بر راه حق و عمل صالح #ثابت_قدم هستند.]
📚مهدی منتظر، ص۱۵۶-۱۶۰
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🔴 ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود
♦️مهدی عرفاتی نوشت:
🔻شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه…
🔻تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
🔻رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
🔻شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…
این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
🔻پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد.
🔻حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---