براي اينكه فرزند حرف شنويي داشته باشيد.
🔸 با او واضح و شفاف صحبت کنید .
🔸 به او بگویید که چه کاری می خواهید انجام دهد ؟
🔸 به او بیاموزید که چگونه آن کار را انجام دهد؟
مثلاً وقتی از فرزندتان می خواهید اطاقش را مرتب کند، طریقه ی انجام این کار را نیز برایش بازگو کنید:
👈 لطفا تختت را مرتب کن !
👈 لباسهای کثیف را داخل حمام و لباسهای تمیز را در کمد بگذار !
👈 اسباب بازیها را روی قفسه و کتابها را در جای خود قرار بده !
در این صورت کودک می داند از کجا و چطور شروع کند
وقتی او نداند که منظور شما چیست؟ نمیتواند فرمان شما را اجرا کند ، این امر باعث سوتفاهم شما شده و تصور میکنید که او لجبازی میکند و حرف گوش نمیکند .
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
مامان مهربون!
غذا گذاشتن در دهان کودکی که خودش توانایی خوردن دارد، یک کمک و محبت بی مورد است.
👈 چراکه باعث می شود دلبندت از لذت غذاخوردن و بهبود مهارت خوردن محروم شود❗️
❌ کودک شما از این به بعد در تمام کارها محتاج شما خواهد بود.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اراده آهنین به این میگن👌
در راستای پیام بالا☝️ اگر این فرصت رو به کودک بدین که خودش غذاش رو بخوره این فرصت هم منجر به کشف کودکمیشه و هم اینکه وقتی کودک میبینه که از پس کار بر اومده این باعث میشه که توانایی و اعتماد به نفسش بالا بره
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼پنجشنبه است و بوی حلوای
🖤خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند
🌼رفتگان نه به دستی
🖤ظرفی را آلوده میکنند
🕯و نه به حرفی دلی را ....
🌼بیایید برایشان دعای خیر کنیم
🖤و براشون انرژی مثبت بفرستیم
🕯خدا تمام رفتگان را بیامرزه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
• تخریب نکنید!
• مدام امر و نهی نکنید!
• او را طرد نکنید!
حتی اگر بعضی رفتارهای فرزندتان مورد پسند شما نباشد!
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
استاد مهدی توکلی1_5971947850932682845.mp3
8.49M
🔴استاد حاج مهدی توکلی
🌹موضوع : لیله الرغائب
امشب شب جمعه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
حرف خاص.mp3
17.57M
#حرف_خاص
من میخواهم برسم به همان نقطهی امن که خدا با آب و تاب از آن یاد میکند:
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ یونس/۶۲
🌟 دوستان خدا نه میترسند و نه غمگین میشوند !
تصمیم من برای رسیدن به این نقطه است، از کجا #شروع کنم؟
#استاد_شجاعی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔴🔴🔴🔴🔴
انتقاد از مدارس از زبان دکتر علی عبدالعالی
می پرسی چرا مدرسه نه...⁉️
ولی در واقع باید بگویی چرا مدرسه آری..⁉️
تعلیم و تربیت کاری است که محمدابن عبدالله در مسجد و سفر و... انجام میداد.
در مدرسه های امروزی داریم {در مَثَل}
ماشین هایی تربیت میکنیم که در باک آنها بنزین است در حالی که در مسیر راه زندگی گازوئیل به درد آنها میخورد...!😓
مدرسه مطلوب جایی است که استعدادها شناخته شود و علوم لازم و ضروری را آموزش میدهد✅
مسجدجهادی🕌 میخواد مدرسه مطلوب رو تو مسجد به عنوان
تعلیم وتربیت نوجوانان بورسیه امام زمانی عج
ترویج کنه.. 👌
کلی بچه مسجدیه بدرد بخور
که جامعه رو میخوان کُن فیکون کنن..😍
دعا کنید امام زمان عج تو این راه بزرگ و هدفمند یاریمون کنه ان شاءالله🤲🏻
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[°•💔🥀•°]
🇮🇷 آشنایی_باامامان_و_پیامبران
📽کلیپی کوتاه در بیان زندگینامه حضرت امام هادی (ع) و نحوه شهادت مظلومانه حضرت.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتفاع بگیریم تا مسائل برامون کوچیک باشه..
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
#سلام_بر_ابراهیم #قسمتنودیکم ﷽ با اینکه سن من زیاد نبود اما خدا لطف کرد تا با بهترین بندگانش در
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتنوددوم
﷽
بیشتر نیروها بی رمق و خسته در گوشه و کنار کانال افتاده بودند
!تانک هائی که از کانال فاصله گرفتند، بلندگوهای خود را روشــن کردند
،فردی که معلوم بود از منافقین است شروع به صحبت کرد و گفت: ایرانی ها
بیائید تســلیم شوید، کاری با شــما نداریم، آب خنک و غذا برای شما آماده
.است، بیائید… و همینطور ما را به اسیر شدن تشویق می کرد
تشــنگی و گرسنگی امان همه را بریده بود. چند نفر از بچه ها گفتند: بیائید
برویم تســلیم شــویم، ما وظیفه خودمان را انجام دادیم، دیگر هیچ امیدی به
.نجات ما نیست
یکی از همان نوجوانان بسیجی گفت: اگر امروز ما اسیر شدیم و تلویزیون
عراق ما را نشان داد و حضرت امام ما را ببیند و ناراحت بشود چه کار کنیم؟
مگر ما نیامدیم که دل امام را شاد کنیم؟
همین صحبت باعث شــد که کســی خود را تسلیم نکند. ابراهیم وقتی نظر
بچه ها را فهمید خوشحال شد و گفت: پس باید هر چه مهمات و آذوقه داریم
.جمع کنیم و بین نیروها تقسیم کنیم
هرچه آب و غذا مانده بود را به ابراهیم تحویل دادیم. او به هر پنج نفر یک
قمقمه آب و کمی غذا داد. به آن پنج اســیر عراقی هم هر کدام یک قمقمه
!!آب داد
برخی از بچه ها از این کار ناراحت شــدند، اما ابراهیم گفت: »آن ها مهمان
»ما هستند
مهمات هــا را هم جمع کردیم و در اختیار افراد ســالم قرار دادیم تا بتوانند
.نگهبانی بدهند
!سحر روز بعد یعنی ۲۲ بهمن، تانک های دشمن کمی عقب رفتند
تعدادی از بچه ها از فرصت استفاده کرده و در دسته های چند نفره به عقب
…رفتند، اما برخی از آن ها به اشتباه روی مین رفتند و
ساعتی بعد حجم آتش دشمن خیلی زیادتر شد. دیگر هیچکس نمی توانست
.کاری انجام دهد
،عصــر ۲۲ بهمن، کماندوهای دشــمن پــس از گلوله باران شــدید کانال
خودشــان را به ما رســاندند! یکدفعه دیدیم که لوله اسلحه عراقی ها از بالای
!کانال به طرف ما گرفته شد
یک افسر عراقی از مسیر پله ای که بچه ها ساخته بودند وارد کانال شد. یک
.سرباز هم پشت سرش بود
به اولین مجروح ما یک لگد زد. وقتی فهمید که او زنده اســت، به ســرباز
.گفت: شلیک کن
سرباز هم با تیر زد و مجروح ما به شهادت رسید. مجروح بعدی یک نوجوان
معصوم بود که افسر بعثی با لگد به صورت او زد! بعد به سرباز گفت: بزن
سرباز امتناع کرد و شلیک نکرد! افسر عراقی در حضور ما سر او داد زد. اما
!سرباز عقب رفت و حاضر به شلیک نشد
.افسر هم اسلحه کُلت خودش را بیرون آورد و گلوله ای به صورت او زد
سرباز عراقی در کنار شهدای ما به زمین افتاد! افسر عراقی هم سریع از کانال
…بیرون رفت! بعد به نیروهایش دستور شلیک داد و
،دقایقی بعد عراقی ها، با این تصور که همه افراد داخل کانال شهید شده اند
برگشــتند. دیگر صدای تیراندازی نمی آمد. با غروب آفتاب سکوت عجیبی
!در فکه ایجاد شد
.من و چندین نفر دیگر که در میان شهدا، زنده مانده بودیم از جا بلند شدیم
کمی به اطراف نگاه کردیم. کســی آنجا نبود. بیشــتر آن هــا که زنده بودند
جراحت داشتند. هوا کاملاً تاریک بود که حرکت خودمان را آغاز کردیم و
…قبل از روشن شدن هوا خودمان را به نیروهای خودی رساندیم و…
ادامه دارد....