روزطلبه‌های‌‌عزیزمبارک❤️ طلبه‌های‌واقعی‌🙃 #نوزده_دی

خواهرمن اونی‌که‌بخاطرشلوارتنگ‌وابروی‌قشنگ‌و موجه‌های‌سه‌متری‌وناخونای‌لاک‌زدت‌میاد سمتت‌مردزندگی‌نیست،مرد‌هیزیِ‌که‌دوروز دیگه‌یکی‌خوشگل‌ترازتوببینه‌میره‌سمت‌ اون،.. دنبال‌مردی‌باش‌که‌وقتی‌یه‌خانوم‌ازکنارش ردمیشه‌سرشو‌بندازه‌پایین‌وبگه‌ناموس‌ وطنم،ناموس‌منه❤️✋ #غیرت #داعیَ_الله

هرکس‌مگر‌که‌مادرمعصوم‌میشود؟! اوآمده‌که‌مادرکرببلاشود❤️

میخوام شعر یا جمله تقدیمی بدم بهتون متناسب با چیزی که از کانال هاتون‌میبینم،اگرتمایل دارید #فورکنیین

تـو‌گنـآه‌نڪن‌؛ ببین‌خدا‌‌چجورۍحـٰالتـو‌جا‌میارھ!' زندگیتو‌پر‌از‌وجود‌ِخودش‌میکنہ🌱 - عصبےشدی؟! +نفس‌بکش‌بگو‌:‌(بیخیال،چیزی‌بگم ؛ اما‌م‌زمان‌‌ناراحت‌میشھ؛ - دلخورٺ‌کردن؟! +بگو‌؛ خدا‌میبخشہ‌منم‌میبخشم‌🌿. پس‌ولش‌کن!! - تهمت‌زدن؟' +آروم‌باش‌و‌‌توضیح‌بدھ‌وَ بگو‌^^! بہ‌ائمہ‌[علیھ‌السلآم]هم‌خیلی‌تھمتـٰازدن - کلیپ‌و‌عکس‌نآمربوط‌خواستی‌ببینی؟! بزن‌بیرون‌از‌صفحه‌بگو مولآمھم‌تـرھ! - نامحرم‌نزدیکت‌بود؟!🚶🏿‍♂️ +بگو‌‌مھدیِ‌فاطمھ‌خیلےخوشگلترھ🖐🏿 بیخیال‌بقیھ ... ! زندگےقشنگ‌تـرمیشھ‌نھ؟! #تلنگࢪ

#کانال_عشاق_الحسن میگفت:امام‌حسن‌خیلی‌کوچیک‌بودن‌شایدمثلا۴.۵سال‌میرفتن‌مسجدبه‌فرمایشات پیامبر"ص"گوش‌میکردن‌،بعدمیومدن‌ خونه‌یه‌بالشته‌ای‌چیزی‌میزاشتن‌میشستن تمام‌اون‌فرمایشات‌روبرای‌خانوم‌حضرت‌ زهرا"س"باهمون‌زبون‌شیرین‌کودکانه تکرارمیکردن،خانوم‌این‌موضوع‌روبه‌آقا امیرالمومنین"ع"فرمودن یه‌روز‌که‌سخنرانی‌حضرت‌رسول‌تموم‌شد وامام‌حسن‌دوان‌دوان‌رفتن‌خونه‌که‌همون‌ کارهمیشگی‌روانجام‌بدن‌مولا‌هم‌پنهانی دنبالشون‌اومدن‌وازپنجره‌خونه‌امام‌حسن رونگاه‌میکردن؛ حضرت‌شروع‌کردن‌به‌تکرارفرمایشات‌ پیامبرامایهوانگارکه‌لکنت‌بگیرن‌نتونستن ادامه‌بدن‌وبه‌خانوم‌حضرت‌زهرا‌فرمودن مادرجان‌انگاریک‌بزرگی‌دارن‌منوتماشا میکنن‌بخاطرهمینه‌که‌لکنت‌گرفتم‌و نمیتونم‌حرف‌بزنم❤️😍 این‌میزان‌ازادب‌وهوش‌روشماکجا‌میتونی پیداکنی؟! ‌.... گفت: 《باوضونام‌تورامیبرم‌ومعتقدم؛ بردن‌نام‌تومانندنمازاست‌حسن"ع"》

#کانال_التیام میگفت: یه‌روزی‌‌آیفون‌خونه‌یه‌بنده‌خدایی‌زنگ‌ خورد رفت‌که‌دروبازکنه‌دیدیه‌آقاسید‌پشت‌آیفون ایستاده‌متوجه‌شدآقاهستن، گوشی‌روبرداشت‌گفت‌آقاقربونت‌برم دودقیقه‌تحمل‌کنیداومدم‌ رفت‌ماهواره‌وعکس‌وفیلم‌های‌مستهجن‌و فلان‌وفلان‌جمع‌کردودوان‌دوان‌رفت‌دم‌در که‌ازآقا‌دعوت‌کنه‌تشریف‌بیارن‌داخل دیدآقا‌اواسط‌کوچن‌برگشتن‌‌این‌بنده‌خدارو یه‌نیگاهی‌کردن‌این‌بنده‌خدامیگه‌دیدم چشم‌های‌آقاسرخ‌اشک (خاک‌به‌دهنم‌آقاشرمنده‌ام) میگه‌آقاروبه‌آسمون‌کردن‌فرمودن‌خدایاتو شاهدی‌من‌درتک‌تک‌خونه‌هاروزدم‌اما‌کسی دروبه‌روم‌بازنکرد💔 《دردهامان‌همه‌درمان‌شده‌بایادشما؛ ای‌دوای‌دل‌پردردونجات‌همه‌دنیا‌برگرد》

مولا جان روزتون مبارک❣ #لبیک_یا_خامنه_ای

#کانال_نسل_قاسم_سلیمانی میگفت: باسرداروارداتاق‌فرماندهی‌شدیم‌ (سوریه‌یاحوالی‌سوریه)یهوپای‌حاجی خوردبه‌یه‌چیزی‌،یه‌مجمه‌بودخم‌شدواززیرمیزکشیدش‌بیرون‌پرازغذابود،غذاهاااا میگفت‌:مااونجااکثرمواردتن‌ماهی‌وکنسرو لوبیا‌میخوردیم‌واین‌سینی‌غذااونجا‌حکم طلاروداشت‌ومردم‌خواسته‌بودن‌براحاجی کاری‌کرده‌باشن‌اون‌غذاروبراش‌آورده بودن حاجی‌چیزی‌نگفت‌تاوقت‌نهارشدهمه‌جمع شدیم‌دورسفره‌اما‌حاجی‌نیومد‌نشست روصندلی‌ومشغول‌کاری‌شد؛ بچه‌هامشغول‌غذاشدن‌اما‌هیچکس‌چیزی به‌حاجی‌نگفت‌چون‌میدونستن‌حاجی‌چرا غذانمیخورن‌اون‌روزحاجی‌به‌اون‌سینی غذاکه‌لب‌نزدهیچ،چیزدیگه‌هم‌نخورد✋ ..؛! 《هر پِسَربَچْه که راهَشْ بهِ خیٰابانِ تو خُورد یِک شَبه مَردْ شُد وَ یْکهُ بِه مِیْدان زَد و مُرد》

#ناشناس حالاکه‌هستی‌یه‌چالش‌شات‌بروپوکیدیم -- سلام‌علیکم؛ ازاین‌چالش‌اصلاخوشم‌نمیاد... چالش‌دیگه‌بفرماییدچشم

مایل هستین کمی دل مارو شاد کنید؟!🍃🍂 #فورر