🌸 #داستان #معرفت
😳👏 وقتی آیت الله بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد💥
روزی جمعی از اشرار #اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند! ❌😜
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به #عارف بالله آیت الله حاج #شیخ_محمد_بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.
🍃گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.
😱ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.
به محض ورود ایشان به منزل،زنی بی #حجاب و با لباس نامناسب و... ،از اتاق بیرون آمده و خطاب به آیت الله بیدآبادی می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:
⚠️❌چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!
آن جماعت گمراه به ایشان میگویند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن بی بندوبار، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!💃
🕺👯♂💃 جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:
❌🍃 گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!
💥پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید:
⚠️❌ تغییر دادم.........
⭕️ به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
🌸🌹 در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند:
💠در یک لحظه قلب آنان را از تصرف #شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.....
📚كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا ج ۱
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برایدیدنِمطالبِمشابه کلیککن🌹
@daeireza کلیک کن کلیک کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشرمحتوا،باقیاتالصالحاتاست