eitaa logo
دفتر شعر من
95 دنبال‌کننده
7 عکس
14 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا را ای قضائی ها خدا را انتظامی ها کجا شد کودکان را محفل امنی ز هر سو غنچه ها را حمله آوردند هر دم دسته دسته از حرامی ها که شیطان در فضای نادرستی ها کجی را آن چنان از بهر دژخیمان نمایش می دهد آسان که آنها ساده می گیرند حتی بدترین نوع جنایت را و هر کس بنده ی ابلیس می گردد به هر شغل و ردایی هم نمی اندیشد او فرجام کارش را چرا باید که یک راننده ی وحشی و یا یک کاسب بی دین به خود جرأت دهد تا غنچه ای را زیر پا بنهد برای یک هوس رانی و آیا درد از این بیشتر باشد که در کانون آموزش کمین سازد جنایت پیشه ی آلوده دامانی که درّد غنچه های پاکدامن را خدا را ای قضایی ها خدا را انتظامی ها چنان نا امن سازید از برای فوج کفتاران فضا را تا دگر بر غنچه های بی گناه و پاک ما فکر جسارت را به خود ندهند هرگز راه خدارا ای.... ۹ خرداد ۹۷
بنهد قدم بر چشم ما، امسال یک مادر دو بار آیا شود ما را دهد فرزند او هم افتخار آمد نود همراه پنج، ای حق به حق پنج تن پنهان مکن آن ماه را، بنما تو بر مایش عذار باید برای نو شدن یک یا علی گوییم ما آنهم به اقدام و عمل نه ادعا، حرف و شعار من هم برای رویشِ یک شعر با معنای او باید قلم را شستشو، بنمایم و لایق به یار باید دلی را نشکنم، من گِل نسازم آب را باید که باشم بیشتر بر شیوه های آن نگار ای عسکری گردیم اگر، دلخواه مولا آن زمان ای خوش به حال و روز ما، ای خوش به حال روزگار یکم فروردین نود و پنج
نُهِ نُهِ نود و نُه نِهم به نزدت سر بیا ز ما بقی این فراق پس بگذر قریب ساعت نه، در دقیقه ی نهمیم نگو به ما نه، به یمن تفال آذر تمام عقربه ها روی نه به خط گشتند نمی شود من و مولا؟ کنار یکدیگر به من کنایه زد عالِم، که این خرافات است ولی بر این دل عاشق نمی شود باور درست بر سرِ نه ثانیه، فرج خواندم نظر کند به عَلَف هم، غریق چون یاور زمان ردیف تر از این نباشد، از این رو امیدوار شدم تا که آیدم دلبر به عاشقی، نتوان منع آرزو فرمود چو کام نیست میسر، خیال خنیاگر که هر اشاره رسید عسکری به موسم هجر برای دلشده شد از نگار یادآور ۹ آذر۹۹
در قالبی از مهر مرا شیفته کردی تا آنکه شدم در طلبت بادیه گردی گفتی به من از عشق ،شدم تشنه ی رویت توصیف مرامت مثلم گشت به مردی گفتی که به غیر از تو مرا نیست نگاری هم نیست به غیر از تو دلم خانه ی فردی وقتی که سپردم دل خود را به تو اما احوال دلت گشت به بی مهری و سردی ای با جور و جفا در نظر من تو شکستی هر لحظه شدی بر جگرم باعث دردی گفتم که بیا باز به مهر و همه ام باش انگار تو را بود ولی فکر نبردی گفت عسکریم کاش به قهریش بسنجی گفتم که مبادا رودش روی به زردی ۲۴ خرداد ۹۷ آخرین بازنگری ۴ آذر ۱۴۰۲
کرونا آمد یره گوش به خداداد بیگیرن هی نیِن تو کانال از حریرچی ایراد بیگیرن همه مردن یک نفر چالش رقص را مندزه مسلمَم گفته بِخِندِن حالتِ شاد بیگیرن بعضیا مگن که مرده شورشا ر ببره بعضیا مگن بابا یک کمی آزاد بیگیرن مدرسه تعطیله زامبیا سَرِ سِفر دِرَن جلوشان رِ مو مُگُم با گشت ارشاد بیگیرن شهر باید قرنطینه با ارتش و سپا بشه نون باید الان دگه با پیک و پهباد بیگیرن هر کی سرفه مکنه محض خدا ماسک بزنه هر کیم گوش نکنه به زیر زمیاد بیگیرن علائم اگر شدیده نکنی مخفی یره غیر ای بود نباید سراغ امداد بیگیرن یک پیام هم مو بُدُم به مشهدیای عزیز بِتِمَرگِن به خَنِه از حسنک یاد بیگیرِن خودتان مقصرِن اگِر به حرف گوش نکُنِن خوبه تو ای گیر و ویر کرونای حاد بیگیرِن؟! ۲۴اسفند۹۸
دستها را باید شست جور دیگر زندگی باید کرد کرونا آمده است سرفه داری تو اگر ماسک را باید بست باید از خانه نیایی بیرون دست آلوده به چشمت نزنی گر علائم جزئی است در همان خانه بمان مایع گرم بخور نروی بی جهت ای دوست به بیمارستان و اگر ممکن بود دور شو دور از مردم شهر دور از دورهمی آشنا،دوست،رفیق دوری و دوستی اکنون این است نکند این ویروس برسد از تو به هر رهگذری به عزیزی جانباز به مریضی سرطانی نازنین موی سپیدی عاشق "چشمها را باید شست" "جور دیگر باید دید" هر کجا هستی باش "پنجره فکر هوا عشق زمین" زندگی مال من و توست گر عاقل باشیم درگذر از سفرت نکند عامل بحران بشوی ما همه مسؤولیم که پرستار و پزشک با سلاحی نا چیز بهر ما می جنگد پس بیا مرهم زخمش باشیم نیستی مرهم اگر نیش مباش ۲۱ اسفند۹۸