eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
141 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ناآگاهی مردم دشمن فعال دیگر غدیر است. این لزوما به معنی بی‌خبری نیست؛ شامل بدخبری نیز می‌شود. اختلال
عجز مردم دشمن دیگر غدیر است. مردمی که از فهم اجتماعی خداباوری و دین عاجزند. مردمی که به رشد اجتماعی و مهارت رفتار اجتماعی دست نیافته‌اند. در تنهایی آدم‌های خوبی هستند؛ ولی وارد جامعه که می‌شوند فلج و ناتوانند. غالبا وبال جامعه‌اند؛ اگر مصیبتی برای آن نباشند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
عجز مردم دشمن دیگر غدیر است. مردمی که از فهم اجتماعی خداباوری و دین عاجزند. مردمی که به رشد اجتماعی
خواهش‌های نفسانی (و غرایز حیوانی) مردم. از بزرگترین دشمنان غدیر هوی نفس مردم است. «دلم می‌خواهد»های خودخواهانه. غرور و تکبر فردی و ضعف نفس در برابر تمناها و آرزوها و امیال مادی، در برابر اهداف و آرمان‌ها و ثروت‌های معنوی. جامعه‌ای که گرفتار ظاهرپرستی، دنیاپرستی، مادی‌گرایی و عافیت‌طلبی است، نمی‌تواند تسلیم غدیر باشد. او ناخودآگاه به سوی استبداد و دیکتاتوری رانده می‌شود. اصولا در ظرف غدیر نمی‌گنجد. هوی نفس بت بزرگ شخصی و اعدی عدوّ ولی خداست.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خواهش‌های نفسانی (و غرایز حیوانی) مردم. از بزرگترین دشمنان غدیر هوی نفس مردم است. «دلم می‌خواهد»های
شیطان دشمن آشکار غدیر است. شیطان موجودی ضد انسان است. در نزد پروردگار قسم خورده تا انسان را به جهنم وادارد. او تمام تجربه هزاران ساله خود را به خدمت گرفته تا هیچ انسانی از عذاب الهی نرهد. شیطان کارکرد گسترده‌ای در هماهنگی نیروهای شرّ علیه ولی خدا دارد. شیطان تک تک افراد را تحریک می‌کند و در انحراف آنها می‌کوشد. سپس با توجه به نظام هماهنگ اطلاعاتی، جامعه را به سمت همدلی و همگرایی و یکرنگی در گناه دعوت می‌کند. عملیات سنگین روانی شیطان برای مدیریت صحنه شبانه روز ادامه دارد. شیطان خلأ دسترسی‌ها و نقص ابزارهای دشمنان غدیر را تا حد توان جبران می‌کند و مانند یک بستر مشترک، گناهکاران را منسجم و هماهنگ و عملیاتی می‌کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
شیطان دشمن آشکار غدیر است. شیطان موجودی ضد انسان است. در نزد پروردگار قسم خورده تا انسان را به جهنم
منافقین را می‌توان بزرگترین دشمن غدیر دانست. جریان نفاق در واقع هماهنگ کننده تمام دشمنان غدیر در عمق جامعه انسانی به خصوص مؤمنان است. منافقان با نفوذ به تمام لایه‌ها و طبقات و بخش‌ها و اضلاع جامعه مدیریت جنبش‌های اجتماعی و حرکت‌های براندازانه علیه جریان غدیر را در متن مردم بر عهده دارند. همچنان که شیطان در قلب‌ها وسوسه می‌کند، منافقین در دل جامعه به وسوسه می‌پردازند و بر روی باورها و انگارها و اراده‌ها و رفتارها اثر مستقیم می‌گذارند.
امام هادی علیه السلام: دنيا بازاريست كه مردمى از آن سود برند و مردمى ديگر زيان كنند. ✍ بازاری متشکل از ملیاردها نفر و باقیمانده از ملیاردها نفر و متأثر از ملیاردها ملیارد عامل. هر کس به میزان دانش و مهارت و انگیزه‌ای که دارد، بر این بازار اثر می‌گذارد. برخی چشم‌انداز ابدی دارند و برخی در بازه‌های کوچکتری بازار را رصد می‌کنند. سود و زیان واقعی و انتظاری افراد متفاوت است. همه در این بازار سهامدارند. چه فعال باشند و چه منفعل. عده‌ای تأثیر عمده بر بازار دارند و موج‌های بزرگ را هدایت و حمایت می‌کنند. اما عده زیادی هستند که منفعل و منتفع از رفتار بزرگان بازار هستند. افق نگاه آنها ناگزیر محدود در فضایی است که بزرگان بازار آفریده‌اند. هر کس تلاش می‌کند از پایین‌دست بازار، دست بازارگردان‌ها را بخواند و مسیر بازار را حدس بزند. اخبار درست، تحلیل‌های دفیق، شناخت از طرز تفکر بزرگان و قرار گرفتن در راستای دانش و مهارت و خواست آنان شما را در مسیر کسب سود قرار می‌دهد. گاهی در پایین‌دست تغییرات افق سود نشان می‌دهد؛ اما این در واقع فریب بازار است. بازارگردان اصلی در حال مدیریت بازار است... فتأمل...
بعضی وطن را به پول می‌فروشند و برخی به بی‌پولی دور می‌اندازند.
مجلس فاطمیه برای من مجلس امر به معروف و نهی از منکر است. این ناخودآگاه در ذات فاطمیه جاری است. یک زن در بالاترین سطح ممکن امر به معروف و نهی از منکر می‌کند. اصلا کل داستان حول این مسئله می‌گردد. مگر می‌شود اهل فاطمیه باشی و دغدغه نداشته باشی نسبت به آنچه در جامعه رخ می‌دهد. یکی از موضوعات مهم تشخیص معروف و منکر و اولویت پرداختن به آن است. معروف و منکر گاهی مربوط جزئیات است و گاهی به کلیات. گاهی مربوط نظامات است و گاهی مربوط به اشخاص. گاهی در مورد موضوعات است و گاهی مصادیق. مهم است که اولویت‌ و اهمیت را تشخیص بدهی و زمان و مکان را بشناسی و بدانی در چه روندی قرار داری و چه امکانات و احتمالاتی پیش رویت قرار دارد. باید بدانی با چه نظم و نظامی سراغ معروف و منکر بروی و با یک حرکت اشتباه مسیر را سد نکنی و به کارت گره نزنی. اگر درست مسئله‌شناسی کنی، نصف راه را رفته‌ای. کسی که نظام مسائل ندارد، نظام امر و نهی‌اش هم می‌لنگد.
فرمودند، کسی که زیاد حرف بزند، بیشتر اشتباه می‌کند. باید فکر کنیم و بسنجیم و ببینیم حرف‌هایی که می‌زنیم در کدام چارچوب معنی پیدا می‌کند. گاهی یک حرف در دو مکان و دو زمان دو‌ معنی مختلف پیدا می‌کند. گاهی ارزش عکس پیدا می‌کند. گاهی معروف، منکر می‌شود. گاهی واجب، حرام می‌شود. اگر اهل محاسبه باشیم بسیاری از حرف‌های درست را نمی‌زنیم.
سوپرانقلابی‌ها همیشه هستند. آنها یک الگوی تکرارشونده تاریخی‌اند. هر زمان به تناسبی سربرمی‌آورند. یک بار در دور افراط انقلاب را تخریب و بدنام و منفور می‌کنند و وقتی افتضاح پیش‌آمده را دیدند و ادبار مردم تشدید شد و رانده شدند، با همان آهنگ به تفریط روی می‌آورند و باز این‌ بار دیوار مقابل را ویران می‌کنند. آنقدر لنگر خودپرستی آنان سنگین است که نه خود مهار می‌شوند و نه کسی را یارای مهار آنان است. هیچ کس از تیغ تیز شکار و اهانت آنان امنیت ندارد. تیغ حیثیت را زیر گلوی ولی خدا می‌گذارند و لاحکم إلا لله را شعار خود می‌کنند ولی در اصل خود را بر صحنه تحمیل می‌کنند. خودمحورند و خودمختاری را به بهانه انقلابی‌گری ترویج می‌کنند. وجود آنها بهانه اصلی منافقان برای توضیح فلسفه وجودی‌شان است. خوارج همیشه بوده و هستند و خواهند بود. نمی‌توانند در میانه راه حرکت کنند. برای ساختن نیامده‌اند. نیاموخته‌اند. همیشه طلبکارند. کم خود را زیاد و زیاد دیگران را کم می‌بینند. آنقدر متکبر و خودبزرگ‌بین هستند که هر کس و هر چیزی در نظرشان حقیر می‌نماید. آنقدر خود را مقدس می‌بینند که هر غیر خود را ناپاک می‌دانند. آنقدر برای خود اصالت و استقامت قائلند که همه را منحرف می‌بینند و در یک کلمه گویا کانون انقلاب و قلب آن هستند و به تدریج روشن می‌شود که انقلاب و ولی خدا و قانون را هم با خود می‌سنجند. بدا به حال آنان از عاقبتی که در پیش دارند و وای به حال مردمان از دورانی که با آنان می‌گذرانند. نطفه اختلاف و کانون تفرقه و منبع خشم و دلیل لاابالی‌گری و سند یاغی‌گری‌اند. تا هستند خفقان است و چون رفتند نفس‌کش می‌طلبند. درد بی‌درمانند اینها. خدا لعنت کند این جماعت را که هیچ کس از تیغ تیز توهین و تهمت و تحقیر و تخریب‌شان در امان نیست و امنیت جامعه را به خنکای احساس برتری‌شان فدا می‌کنند. التهاب حضورشان تب دائمی جبهه انقلاب است. این امانت جهنمی را دست به دست می‌کنند و زمین نمی‌گذارند، مگر اینکه برای بقای آن ظرفی بتراشند. آنها مانند گدازه به هوا می‌جهند و مانند سنگ مذاب سرزمین زیر پایشان را به جهنمی سوزان و ویرانه‌ای مرده تبدیل می‌کنند. نه گیاهی در آن می‌روید و نه حیوانی زنده می‌ماند و خاکسترشان همواره فضای شهر را تیره کرده، زندگی را تباه می‌کند. عقده‌های بی‌پایان آنها تا نابودی همه چیز ادامه دارد. مواضع افراط و تفریط را رصد کنید یا خود حاضرند و یا نطفه خود را در آن بارور ساخته‌اند. از لباسی به لباسی و از حجله‌ای به حجله‌ای و از شبی به شبی پناه می‌برند تا مدام فتنه کنند. درد بی‌درمانند اینها. علی به کجا پناه برد از دست این زره‌های آهنین که میخ‌های تیز و خشن آن در تن فرومی‌رود و حرکت را محال می‌کند.
هر کس یک روز زحمت خودسازی به خودش داده باشد در مورد اصلاح جامعه انصاف بیشتری به خرج خواهد داد.
این ملت گمنام، تن شدند برای استخوان‌های از هم‌پاشیده او. مرحمی شدند بر زخمی که چند دهه دهن باز کرده و دوست و دشمن بر آن نمک می‌پاشد. او زنده است. زنده‌تر از همیشه خویش. باور ندارید تماشا کنید چگونه تکثیر می‌شود. شهدای گمنام آیه حیاتند برای انقلاب.