دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
بسته به اینکه چه تعریفی از «خود» داشته باشیم، محاسبه ما نسبت به سود و زیان تفاوت خواهد کرد.
گاهی افق نگاه ما به «خود» همان «من» کوچک گرفتار در تنگ سفالین تن است. گاهی اما «خود» یعنی من خانواده، من کارمند اداره و کارگر کارخانه و من شاگرد و من استاد و من دوست و من همپیمان و من شهر و روستا، من طایفه و قبیله، من نژاد و ملت، من انقلابی، من امت، من انسان، من بنده خدا.
گاهی این «خود» که بزرگ میشود، سود و زیانش با سود و زیان آن «خود» کوچک منطبق نیست.
یعنی در لحظه میبینی که انگار آن خود عظیم در حال سود بردن است و این خود کوچک در حال خسارت و یا برعکس. خود عظیم در حال ضرر کردن است و این خود کوچک در حال ثروتمند شدن.
لذا حساب و کتاب آدمهای بزرگ با آدمهای کوچک همیشه نمیخواند.
میگوید ببخش، صدقه بده، زکات بده، خمس بده، شکر کن، تسلیم باش، تواضع کن، اینها باعث سود بیشتر میشود. این در خود عظیم میسر است. میگوید بمیر و جاودانه شو. این در خود سفالین یعنی نابودی و تمام.
در خود اعظم، یعنی خود بندگی خدا افق سود و زیان آنقدر بالاست که فراز و فرود دنیا شاد و غمگین نمیکند.
روند سود غیر از آنی است که اهل دنیا تصور میکنند.
گاهی آدم ضرر میکند، اما به نفع دوستش، خانوادهاش، استادش، رئیسش، کارخانه و اداره و شهر و کشور و ملتش. این که ضرر نیست. سود است. اما بستگی به این دارد که تو چطور نگاه کنی. در کدام خود مستقر باشی.
نه اینکه توهمی در کار باشد. نه!
واقعی است؛ اما در افقی بالاتر و چشماندازی بزرگتر. در مورد مسائل روز که مبتلای آنیم نیز صادق است. اگر کمی با «خود»مان خلوت کنیم و بیشتر بشناسیمش خیلی نتایج جالبی دستگیرمان خواهد شد.
حالات ما، اخلاقیات ما، افکار و رفتار و گفتار ما تغییر خواهد کرد.
باید بدانیم که آن خود اعظم که جز با ریاضت و مجاهدت شدید کشف نخواهد شد، در همه ما پنهان است. اما به قدر همت و پایمردی به دست خواهد آمد.
عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی أن تحبوا شیئا فهو شر لکم...
و بسیاری آیات مبینات دیگر که گرهاش اینگونه باز میشود. با تنظیم افق نگاه...
کشتی مقدرات حکومت در ظرف بزرگ تحولات بین الملل شناور است. البته از نگاه ما پنهان نیست که تمام امورات عالم در ظرف اراده الهی در حال جنب و جوش است و کنشگریهای بینالملل جزء کوچکی از واقعیات عالم است.
امروز جمهوری اسلامی در حال تثبیت لنگر کشتی انقلاب در آشوب فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جهانی است.
ثبات در این سطح مقدمه ثبات در بسیاری موضوعات و مسائل داخلی خواهد شد.
این امکان تنها زمانی میسر است که در معادلات قدرت و اقتدار سهم تعیینکننده داشته باشیم.
جریان سیاسی غربگرا تسلیم در برابر اراده غرب را رمز این اقتدار میداند. در حالی که امروز برای تمام جهان روشن است که غرب از حفظ ثبات خود عاجز است.
جنگ اوکراین افتضاح تاریخی و محک جدی جهان مدرن غرب است.
نگاه انقلابی به تحولات جهانی اما صورت دیگری دارد. صحنه آن چیزی نیست که قابهای رسانهای تعریف میکنند.
جهان دیگر به غرب اعتماد ندارد و در حال اتخاذ تدابیری برای عبور نرم از غرب است.
سرنوشت محتوم افول غرب دیگر در جلسات محرمانه اندیشکدهها مکتوم نیست.
خود غربیها برای نجات از خود به تلاطم افتادهاند. ملتها به تدریج متوجه قدرت و نقش و سهم خود شدهاند و...
گناه و گناهکار تا وقتی که حمایت نشود بر جامعه جرأت پیدا نمیکند.
وقتی چرخه گناه و قانونشکنی و تجاوزگری و عصیانگری و ساختارشکنی و ناهنجاری با حمایتها عاطفی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی تقویت شد و دایره نیازش برآورده گردید وارد فاز نظامسازی و جامعهسازی خواهد شد.
در مسئله حجاب و عفاف که این روزها کفار به شکلی، منافقین به صورتی و مؤمنین به روشی با انواع روشها به صورت رسمی و غیررسمی علیه آن فعالیت دارند، زن لاابالی حمایت لازم را برای تأمین نیازمندیهای این سبک از زندگی را فراهم میبیند.
مسئله باز فراتر است وقتی بدانیم که زن لاابالی به خاطر زن بودنش و به خاطر هرزگیهایش حمایت همهجانبه میشود. زیرا عدهای دسترسیهای آسانتر به جذابیت زنانه را دنبال میکنند و این یعنی فرصتهای شغلی خاصی برای آنان فراهم میشود. هر چه هرزهدار اقبال بیشتر. همین عرضه و تقاضا جنبه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را پررنگ میکند و حالا جامعه با ظرفیتهای بیشتری به سوی آنان اقبال پیدا میکند.
هوسبازی عدهای در یک چرخه ساده تبدیل به گردابی میشود که تمام امکانات جامعه را در خود فرومیکشد تا تقویت شود و رفته رفته نظامات و ساختارها را نیز سست میکند و از جا میکند.
به هم پیوستن طوفانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با چنین پدیدههای اجتماعی آنها را تقویت میکند.
بنا نبود که گناه تا این حد اجازه تقویت و توسعه داشته باشد. از منظر دینی گناهان یکدیگر را به خاطر ریشه و ذات واحدشان یعنی همان سرپیچی از فرمان خدا پشتیبانی و حمایت میکنند و بالاخره یک جا به هم میپیوندند و سپاه واحدی را علیه حق تشکیل میدهند.
ممکن است این گناهان که به مرحله شیوع و عمومیت رسیده از سوی گروهها و طبقات مختلف اجرا شود، لکن پس از مدتی همه گروهها به ذات مشترک گناه سوق داده میشوند و مبتلا به نظام طاغوتی شرکمحور میگردند.
‼️💯انتشار مطالب این کانال برای تمام بزرگواران حتی بدون ذکر منبع آزاد است.
افراد با تشخیص فردی اگر مطلبی را موافق امر جهاد تبیین و در راستای امر به معروف و نهی از منکر دیدند میتوانند از متن یا بطن آن بهرهبرداری کنند.
امیدواریم تلاشهای ما در راستای خواست و اراده حقتعالی باشد.
نیاز به هماهنگی نیست...
همه رفتارهای ما ریشه ندارند و همه ریشههای ما در سطح رفتار سربرنیاوردهاند.
ارزش ها را ولایتها تعیین میکنند.
گاهی قدر مطلق خوبیها عدد بزرگی را نشان میدهد
فریب آن را نخورید.
شغل اگر به معنی رفع نیازی از جامعه باشد، بسیاری از شغلها در واقع نقش انگل برای جامعه را دارند.
برخی تاری تنیدهاند و منتظر شکارند. متن جامعه را میدان جنگ و فرصت ربودن غنائم میدانند.
آدمهای ضعیف، مستکبران را تقویت و پشتیبانی میکنند تا آنها بتوانند دیگران را به استضعاف بکشند. آدمهای ضعیف در واقع ریزهخوار جریانات استکباریاند و بخشی از فضای زیست آنان را تدارک میبینند.
آدمهای ضعیف سه دستهاند. آنان که نمیدانند و آنان که نمیتوانند و آنان که نمیخواهند.
در کف جامعه این سه گروه خواه ناخواه همافزا هستند و در مقابل جریان آگاه ماهر با اراده قرار میگیرند.
مستضعفان ظالم در نقش ملت مستکبران نیاز آنها به تودهها را تأمین میکنند و با اقدام علیه مستضعفان مظلوم باعث شکاف در بین مستضعفان و تضعیف مضاعف جبهه ستمدیدگان و تقویت نظام مستکبران میگردند.
هر کس هر کجا هر کدام از گناهان را انجام دهد، یک عنوان کلی را خدشهدار کرده و آن بندگی خداست.
هر عمل ما در برابر نظر نیروهای رحمانی و شیطانی قرار دارد.
شیاطین نقشه گسترش گناهان را در دست دارند و توسط آن بر تقویت حکمرانی خود بهره میبرند.
تاریکی گناهان یکدیگر را حمایت میکنند و ظلمت از حدی که گذشت طاغوت غلبه مییابد.
الگوی تمرکز قدرت و الگوی تمرکز شهرت و الگوی تمرکز ثروت و الگوی تمرکز شهوت در دنیای غرب شبیه هم است.
سرایت الگوهای زندگی غربی به شهرهای ما در حال گسترش است. شیوه غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی تولید فشار از پاییندست جامعه و چانهزنی با حاکمیت است.
توسعه الگوی بهرهگیری از تقویت غرایز برای غلبه بر دیگران و قرار گرفتن در مرتبه بالاتر اجتماعی و تکمیل هرم قدرت، به تدریج جامعه اسلامی و حکومت را به چالش فراخواهد خواند. البته نشانههای آشکار آن همینک قابل مشاهده است.
همپوشانی الگوها در عرصههای مختلف و حمایت چند جانبه از یکدیگر در برابر قوانین رسمی و عبور از شرع و عرف برای تعریف زمین بازی جدید، چیزی نیست که بخواهیم با تحلیل به دنبال یافتن آن باشیم.
کف خیابان گویای همه واقعیات است. حمله شبانهروزی غربگرایان به حضور خیابانی مؤمنین در همین راستاست. آنها پس ورود به خیابان در پی فتح اماکن عمومی و حکمرانی بر سایر عرصههای باقیمانده هستند.
مطلب روشن است.
خیزشهای دواعش و فواحش در ماههای اخیر در پی خزیدنهای چند دهه دشمن در تاریکیهای شهر بود.
قطعا مسئله در این سطح باقی نخواهد ماند. حرکت آنان ادامه دارد. اگر آمادگی برای مقابله درست در بین مؤمنین به وجود نیاید و چشمپوشی از واقعیات ادامه یابد، روزی ناگزیر خواهیم بود امتیازات فراوانی برای حق نفس کشیدن به دشمن دهیم. از بین بردن موریانهوار جامعه ادامه خواهد داشت و این پوسیدگی کار خود را خواهد کرد؛ اگر هشیار نباشیم.
قطعا اگر مردم مدینه از ناموس رسول خدا حتی شده به قیمت جنگ و جهاد دفاع میکردند، حسین ابن علی ناچار نبود ناموس خود را تا کربلا ببرد و سپر بلای اسلام کند و اگر مردم کوفه و مدینه آن روز متوجه اشتباه خود میشدند و با حسین علیه السلام هزینه اصلاح جامعه را پرداخت میکردند، دچار جنایتهای بنیامیه در مدینه و کوفه و سایر مناطق نمیشدند.
حکم همان حکم است.
اگر مردم بین اسلام و غرب دومی را انتخاب کنند باید منتظر عواقب و عوارض آن بمانند.