اسرائیل با بمبهای نقطهزن بیمارستان غزه را بمباران کرد.
تا کنون ۵۰۰ شهید و ۶۰۰ زخمی...
اسرائیل شرّ مطلق است.
#طوفان_الأقصی به نقطه بیبازگشت نزدیک میشود.
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسرائیل در خون غرق خواهد شد...
ضعیفترین، وحشیترین، ترسوترین، درندهترین دیکتاتوری قرن را شاهدیم...
چنان صحنه آشکار و حق از باطل پیداست که هیچ حرفی باقی نمیماند.
منتظر موج دوم #طوفان_الأقصی میمانیم.
نقطه صفر رهایی نزدیک است. این صحنهها برای عبور راست از دروغ و واقعیت از مجاز مؤثر است. حجت باید تمام شود و آنان که هنوز بیتفاوتند تفهیم اتهام شوند.
فلسطین آزاد خواهد شد.
این دیگر جنگ نیست. فرار رو به جلو هیولای دیوسیرت است که پلهای پشت سر را خراب میبیند.
قدرت محاسبه و تمرکز تدبیر از دست سران اسرائیل خارج شده. آنها با تمام توان به سمت آتش میروند تا شاید از آن عبور کنند.
تمام محاسباتشان بیپاسخ است. فردای جنگ را نمیتوانند تصور کنند. دیگر صورت صلح هم دست نیافتنی به نظر میرسد. رژیم صهیونیستی در حال منفجر شدن است.
گرگ زخمی میدرد تا از پا بیافتد...
اینها نشانههای تمام شدن است. آخرین تلاشها، اخرین التماس ها، آخرین انتخابها، آخرین امکانها، آخرین نفسها، آخرین قطرات خون برای زشتترین فرزند شیطان.
هدایت شده از احمد نوایی / سعیدیسم
#توئیت استاد شجاعی
سیاست کثیف «کار خودشون بود» !
حربه کهنه شیطان در تمام تاریخ.
#بیمارستان_المعمدانی
کانال سرباز جنگ رسانه#احمد_نوایی👇
➺@ahmad_navaei [عضویت]
هدایت شده از اندکی تفکر
🔴 توئیت خبرنگار وحشی رژیم صهیونیستی که بعد از ۵هزار بازدید و اینکه متوجه شد چه جنایتی کردند پاک کرد
"نیروی هوایی اسرائیل یک پایگاه تروریستی حماس در داخل بیمارستانی در غزه را بمباران کرد."
#غزه
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
انتشار عمومی
کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
🩸پیج رسمی اسرائیل تو فیس بوک نوشته به دلیل کمبود تجهیزات پزشکی، بیمارستانو زدیم و مرگ اسون رو بهشون هدیه دادیم!
بیشرفا..
💢 @vahab313
این سنت ابدی خداوند است که حق را آشکار کند و باطل را رسوا نماید.
روزی مردم مکه و مدینه و کوفه و بصره تلاش کردند چشمان خود را به روی واقعیت ببندند و نبینند آنچه را بر سر امت رسول الله میآید. روزی که علی را تنها گذاشتند، خداوند یک پرده پیش رفت و سند امامت را پیش چشم آنان قرار داد.
فرصتی که مردم مدینه به شیاطین دادند، صدیقه طاهره را بین در و دیوار فشرد.
شهادت بانوی دو عالم و حجت عظمی اما برای مردم کافی نبود. بر ظلم و غفلت و هوی پرستی و راحتطلبی خود اصرار ورزیدند و در برابر طاغوت سکوت کردند.
کار به کوفه کشید و شب ۲۱ ماه رمضان.
اما باز هم کافی نبود. باید پیکر مطهر حسن بن علی پس از آنکه پارههای جگرش بر تشت آب ریخت، تیرباران میشد.
باز هم کافی نبود. مردم اصرار داشتند با زبان صریحتری حقیقت را بشنوند. این تسویف بنیإسرائیلی در فهم حق و پیروی از آن و قیام علیه باطل و نمادهای آن دامنگیر امت بود تا کربلا با عاشورا گره خورد و مصیبت عظمی را آفرید.
در کربلا همه، همه کار کردند تا حقی باطل را نیاراید و باطلی حق را نیالاید. صحنه در نهایت وضوح و آشکاری بود. خداوند لحظه لحظه حقیقت را تفصیل و توضیح داد و تشریح و توصیف و تفسیر کرد. انگار هیچ گرهی باقی نمانده بود.
جنایتکار جرم خود را انکار کرد؛ اما چنان دستورات شیطان مو به مو و جزء به جزء پیاده شده بود که جای توجیه نمانده بود. یک طرح حساب شده...
مردم به شیطان فرصت دادند تا انتقامش را از پسر آدم بگیرد. مردم با کنار کشیدن خود فضا را برای مصیبت کربلا فراهم کردند.
مردم اصرار کردند نفهمند. خداوند حق را بیش از همیشه تاریخ از پرده بیرون کشید و به صورت آن رنگ خون پاشید. اما...
قصه غزه و داستان بیمارستانی که امشب مشهد الشهدای مظلوم مجروح بیپناه است، یک لحظه اوج دارد و یک دامنه چند ده ساله.
اگر انسانها از روز اول در برابر شرّ مطلق عقب نمینشستند و در برابر آن دچار اختلاف و نزاع نمیشدند و دنیاپرستی آنان را به تفرقه وادار نمیکرد، باید بسیار پیش از این ظلم را در خانه خود ریشهکن میکردند.
هر کس شیطان را نراند، به خانهاش درخواهد آمد و اگر حریم خود را تطهیر نکند، شیطان هیچ گاه به سهمی که از خویش به آن میدهی بسنده نخواهد کرد.
این در مورد هر فرد و خانواده و گروه و دسته و حزب و تشکیلات و جمع و جامعهای صادق است. اسرائیل نماد تمام آن زشتیهایی است که هر یک به تنهای برای ابطال اعتبار هر کس کفایت میکند.
ما همه در معرض امتحان بزرگیم. خداوند یک بار دیگر با خون پاک بیش از هزار و پانصد شهید و مجروحان بسیار حقیقت را در جهان اعلام کرد. باز حق از باطل جدا شد. خط مقدم اشکار شد. شیطان عریان به صحنه آمد و خود را بدون هیچ پردهپوشی نشان داد. آیا این عبرت کافی نیست؟!
اگر آن روز که امام خمینی آن پیر دلیر و آن نور سلحشور و قائد ماجد مسلمین را به جنگ با استکبار فراخواند، همه به هم میپیوستند و به سوی هضم و هدم و دفع و رفع طاغوت حرکت میکردند، امروز با چنین خواری و خفت هتک نمیشدند و حرمت و حریمشان دریده نمیشد.
اسرائیل بر دوش میلیاردها انسان گناهکار بالا رفت و فرصت پیدا کرد تا بر آسمان غزه جهنم ببارد.
از دیشب شاهدیم که چگونه باز عدهای سوگند یاد میکنند که تا آخرین لحظه همپیمان شیطان و علیه انسان ایستادهاند.
آری تلاش میکنند جنایت را انکار کنند یا توضیح دهند و توجیه کنند تا وحشیترین و پلیدترین نیروی تاریخ را تطهیر نمایند. این حمایت یعنی همان خلوص جبهه حق از باطل. همان سنگربندی دوگانهای که به بهای گزاف در تاریخ تکرار میشود.
اگر باز هم کافی نباشد که مردم توبه کنند و گناه و اهل آن را از خود برانند و طاغوت و بدنه اجتماعی آن را انکار کنند، اتفاق عظیمتری در راه خواهد بود.
هر چه مردم بیشتر به گناهشان اصرار داشته باشند، شیطان با جنایتی بزرگتر، فتنهای عظیمتر را به نتیجه خواهد رساند.
امروز روز امتحان بزرگ است. یک نقطه عطف برای تمام جهانیان. برای انسان. برای امت مسلمان.
اگر امروز گذشت و انسان بیدار نشد، حق و باطل در صحنهای بسیار بزرگتر و آشکارتر روبروی هم قرار خواهند گرفت.
هر چه جهنم و بهشت صحنهای خالصتر، درد و زجر و مصیبت آن عظیمتر.
جهنم امروز غزه برآیند گناهان کوچک و بزرگ یک امت است....
مجموع خودخواهیها و سازمانی که به وجود آورد و ساختاری که از آن پشتیبانی کرد.
در هم تنیده شدن زیادهخواهی، راحتطلبی، برتریجویی، کامجویی و صدور آن از قلب به دست و زبان و از آن به خانه و خانواده و لبریز آن به جمع و جامعه و اشتراک آن با شیطان و پیروان آن، میشود آنچه در غزه روی داد.
اگر میخواهم بدانم در دامنه جنایت عظیم اسرائیل قرار دارم یا خیر، محک آسانی دارد.
آیا گناه میکنم؟! آیا به خطای خود اصرار دارم؟! آیا آن را آشکار مینمایم؟! آیا به فساد خویش معترف و مفتخرم؟! آیا با گناهکار دوستم؟!
پس در سپاه شیطانم و شریک راهبردی آن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بیمارستان نیستم...
من ویرانسنانم...
ننگ بر شما به من نگویید کودکستان...
من از امروز تا ابد آرامستان کودکانم...
به من نگویید شفاخانه...
من خانه درد و غم و آتشم...
اماننامهها را بدرید، من در امان نیستم...
بیماران را ببیرید من بیمارستان نیستم...
من قبرستانم. قبرهایی که دیواری از سنگ دارد و دیواری از خاک، دیواری از دود، دیواری از آتش، دیواری از ظلمت، دیواری از نور...
من قدمگاه کودکان معصومم که همین دیروز گرد آمده بودند و شیطان و تمام صورتکهای انساننمایش را با خندههای بیگناهشان تحقیر کردند...
من پناهگاه نیستم...
من قتلگاهم...
اینجا غزه؛ چشم تاریخ است...
امروز تاریخ خون میگرید...
سلام آسمان...
چقدر دوری...
زیر پایت چه میگذرد...
چرا اینقدر صبوری...
سلام آسمان...
جیب جهنمت پاره شده انگار....
زمین را آتش برد...
باد و بارانت کجاست...
ببین در نزدیکیهایت سیل نداری تا بشوید و ببرد ویرانهها را...
مادرم آن زیر است...
پدرم میسوزد...
آسمان سلام...
جواب سلام، سلام است نه دشمام...
آنچه بر ما میبارد مرگ است، نه باران...
آسمان مرا میشناسی...
زیر پای تو شیطان پرواز میکند...
هر بار که پر باز میکند، انبارهای تاریکی آوار میشود بر سر ما...
آسمان مرا میبینی...
هر روز هزار هزار بار پایههای عرش را میلرزانند. دلت نمیشکند؟!...
آسمان سلام...
بیا مرا با خود ببر...
زمین دیگر نقطهای از تو نیست. اینجا دیگر آسمان ندارد. اینجا تنور گداختهای است که کودکان را در آن خاکستر میکنند تا در کنار ساحل عریانتر برقصند...
آسمان سلام...
اینجا فقط سقف دارد. دیوارهایش را موج آتش برد...
ستون این سقفهای سنگین الآن تن برادران و خواهران من است...
آسمان سلام...
دلم برایت تنگ شده...
بغضم در محاصره درد است...
دردم دیگر نام ندارد. گمنام است.
زندگی اینجا جرم است...
کودکی جنایت است...
آسمان سلام کجایی؟!!...
بیا....
بیا و مرا با خود ببر...
من از زمین میترسم...
زمین وحشی شده...
کودک میدرد...
کودک میپزد...
کودک میخورد...
آسمان بیا...
مرا با خود ببر...
من از زمین میترسم....
بگذار شعلهها قد بکشند...
بلندتر از خانه...
فراتر از آبادی...
بگذار تا میتوانند زندگی را به مرگ تهدید کنند.
طوفانی در راه است.
همه را به آن سوی دیوار خواهد راند...
دیواری که سکهاش دو رو دارد...
دیوار حصار، دیوار حائل...
#اسب_بازنده قمار کرد.
سکه شانس بین زمین و آسمان به تقدیر مینگرد.
رنگ رخسار خبر میدهد از سر مگو...
طوفان در راه است.
#طوفان_الألقصی