.
منافق از ناآرامی جامعه سود میبرد. تلاطم و آشوب را فرصت میبیند و از بینظمی و قانونشکنی حمایت میکند. جامعه آرام و مطمئن مایه مرگ نفاق است. بازی فتنه در جامعهای که به خود ایمان دارد، نمیگیرد. ترس و تردید مردم سرمایه منافق است. دروغ و تزویر ابزار نفاق.
.
.
منافق، کافر به مردم است. مؤمن به مردم نیست. مردم را ابزار سیاسی میبیند. موجسوار قدرت مردم است. از فراز و فرود آن انرژی ذخیره میکند. چه مردم سقوط کنند، چه فتح کنند، منافق نیروی خود را دریافت میکند.
.
.
جاهلیت، همان فضای غلبه نفاق است. جایی که جهل، عقل نشان داده میشود و شرّ به جای خیر مینشیند.
.
.
کسانی که از شکست مردم سوریه، در ایران قدرت ذخیره میکنند، متحدان راهبردی تحریر الشام و پشتیبانان آنانند. فریب بازی با کلمات را نباید خورد. کسانی که در مقابل مردم ایستادهاند و خود را منجی مردم نشان میدهند، همان کسانی هستند که انتحار را انقلاب رنگ میکنند و به مردم میفروشند.
.
39.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنان که خیال میکنند با جنایت، پیروز خواهند شد، انسان را تحقیر میکنند و زندگی را به سخره میگیرند.
تجاوز، خشمی را برمیآورد که سپاه رعب را تا دروازههای جهنم میراند.
خوشههای آتش اسباب استخراج مقاومت است از اعماق هستی بشر.
زمین هیچ گاه زیر گامهای مظلوم سست نخواهد شد. ریشههای پیروزی را تا سختترین لایهها پذیرایی خواهد کرد و آنگاه تولدش را از زیر آوارهای سنگین جشن خواهد گرفت.
گاهی تخصص حجاب است.
گاهی تخصص مانند تجزیه میماند.
تجزیه اگر در پیاش ترکیب نباشد، قضاوتش ناقص خواهد بود.
اگر در مورد امر زنده سخن میگوییم، آنگاه حتی ترکیب هم پایان کار نیست. احیاء باید صورت بگیرد و تازه آنگاه نسبت تخصص با واقعیت، خود را نشان خواهد داد.
گاه میبینم که دانشمندان و اندیشمندان بزرگ و فرزانه در اظهار نظرها از عهده بیان واقعیت برنمیآیند. این بزرگواران متعهد به روش علمی خویش و منظر علمی خویش هستند. اما آنچه که امروزه به عنوان علم میشناسیم در واقع توصیفی از واقعیت از جنبهای خاص است. توصیفی در تاریکی. توصیفی بدون دیدن کلّ. توصیفی بدون حتی گاهی باور به وجود کلّ. متخصص در این حال، هر چه بیشتر توصیف میکند، بیشتر خیال میانگیزد و هر چه بیشتر تلاش میکند، بیشتر فاصله میگیرد. به جای افزودن علم در جامعه، جهل میپراکند.
همه اتفاقها در انسان میافتد. علم آن است که انسان را حرکت دهد و به نقطه کشف معلوم برساند. غالب علوم رایج بنداندازی و سرقت تصویر از واقعیت است. لذا انسان که باید با علم احساس لذت و شادی و رهایی کند، احساس درد و رنج و غم و ترس مضاعف دارد.
عالمان واقعی تنها چیزی را میگویند که انسان را حرکت دهد. نه خود را نمایش میدهند و نمایشی را به روی صحنه میبرند. زندگی در نظر آنان بسیار ارزشمندتر از آن است که صرف بازی با کلمات و گره زدن نقاط شود. آنان همچون مادران علم، حقیقت را لقمه میکنند و به خورد عزیزانشان یعنی بندگان خدا میدهند تا فطرت قوت بگیرد و راه برود و بیابد.
هیچ چیزی جز انسان در این جهان موضوع نیست. همه چیز به کمال خود رسیدهاند. باقی قضایا راجع به انسان است. اگر انسان در جای خود قرار بگیرد، کلیت جهان نیز به کمال خود خواهد رسید و اگر چنین نباشد، انسان مانع کمال جهان شده. هر کس در این زمینه نقش داشته باشد، روزی پاسخگو خواهد بود.
پیام خود را با این عنوان منافقانه در سبد ذهن خواننده پرتاب کرد: 86درصد ایرانیان به فکر مهاجرت هستند.
میگویند سه ثانیه فرصت داری تا ذهن مخاطب را تسخیر کنی. کسانی که خبر میخوانند، میدانند که تیترها با ذهن چه میکنند. گاهی هزار تیتر در ذهن داری و یک خبر هم نداری. دوران ما عصر انفجار اطلاعات و بیخبری عالمگیر است. مثل ما، مثل آن نانوایی است که گمان میکرد بیماری سیری گرفته و گرسنه نمیشود.
به طبیب مراجعه کرد. طبیب به او دستور داد در تمام روز ظرفی کنار دستش باشد و هر گاه خواست چیزی میل کند، آن را در ظرف قرار دهد.
نانوا تا شب تمام خرده نانهایی را که به تدریج در میان کار میل میکرد، کنار گذاشت و نزد طبیب آورد.
طبیب فرمود: هر روز به اندازه این ظرف بزرگ نان میخوری. چطور انتظار داری اشتهای خوردن داشته باشی؟
ما نیز دچار صدها تیتر تصویری و صوتی و متنی هستیم که غالبا فضای مجازی به خوردمان میدهد. البته تنها آن نیست. ما در طول روز پیامهای بسیاری در ابعاد کوچک دریافت میکنیم و به خورد باور خود میدهیم. باور ما هر روز از پس آواری از پیامهای نتراشیده و نخراشیده و محاسبه نشده برنمیآید. حتی پس از مدتی میبینی که قوای باور ما خراب شد و ناباور شدیم.
این بلایی است که دنیای پیامهای کوچک حساب نشده به ما میدهند. پیامهایی که گستره بسیار زیادی دارند. از تمام تصاویری که در شهر میبینی تا تمام اصواتی که میشنوی و تمام متنهایی که جویده جویده میخوانی. بدون اینکه بدانی داری خود را سنگین میکنی از چیزی که هیچ چیز نیست، اما چیزهای بسیاری است.
تو در حالی سیر میشوی که هیچ چیز مفیدی به ذهن نسپاردهای و پس از مدتی دائم ضعیف و ضعیف و ضعیفتر میشوی. وقتی ذهن تو با پیامهای درست تقویت نشد، آنگاه بیمار خواهی شد. بیمار و بیمار و بیمارتر.
بسیاری از ما دچار بیماریهایی از این جنس هستیم. بیماریهایی که گاه حتی به آن فخر میفروشیم و با آن خودنمایی میکنیم. میتوانی در شهر آدمهای هزارتکه را ببینی که چطور خود را جلوه میدهند و از خاص بودن و به چشم آمدن تا آخرین حدّ لذت میبرند. آدمهایی که هیچ چیزشان به هیچ چیزشان نمیآید. آدمهای تکه پارهی وصله پینه. آدمهای زشت بدترکیب خودنما. آدمهای دروغ خراب که توهم جذابیت دارند. آدمهای سؤال. اما سؤال غلط. آدمهای پوچ پر از کاه.
حرف، حرف آورد و به اینجا کشید، اما قصدم گفتن این حرفها نبود...
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
پیام خود را با این عنوان منافقانه در سبد ذهن خواننده پرتاب کرد: 86درصد ایرانیان به فکر مهاجرت هستند.
من به این آمار شک دارم. من معتقدم به جز مردهها همه به مهاجرت فکر میکنند. این علامت سلامت یک ملت است. این عنوان مشکل نیست. این دلیل زنده بودن ملت است. مردمی که هجرت را میفهمند بسیار ارزشمند هستند.
منافق تیتر میزند تا ذهن مرا سرکوب کند؛ اما من این خبر را به فال نیک میگیرم. ایرانیها گنجایش جهانی شدن دارند. ذهن ایرانیان عطش فراروی هویتی دارد و میخواهد بدنه بزرگتر خودش را بیابد و بشناسد. ایرانی تحریم و تحقیر شده و از شناسایی جهانش عقب مانده است. تحریم میخواهد جریانات ساختگی در جهان به وجود آورد. میخواهد جهان ایران را دور بزند و به مقصد برسد. این ممکن نیست. مسیرهای مصنوعی دوام ندارند. شکست خواهند خورد. تحقیر یک ملت نتیجهای جز شکست تمدنی ندارد که دست به تحقیر میزند. ایرانیها تسلیم این بازی کثیف نمیشوند. آنچه که میل مهاجرت القاء میشود، میل گردش طبیعی در زمین است که جلوی پایش سنگ انداختهاند. دیوار ساختهاند.
ایرانی دچار یک هجمه بلندمدت است. او با یک دیگری ناهنجار مواجه است. دیگری که سعی دارد، ایرانی را در حصارهای تنگ نگه دارد و اجازه دیده شدن و شناخته شدن و دیدن و شناختن به او ندهد. ایرانیها در تمام این سالها به صورت مشروط فاش شدهاند.
جهان تاب و تحمل واقعیت ایرانیها را نداشت. آنها را تحریم کرد. تهدید کرد. تخریب کرد. با محدودیتهای فراوان به حضور جهانی آنان شکل داد و هر گاه خواست از آن قالب تنگ غلط، بیرون بیاید تنبیه شد و آسیب دید.
میل ایرانیان به مهاجرت بینهایت است. صد در صد ایرانیان باید مهاجرت کنند و جهان را سیر کنند و در گردش جهان بار دیگر خود را بیابند و نشان دهند.
این یک سوی قضیه...
سوی دیگر قضیه اوضاع ناهموار و غیر طبیعی ارتباطات ماست. وقتی میلی محدود شد و مسیری برای آن تدارک دیده نشد، راههای ناهموار را خواهد آزمود و مسیری خواهد گشود. میل مهاجرت غیر طبیعی در واقع عبور از موانع تحریم انسان ایرانی است. اگر تحریمهای ظالمانه زندگی ایرانیها را با اختلال مواجه نسازد، ایرانیها در یک بستر آرام جریان گردش در زمین را به راه خواهند انداخت و کشور خود را زیباتر از هر جای زمین خواهند ساخت. اما رفتارهای خصمانه با ایران و ایرانیان، باعث شده تا انتخابها ما محدود و ناهموار باشد. در نتیجه بخش زیادی از امیال سازنده ما تبدیل به رفتارهای مخرب میگردد. مهاجرت به هیچ وجه نشانه بد نیست. امری رایج در جهان است. در سطحی گسترده. اما اگر این میل طبیعی حرکت انسان بر روی زمین با موانع مختلف مسدود شود، به شکلهای نامتعارف خود را نشان خواهد داد.
تحریمکنندگان نیز میدانند که چه میکنند و میدانند که چگونه پیامها را وارونه به مخاطب برسانند.
آنها گناه ظلم خویش به این ملت بزرگ را به پای حکومتی مینویسند که ایران و ایرانی را از زیر چکمه بردههای استکبار بیرون کشید. به ایرانی عزت داد تا در روابطی هموزن و همسطح و متناسب با سرمایههای تمدنی و فرهنگیاش با جهان مراوده کند. این باعث وحشت حاکمانی شد که میدانستند اگر محک فرهنگ ایرانی به مردمانشان بخورد یا قلب آنان را تسخیر خواهد کرد یا تقلبی بودن آنان را نشان خواهد داد.
ایران باید تحریم میشد تا آنان مطلوب و محبوب بمانند. ایرانیها همین امروز هم جزء طبقه برگزیده کشورهایی هستند که به آن مهاجرت کردهاند.
ایرانیها مردمی روحمند و باورمند هستند. سازنده و سازگارند. منعطف و پیشرو هستند. ایرانیها در حرکت زندگی میکنند. زندگی را در حرکت یافتهاند. آنها در طول صدها و هزاران سال هر کجا پا گذاشتهاند، اثری از خود باقی گذاشتهاند. کشورهای مختلف خاطره ایرانیان گذشته و حال را با خود دارند.
میل مهاجرت در ایران اگر به زبان آمار نیز غیر طبیعی باشد، در واقعیت کاملا طبیعی است. حتی این آمارهای متقلب، میلهای یک درصدی تا صد درصدی را یک کاسه میکنند. میلهای خالی و میلهای قصدمند را یک کاسه میکنند. حتی فکرها را با میلها همکاسه میکنند. آمارهایی که به اندازه تهیه کنندگانشان بوی دروغ و نفاق و فریب و حیله میدهند.
ایرانیان ملتی زنده هستند که اگر رها شوند جهانداری بلدند. آنان میدانند که چرا اصرار دارند ما را در مرزهایمان مهار کنند و ما را بر روی خود فروبریزند.
.
مسئله حجاب که منافقین ان را برای اربابانشان کوک کردهاند، واقعا مسئله غرب نیست.
اصلا برای غرب چه اهمیتی دارد، زنان ما در سیاهچالهها زندگی کنند یا در منارهها به نمایش درآیند؟!
برای آنها مرد و زن ما و خوشامد و بدآمد ما و رضایت و نارضایت ما فرقی نمیکند.
تفاوت در اینجاست که با کدام مسئله میتواند ایران را تضعیف کند و از مرزهای اسرائیل دور کند.
.
.
همه زشتیهایی که آمریکا علیه آنها شعار میدهد، در آستین آمریکا فعال است.
منافقین سعی میکنند زمین را غلط نقاشی کنند تا ما در زمین غرب تسلیم بازی آنها شویم.
از شورش مردم سخن میگویند. امیدواروند عدهای با توهم انقلاب، کشور را به سمت انتحار سوق دهند.
امیدوارند مسئلهسازیها جمهوری اسلامی را به نفع اسرائیل و آمریکا تضعیف کند.
.
.
بیتردید بخشی از تحولات منطقه محصول تلاش مستمر جریان نفاق در داخل است.
قلب مقاومت اگر قدرتمند نتپد، دامنههای آن آسیب خواهند دید.
عهد پنهان غربگرایان با اربابانشان پس کشیدن ایران از مرز اسرائیل و تضمین امنیت آنان است.
.
هدایت شده از پویاگراف
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹
این فیلم دوربین مخفی است و کاملا هم واقعیه . حتما چند بار با حواس کامل ببینیدش و درس بزرگ زندگی ازش بگیرید . بهشت واقعی خاص این گونه افراد هست
حتی اگر دیدید باز ببینید، خیلی ارزش داره🌹
#مادر
🦋 @pooyagraph || پویاگراف 🦋