eitaa logo
دانلود
┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni 📝امشب مه مهر پرور آمد خورشید جمال اکبر آمد در بین خلایق اَشبه الناس بر ماهِ رخِ پیمبر آمد گویند که مرتضای ثانی یا آنکه علی دیگر آمد ارشد پسر حسین زهرا نوباوه باغ حیدر آمد ┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ بازوی پدر، عصای مادر بر دین خدایْ یاور آمد کشتی نجات کربلا را در سیر مسیر لنگر آمد مصباح هدایت است بابش زاْین روی چو مه منور آمد قامت چو قد عمویش عباس یا سرو و سهی، صنوبر آمد ┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ عطار فلک به گلفشانی باعود و عبیر و عنبر آمد اهریمن از او به رعشه افتد بر پیکر ظلم خنجر آمد شُکر آور و شادی آشکارا کن، مؤسم قند و شِکّر آمد ┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ بر «محسنی» و دگر محبان شافع به حساب محشر آمد http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
🏴 شهادت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کسی که حافظ آئین و دین و ایمان بود کسی که مجری آموزههای قرآن بود امام جعفر صادق بزرگ مرد جهاد امام جن و بشر مقتدای خوبان بود نبرد کرد به آل امیه و عباس همانکه جنس سلاحش دلیل و برهان بود لوای علم برافراشت در مدینه علم به جامع نبوی مدرسش درافشان بود رسید سنی و شیعه به حلقه درسش ولیک چند گل سرسبد به بستان بود هشام بن حکم اعلم کلامیون زراه افقه و اندیشمند دوران بود نوشته اند که در بحث مومن الطاقش حریف عالم دربار و اهل حرمان بود کسیکه گر که نمیکرد محضرش را درک ابو حنیفه دو سالی، هلاک نعمان بود فراز قله فقه است و بحر علم و عمل فروتن و متواضع در این دو میدان بود ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به سیره همچو پیمبر مطاع خیل بشر مطیع امر خدای رحیم و رحمان بود گهی که ظلم ز خویشان به حضرتش میشد جواب او به ستم، مهر و لطف و احسان بود بجای فحش، سلام و بجای لعن درود بجای زخم زبان هم دعا بر ایشان بود ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به عرصه های سیاسی ورود کرد ولی نه پشت کرد به دولت نه تشنه بود قیام زید عمویش علیه حاکم شام ز بعد آنکه به حضرت نمود عنوان بود پس از شهادت آن اسوه قیام و جهاد امام جعفر صادق غمین گریان بود به عهد اوست که مروانیان هلاک شدند سپاه فاتح و پیروز از خراسان بود امیر بود ابو مسلم خراسانی قسی و اهل جفا و فریب و طغیان بود به نام آل محمد قیام کرد اما نتیجه کام به عباسیان و عدوان بود خلیفه گشت از آن دودمان یکی سفاح خلافتش ز پس از قتل آل مروان بود به اهل بیت پیمبر ز سوی این غاصب نه ظلم گشت فراوان نه کار آسان بود پس از هلاکت و مرگش، خلیفه شد منصور لعین و رذل و ستمکار و پست و نادان بود ز حقد و کینه منصور و فتنه منصور همیشه جمع محبان حق پریشان بود بنی الحسن ز جفایش شدند زنده بگور گروه دیگری آواره بیابان بود ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ز بعد قتل و جنایات بیشمار سپس ستم به صادق آل نبی فراوان بود گهی شبانه نمود آن امام را احضار گهی به بیت شریفش ز کینه نیران بود نهاد پای به آتش چنان خلیل الله ز شعله اهل حرم خائف و هراسان بود نمود شعله آتش در آن میان خاموش ولی بیاد خیام حسین عطشان بود چرا که بود خودش تکیه گاه فرزندان به کربلا پدر آماج تیر و پیکان بود کسی به خانه آنان نبست آب روان ولی به کرب و بلا آب قیمت جان بود ✍ شعر از مصطفی محسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅─✵🍃🌺💐🌹✵─یا امام رضا علیه السلام ┅─✵🍃🌺💐🌹✵─ http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni من گدایم رضا مرا ارباب چون تو مولاست در جهان، نایاب به گدایان پیام من این است فقط آن در کنند دق الباب غم مخور گر تو راست بسته دری که بود او مفتح الابواب حاجت ار داری یا گرفتاری به سوی طوس کن تو پا به رکاب چون رسیدی به آستان شریف نه به پا، بل به سر برو به شتاب ┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ کند اعجاز با اجازه حق که برانگیزد از کرم اعجاب با دل صاف و با ضمیری پاک گر بخواهی، ببارد هم چو سحاب بی شمار است لطف و احسانش کرمش بیشتر ز حد حساب یا رضا جان، گدایم آمده ام خسته از ره شدم مرا دریاب تشنه ام تشنه‌ی کرامت تو تشنگان را تو می کنی سیراب ┅─✵🍃🌺🍃🌹💐🌹💐🌹✵─ . . http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni
◾️◾️◾️◾️◾️ 🏴 در رثای باب الحوائج موسی بن جعفر علیهما‌السلام پس از چندی که شد موسی بن جعفر اسیر حبس هارون ستمگر شبی فرمود خلِّصنا من السجن ندارم تاب حبس ای حیّ داور چرا چون سندی بن شاهک دون ستم را کرده‌بود از حد افزون تر نهایت در غذایش زهر کین ریخت شرر زد بر تن فرزند حیدر در آن زندان به حین احتضارش نه یار و اقربا بود و نه همسر نیامد حضرت معصومه گریان نشد حاضر کنار باب مضطر برای دیدن روی رضایش دو چشمش بود دائم جانب در در آن مظلومیت جان را فدا کرد ز داغش سوخت زهرا بار دیگر تنش را چار کس تشییع کردند به سوی مرقد پاک و منور در این غربت سلیمان نام دیدش بگفت از کیست این مظلوم پیکر بگفتند این امام رافضی‌هاست که در شهر غریبی گشته پرپر صدا کرد آن سلیمان اهل بغداد کجایید ای محبان پیمبر بود این پیکر فرزند احمد که مانده بی انیس و یار و یاور گرفتند آن بدن را غسل دادند کفن شد آن بدن با دیدۀ تر بپا کردند تشییع عظیمی که شد بغداد غرق غم سراسر سلیمانی به عاشورا بُد ای کاش کنار پیکر آن شاه بی سر کند تشییع جسم پاره پاره کند تشییع ابدان مطهر تن پاکش نشد تشییع اما سرش تشییع شد الله‌اکبر نه با ذکر و دعا و حمد و یاسین به ساز و بربط قوم بداختر نه با تابوت و بوی سدر و کافور که روی نیزه جلاد کافر نه بهر دفن در پیش عزیزان برای طشت و چوب و خمر مُسکَر نه تنها پیش چشم دشمنانش که پیش زینب مظلومه، خواهر ربابش می نماید آه و زاری سکینه می زند بر صورت و سر یقینا بود در این قصّه حاضر وجود حضرت زهرای اطهر ندید این داستان گویا رقیه گمانم بود در آغوش مادر چرا؟ چون داشت با بابا قراری خرابه وعدگاه باب و دختر به حق این همه باب الحوائج الهی داد ما رس روز محشر خدایا این مریضی را نما دفع مکن بر ما بلای خود مقدر ◾️◾️◾️◾️◾️ شعراز: مصطفی محسنی http://eitaa.com/daftarsoroodehaimostafamohseni