📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_6
🔰#ترجمه_خطبه_2 (پس از بازگشت از نبرد صفین در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
1⃣ ستايش پروردگار
✍ستایش میکنم خداوند را، برای تکمیل نعمتهای او و تسلیم بودن در برابر بزرگی او، و ایمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نیازها از او یاری میطلبم؛ زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بینیاز گرداند، نیازمند نخواهد شد. پس ستایش خداوند، گران سنگ ترین چیز است، و برترین گنجی است که ارزش ذخیره شدن دارد، و گواهی میدهم که جز خدای یکتای بی شریک، معبودی نیست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داریم و تا زندهایم بر این باور استواریم، و آن را برای صحنههای هولناک روز قیامت ذخیره میکنیم، زیرا شهادت به یگانگی خدا، نشانه استواری ایمان، بازکننده درهای احسان، مایه خشنودی خدای رحمان، و دورکننده شیطان است.
2⃣ ویژگیهای پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
✍و شهادت میدهم که محمد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دینی آشکار، و نشانهای پایدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و تردیدها را نابود سازد و با دلایل روشن استدلال کند، و با آیات الهی مردم را پرهیز دهد، و از کیفرهای الهی بترساند.
3⃣ شناخت عصر جاهلیت
✍خدا پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههای دین پاره شده و ستونهای ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهایی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدایت بی نور، و کور دلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید؛ ایمان بدون یاور مانده و ستونهای آن ویران گردیده و نشانههای آن انکار شده، راههای آن ویران و جادههای آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلی شیطان را اطاعت میکردند و به راههای او میرفتند و در آبشخور شیطان سیراب میشدند.
با دست مردم جاهلیت، نشانههای شیطان، آشکار و پرچم او برافراشته گردید. فتنهها، مردم را لگد مال کرده و با سُمهای محکم خود، نابودشان کرده و پا برجا ایستاده بود. اما مردم حیران و سرگردان، بیخبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بتپرستان) زندگی میکردند. خواب آنها بیداری، و سرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمینی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
✅ کانال دقایقی با قرآن👇
🌷↪️@daghayeghibaquran
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_7
🔰#ترجمه_خطبه_2 (پس از بازگشت از نبرد صفین در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
4⃣ ویژگیهای أهلبیت علیهمالسّلام
✍عترت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ جایگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علم خدا و مَرجع احکام اسلامی، و نگهبان کتابهای آسمانی و کوههای همیشه استوار دین خدایند. خدا به وسیله أهلبیت علیهمالسّلام پشت خمیده دین را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از میان برداشت.
5⃣ سیمای فاسدان
✍برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فریب آبیاری کردند، و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند!.
6⃣ جایگاه خاندان پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
✍کسی را با خاندان رسالت نمیشود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت أهلبیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اساس دین، و ستونهای استوار یقین میباشند. شتابکننده، باید به آنان بازگردد و عقبمانده باید به آنان بپیوندد؛ زیرا ویژگیهای حق ولایت به آنها اختصاص دارد و وصیت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ نسبت به خلافت مسلمین و میراث رسالت، به آنها تعلق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپردید) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جایگاهی که از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.
🔰#ترجمه_خطبه_3 (معروف به خطبه شقشقیّه که درد دلهای امام عليهالسّلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است)
1⃣ شکوه از ابابکر و غصب خلافت
✍آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابکر، جامه خلافت را بر تن کرد، در حالی که میدانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسیاب است به آسیاب، که دور آن حرکت می کند. او میدانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشهها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد.
پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کنارهگیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه میدارد!. پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود. و با دیدگان خود مینگریستم که میراث مرا به غارت میبرند!. تا اینکه خلیفه اول، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد.
2⃣ بازی ابابکر با خلافت
✍سپس امام عليهالسّلام مَثَلی را با شِعری از اعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حیان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود!.)
شگفتا! ابابکر که در حیات خود از مردم میخواست عذرش را بپذیرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد دیگری درآورد؟. هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهرهمند گردیدند.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
✅ کانال دقایقی با قرآن👇
🌷↪️@daghayeghibaquran
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_6
🔰#ترجمه_خطبه_2 (پس از بازگشت از نبرد صفین در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
1⃣ ستايش پروردگار
✍ستایش میکنم خداوند را، برای تکمیل نعمتهای او و تسلیم بودن در برابر بزرگی او، و ایمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نیازها از او یاری میطلبم؛ زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بینیاز گرداند، نیازمند نخواهد شد. پس ستایش خداوند، گران سنگ ترین چیز است، و برترین گنجی است که ارزش ذخیره شدن دارد، و گواهی میدهم که جز خدای یکتای بی شریک، معبودی نیست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داریم و تا زندهایم بر این باور استواریم، و آن را برای صحنههای هولناک روز قیامت ذخیره میکنیم، زیرا شهادت به یگانگی خدا، نشانه استواری ایمان، بازکننده درهای احسان، مایه خشنودی خدای رحمان، و دورکننده شیطان است.
2⃣ ویژگیهای پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
✍و شهادت میدهم که محمد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دینی آشکار، و نشانهای پایدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و تردیدها را نابود سازد و با دلایل روشن استدلال کند، و با آیات الهی مردم را پرهیز دهد، و از کیفرهای الهی بترساند.
3⃣ شناخت عصر جاهلیت
✍خدا پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههای دین پاره شده و ستونهای ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهایی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدایت بی نور، و کور دلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید؛ ایمان بدون یاور مانده و ستونهای آن ویران گردیده و نشانههای آن انکار شده، راههای آن ویران و جادههای آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلی شیطان را اطاعت میکردند و به راههای او میرفتند و در آبشخور شیطان سیراب میشدند.
با دست مردم جاهلیت، نشانههای شیطان، آشکار و پرچم او برافراشته گردید. فتنهها، مردم را لگد مال کرده و با سُمهای محکم خود، نابودشان کرده و پا برجا ایستاده بود. اما مردم حیران و سرگردان، بیخبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بتپرستان) زندگی میکردند. خواب آنها بیداری، و سرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمینی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
✅ کانال دقایقی با قرآن👇
🆔 @daghayeghibaquran
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_7
🔰#ترجمه_خطبه_2 (پس از بازگشت از نبرد صفین در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
4⃣ ویژگیهای أهلبیت علیهمالسّلام
✍عترت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ جایگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علم خدا و مَرجع احکام اسلامی، و نگهبان کتابهای آسمانی و کوههای همیشه استوار دین خدایند. خدا به وسیله أهلبیت علیهمالسّلام پشت خمیده دین را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از میان برداشت.
5⃣ سیمای فاسدان
✍برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فریب آبیاری کردند، و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند!.
6⃣ جایگاه خاندان پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
✍کسی را با خاندان رسالت نمیشود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت أهلبیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اساس دین، و ستونهای استوار یقین میباشند. شتابکننده، باید به آنان بازگردد و عقبمانده باید به آنان بپیوندد؛ زیرا ویژگیهای حق ولایت به آنها اختصاص دارد و وصیت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ نسبت به خلافت مسلمین و میراث رسالت، به آنها تعلق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپردید) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جایگاهی که از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.
🔰#ترجمه_خطبه_3 (معروف به خطبه شقشقیّه که درد دلهای امام عليهالسّلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است)
1⃣ شکوه از ابابکر و غصب خلافت
✍آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابکر، جامه خلافت را بر تن کرد، در حالی که میدانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسیاب است به آسیاب، که دور آن حرکت میکند. او میدانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشهها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد.
پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کنارهگیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه میدارد!. پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود. و با دیدگان خود مینگریستم که میراث مرا به غارت میبرند!. تا اینکه خلیفه اول، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد.
2⃣ بازی ابابکر با خلافت
✍سپس امام عليهالسّلام مَثَلی را با شِعری از اعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حیان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود!.)
شگفتا! ابابکر که در حیات خود از مردم میخواست عذرش را بپذیرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد دیگری درآورد؟. هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهرهمند گردیدند.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
✅ کانال دقایقی با قرآن👇
🆔 @daghayeghibaquran