26.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🎥⭕️ قصیده فوق العاده زیبا و شنیدنی
سید حمیدرضا برقعی در وصف #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام:
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
خسته از ماندن و آمادهی رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
بیخود از خود، به خدا با دل و جان میآمد
زیر شمشیر غمش رقصکنان میآمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت: لا حول و لا قوة إلّا بالله
رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست
زخم ها با تو چه کردند؟ جوانتر شدهای
به خدا بیشتر از پیش پیمبر شدهای
مثل آیینهی در خاک مکدّر شدهای
چشم من تار شده؟ یا تو مکرّر شدهای؟!
من تو را در همهی کربوبلا میبینم
هر کجا مینگرم جسم تو را میبینم
ارباً اربا شده چون برگ خزان میریزی
کاش میشد که تو با معجزهای برخیزی
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم...
#التماس_دعا 😭
#نشر_دهید_لطفا...
🔶 با حضورتان از کانال #دهه_پنجم حمایت کنید 🌹
🔰🔰🔰
@daheye5
# پُست ۱۰۱۸