هدایت شده از امیرحسین ثابتی
در برنامه امشب جهان آرا تعدادی از شبهات پرتکرار این روزها مطرح و پاسخ داده میشود.
با حضور حجه الاسلام راجی
استاد حوزه و دانشگاه
"این برنامه استثنائا ضبطی است"
شنبه ساعت ۲۲
شبکه افق
تکرار؛ یکشنبه ساعت ۱۴.۳۰
عضو کانال شوید 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
👈 حکایت بیتابی یک عالِم بر درگذشت مادر
👈 خدمت به والدین؛ کلید ورود به بهشت
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از کانال حسین دارابی
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه بلندگو گرفته دستش داره راه میره آهنگ برای فلسطین گذاشته😁
🔻 روایت مردمی از قطر
#حسین_دارابی 👈 عضو شوید
@hosein_darabi
هدایت شده از امیدها و دغدغهها-عزیز غضنفری
#آقای_زیباکلام!
اگر نظام سرمایه اجتماعی و همراهی مردم را به همراه نداشت که اربابان غربی شما بارها #ایران_عزیز را با خاک یکسان کرده بودند! اگر این سیستم مردم را پشت سر خود نداشت که شما مدعیان روشنفکری و ترسوهای تاریخ، ده بار کشور را دو دستی تحویل آمریکا و انگلیس داده بودید!
@ghazanfari58
هدایت شده از کانال مسجد حضرت نورالاصفیا(عج)
✅🖌✅🖌✅🖌✅🖌✅🖌✅
کانال دهه هشتاد نودی ها
با پیامهای مناسب جوانان ونوجوانان ؛ جهت دعوت از دیگران و عضویت آنان لینک کانال را ارسال فرمایید:
@daheyhashtadnavadiha
هدایت شده از جهاد کبیر
🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖍🖌🖌🖌🖌🖌🖌
دوستان خود را جهت پیوستن به کانال جهاد کبیر از طریق لینک زیر راهنمایی کنید
👇👇👇👇
@jahadekabeer
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔴 نتیجه #احتکار و #گران_فروشی :
تو هر عصری عذاب فرق داره
#خاطرات_واقعی
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشاندادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که این بار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر... بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته.
لحن و عبارت " برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد. خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی میکردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران به شدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند.
عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه میکردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی میکردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر...
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت :- بچه پامنار بودم. گندم و جو میفروختم. خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
📚"دکترمرتضی عبدالوهابی "استاد آناتومی دانشگاه تهران
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از کانال مسجد حضرت نورالاصفیا(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وضعیت کسانی که گرفتار کانالهای ضدانقلاب شدن و گوش بفرمان BBC VOA وغیره هستند 🤣😁🤣هر چی میخوای نجاتشون بدی بیفایده است
@mina_foroozesh
20.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ وضعیت خیلی خراب شده! چشمتون روز بد نبینه!
خانم بی حجاب گفت: زر نزن! 😱😰