eitaa logo
یادداشت‌های روزانه
8 دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
0 فایل
این کانال، دفتر یادداشتی است برای افکار پراکنده‌ای که دوست دارند شنیده شوند. فی‌البداهه آغاز شده و با همین بداهه‌ها ادامه می‌دهد، شاید مخاطب داشته باشد، شاید هم نداشته باشد. حداقل کارکردش این است که صاحبش را از بار سنگین افکار روزانه خلاص می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
یک جوکِ ترسناکِ واقعی: باید در اینترنت به استقلال برسیم! کوته‌فکرها تصمیم‌ساز شده‌اند. اینکه اتصال به اینترنت هنوز مختل است یک درد است، اما دردِ بزرگتر زندگی در کشوری‌ست که مقام‌های بلندپایه و سیاست‌گذاران و مجریان و حافظانِ سیاست و قانونش مطلقاً چیزی دربارۀ «شبکۀ جهانی اینترنت» نمی‌دانند. متن کامل: http://vrgl.ir/zu6CD @dailynotes
از گرانی بنزین تا اعتراض تا قطع اینترنت؛ همه آنچه با فرهنگ ساخته می‌شود. ... چقدر محتوای متنی، نشریه، کتاب و فیلم و مستند خوب و قابل رقابت تولید کرده‌ایم؟ چقدر توانسته‌ایم با عملکرد خوب و صادقانه، اخلاق و ادب و فرهنگ را در کشور نهادینه کنیم که دیگر لازم نباشد از وجود ماهواره و اینترنت در متن زندگی مردم بترسیم؟ متن کامل: http://vrgl.ir/fAbiy @dailynotes
یادداشت‌های روزانه در تلگرام: t.me/roozanehnotes @dailynotes
‏خب...بعدش؟!! درخواست و پیشنهاد و خواسته مشخصی نداره این متن. هدفش چیه دقیقا؟!!! "من هستم!!" میدونیم، هستید. در خانه‌های شیک و ماشین‌های لوکس خودتون!! این بیانیه سیاسی چه دردی از مردم قراره دوا کنه؟! http://eitaa.com/dailynotes http://t.me/roozanehnotes
هر دم از این باغ بری می‌رسد!!! امروز یه ویدئو و کلیپ دیدم در نقد اظهارات شخصی که از تریبون رسمی شبکه یک جمهوری اسلامی پخش شده و هنوز در شوک به سر می‌برم! واقعا به کجا داریم میریم؟! چرا دست هر کس و ناکسی میکروفون میدید؟! به خدا قسم مقصرید و باید جواب بدید. این چه بساطیه راه انداختید! لااقل اسم دین و قرآن و شیعه رو نیارید، روی هر چه اسلام و مسلمونیه رو سفید کردید! یک تماس تلفنی تا میاد چهار تا حرف حساب بزنه رو سریع قطع می‌کنید یا میان‌برنامه میذارید، اون وقت اجازه میدید هر چیزی به اسم دین کامل پخش بشه؟! فقط چون قرآن دست گرفته مقدس میشه؟!! سرم داره سوت میکشه، دیگه نمیدونم چی بگم واقعا!! به کجا باید پناه برد؟!! خودستایان تکیه بر اریکه‌ها زده‌اند؛ کتاب خدا را چنان می‌خوانند که سود ایشان است. آنان که طیلسان زهد پوشیده‌اند تک پیرهنان را پیرهن بر تن می‌درند؛ آنان که دستار بر سر نهاده‌اند سر از گردن خداترسان می‌اندازند؛ و آنان که آب بر مردمان می بندند مردمان را آب از لبه تیغ میدهند. این نیست آنچه ما می‌گفتیم. اینان سپاه آز می‌آرایند و دیوار غرور می‌افرازند و کوشک‌های خودپرستی می‌سازند و انبانشان را از انباشتن پایانی نیست. بهرام بیضایی, روز واقعه Eitaa.com/dailynotes T.me/roozanehnotes
باغ کتاب تهران در گذر زمان چند روز پیش که برای تنوع لپ‌تاپ و کتاب و دفتر را زیر بغل زده و تصمیم گرفتم از فضای معنوی و معطر به عطر کتاب این مجموعه نهایت استفاده را داشته باشم، نگهبان بیسیم به دست مجموعه مرا مجبور کرد که لپ‌تاپ را کنار بگذارم و آبمیوه‌ای از همان جا بخرم و به جای کار مشغول خوردن شوم. بعد از آن رفتم که ببینم چه بلایی به سر جوانان باانگیزه مملکتم آورده‌اند؛ و بله .... متن کامل: http://vrgl.ir/lgWXM Eitaa.com/dailynotes T.me/roozanehnotes
مشکلات بسیار داریم، اما مسئله نه! | انتشار یادداشتی از دکتر داوری با عنوان «ایران و مسائل و مشکلاتش» ...می‌گویند ما اختلاف داخلی و سیاست دوگانه داریم و از سیاست دوگانه کاری بر نمی‌آید. کاش می‌توانستیم در همین جا درنگ کنیم و بپرسیم این سیاست دوگانه چیست و چرا ما سیاست دوگانه داریم. مگر همه مردم ایران نمی‌خواهند که کشور مدرسه خوب و دانشگاه پرسشگر و مسئله‌یاب و راهگشا و بازار و اداره سالم و بیمارستان و درمانگاه پرستار و درمانگر و پلیس مواظب و بیدار و پاسدار امنیت و قضای عادل داشته باشد؟ چرا همه اینها را می‌خواهند اما اینها را برای وقتی می‌خواهند که رقیب از میدان به در رفته باشد. این تضاد شدید نامصرّح و پوشیده  اثر بازدارنده‌اش را در سیاست و تدبیر کار کشور می‌گذارد. دو گروهی که با هم اختلاف دارند نمی‌توانند با هم بنشینند و اختلاف‌های خود را به بحث بگذارند زیرا اصول مقبول مشترکی ندارند که گفتگوی خود را از آنجا آغاز کنند... متن کامل: http://linkp.ir/LRMD @dailynotes
یادداشت‌های روزانه
@dailynotes
تقریبا یک سال و اندی از رشد بی‌سابقه قیمت دلار گذشت. در این یک سال چه صرفه‌جویی‌ها که نکردیم، چه خون دل‌ها که نخوردیم، تقریبا قیمت همه چیز از نون و پنیر و گوشت و انواع و اقسام خوراک و پوشاک سه برابر شد. آخر برج یک کارمند برایش شده وسط برج یا حتی اول برج. ده روز از برج جدید نگذشته کف‌گیر به ته دیگ می‌رسد. ناچار مسافرت‌ها را کم کردیم، ناچار هزینه‌های اضافی رفت و آمد را کم کردیم، به ناچار لباس‌های قدیمی‌تر را از گنجه درآوردیم، شستیم، اتو کردیم و برایمان جلوه تازه پیدا کرد، تا نکند لباس جدیدی بخواهیم و در این گرانی از عهده‌ هزینه‌اش برنیاییم. لباس‌های قدیمی‌مان اگر نو نیستند، عطر و رنگ خاطرات را دارند! . داشتیم خو میگرفتیم به وضعیت بحرانی‌مان که جمعه صبحی بیدار شدیم و شصتمان خبردار شد که بله قرار است یک بار دیگر همه چیز سه برابر شود!! در دو سال، افزایش ۹ برابری همه چیز!!! . هنوز هم سرگیجه دارم، مثل آدمک آهنی بالا گیج و حیرانم. یک عمر دویدیم و دویدیم و دویدیم به امید آنکه آینده‌ای بسازیم. همه رفتن‌ها حس چرخیدن پیدا کرده، هرچه می‌رویم دوباره میرسیم سرجای اول! روز از نو روزی از نو. . سه هفته گذشته و هنوز نمی‌دانم چه باید بکنم، هنوز مات و مبهوتم که چگونه قرار است ادامه دهیم! هفته اول که نت قطع بود، هم شوکه بودیم هم عصبانی و هم بی‌خبر از همه جا، حتی خانواده در شهری دیگر. . قبل از این داستان پر از انرژی بودم و انگیزه، برای رفتن، برای نوشتن، برای گفتن از خوبی‌ها و بدی‌ها، برای ساختن آینده، درد و ناراحتی بود اما یا به آن خو کرده بودیم و یا ناچار به زندگی مسالمت‌آمیز با کلافگی‌ها تن داده بودیم. در کنارش امید هم بود، انگیزه هم بود. . اما بنزین دلار نیست، سه برابر شدن بنزین با سه برابر شدن دلار مثل هم نیست، اثری که این تغییر بر زندگی مردم ما می‌گذارد غیر قابل انکار است. بدتر از آن اعتمادی نیست! هر چه مشکل هم که داشته باشی وقتی خیالت راحت است که پدر و مادری داری که حواسشان به تو هست کمتر غصه میخوری چون پشتت گرم است، چون میدانی مشکلات قابل تحمل است. اما امان از وقتی که اعتماد از بین برود! اما امان از وقتی که پشتت خالی باشد، امان از وقتی که حس کنی تکیه‌گاهی نداری، امان از وقتی که بفهمی آن کس که قرار بود پشتیبان تو باشد با دروغ و فریب و ریاکاری، با لبخند به تو خنجر می‌زند و اصلا انگار نه انگار، به روی مبارک که نمی‌آورد که هیچ، همچنان به تو دروغ می‌گوید و قهقهه سر می‌دهد. انگار فهمیدن و نفهمیدن تو برایش فرقی ندارد، او کار خودش را می‌کند. او نیازش به تو برطرف شده و دیگه رای نمی‌خواهد که وعده دهد!!! . چه خوش گفت سهراب: جای مردان سیاست بنشانید درخت... پ.ن: این دست‌سازه زیبا صرفا چون الهام‌بخش این متن شد، اینجاست وگرنه این سرگرمی فوق‌العاده علمی را چه به سیاست و سیاست‌بازی. و البته این آدم آهنی کوچک می‌داند چرا و چگونه می‌چرخد. امید که چرخ روزگار بر وفق مرادتان دگرگون شود! آمین. T.me/roozanehnotes @dailynotes
#برشی_از_کتاب @dailynotes
#برشی_از_کتاب @dailynotes
#یلدا مبارک @dailynotes
یادداشت‌های روزانه
#یلدا مبارک @dailynotes
قدمت دقیق رسم را نمی‌دانیم، اینکه چه شد پیشینیان ما برای چند لحظه بیشتر در زندگی اهمیت قائل شدند و تصمیم گرفتند آن را جشن بگیرند. هرچند چندان عجیب نیست وقتی قشنگ‌ترین ضرب‌المثل زبان فارسی این باشد که "وقت طلاست". درست است که در سال‌های اخیر این رسم رونق خیلی بیشتری گرفته و تجمل‌گرایی و نمایش هم ضمیمه آن شده و رنگ و بوی بیشتری به آن داده که گاهی باعث مذمت آن می‌شود، اما از آن رسم‌هایی است که رونق گرفتنش شیرین و دوست‌داشتنی است. اینکه سعی کنیم در کنار هم باشیم، به خانواده سر بزنیم، شادی کنیم و دمی از دنیای فناوری فاصله بگیریم و در کنار عزیزانمان خوش بگذرانیم. حتی در این اوضاع آشفته و بحرانی اقتصادی هم می‌شود با سادگی بیشتری با چند خوردنی ساده و ارزان به با هم بودن فکر کرد و از آن لذت برد. چند دانه انار هزینه اضافی تحمیل نمی‌کند و اینقدر خوشرنگ است که می‌تواند به تنهایی جور میزهای خوش آب و رنگ پر از آجیل و شیرینی را بکشد. حتی اگر دستمان به دهنمان می‌رسد و می‌توانیم مفصل بگیریم، چه خوب است که به فکر آنهایی باشیم که ندارند، و ساد‌ه‌تر را برگزار کنیم. چه خوب است که در این روزها به فکر هم باشیم، مهربانی کنیم، خوش‌رفتار باشیم، دست هم را بگیریم، غم‌های هم را کم کنیم و برای یکدیگر نیکی و خیر بخواهیم. ما را به دولتمردانمان امیدی نیست، پس این رفتارها را بیشتر کنیم، دنیای اطرافمان زیباتر خواهد شد. خدا را چه دیدید شاید آن بالایی‌ها هم یاد گرفتند، شاید هم از خجالت و شرم آب شدند و جای خود را به مهربان‌ترها و اخلاق‌مدارترها دادند. به هرحال آرزو بر جوانان عیب نیست! یلداتون مبارک. ۱۳۹۸/۹/۳۰ @dailynotes
سردار آرامش در زمانه‌ای که عده‌ای بی‌سواد و ریاکار تریبون‌ها اشغال می‌کنند و حرفی برای گفتن ندارند! در زمانه‌ای که مردان واقعی را گوشه‌نشین کرده‌اند و ریاکاران بر مسندها تکیه زده‌اند! در زمانه‌ای که فاصله مرد و نامرد یک نون ناقابل است! و در زمانه‌ای که تشخیص حق از باطل چنان دشوار و پیچیده شده که ترجیح می‌دهی در موقعیت‌هایی سکوت کنی! آرامش متانت صداقت صراحت عزم راسخ اراده قوی ایمان قلبی واژه‌هایی است که با دیدن این مرد بزرگ به راحتی و سادگی بر ذهنت حک می‌شود. در یک کلمه؛ مرد خدا. حاج قاسم نیازی نداشت روی منبر رود، شعار دهد، فریاد بزند، یا روضه بخواند، حاج قاسم با دعا هم اشک جمعیتی را در می‌آورد. حاج قاسم بدون حاشیه‌سازی وظیفه‌اش را می‌داند و به بهترین شکل انجام می‌دهد. حاج قاسم نمونه بارز یک سرباز حق‌شناس و وظیفه‌شناس دوران آرمان‌خواهی و آرمان‌طلبی دهه شصت است که آلوده دنیای سیاست دهه‌های بعدی نشد، در دوران جنگ در دهه شصت ماند اما در دهه نود جنگید و تلاش کرد و به آرزویش رسید. حاج قاسم، حاج قاسم ماند و به دکتر و مهندس فلان و بهمان تبدیل نشد. او مرد بود، مرد ماند و مرد رفت. حاج قاسم با آن نگاه آرام و چهره معصوم در خاطر ما خواهد ماند. آرامش و اراده استوار او امتی را آرام کرد، باید منتظر بود و دید شهادت او با این امت چه خواهد کرد. اولین واکنش‌ها نشان از وحدت دارد. خوب بودن اینگونه است؛ شعار نمی‌خواهد، ریا نمی‌خواهد، تظاهر نمی‌خواهد، با عملت، با شجاعتت، با رفتارت می‌توانی قلب‌هایی را از آن خود کنی. شهادت برازنده چنین مردانی است. شهادت کمترین مزد این بزرگ‌مرد است. شهادتت مبارک ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ @dailynotes
این روزها با دیدن و شنیدن نظرات بعضی از دوستان و برخی دیگر که اتفاقا فعالان رسانه‌ای هستند، این جملات از نهج‌البلاغه در ذهنم مرور می‌شود: «شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند! قلب را مى‌میراند و غم و اندوه را سرازیر مى‌کند که آنها در مسیر باطل خود، چنین متّحدند و شما، در طریق حقّتان، این گونه پراکنده و متفرّق» «فَیَا عَجَباً! عَجَباً ـ وَ اللهِ ـ یُمِیتُ القَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنِ اجْتِمَاعِ هؤُلاَءِ القَوْمِ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ!» همین. باقی بقایتان! @dailynotes
🖤 مطمئنا همگی عمیقا و شدیدا از حادثه دیروز کرمان و حادثه هوایی امروز برای انسان‌های بی‌گناه، ایرانی و غیرایرانی، ناراحت و متاثریم. و واقعا اینهایی که تو شبکه‌های اجتماعی به جون هم افتادند رو نمی‌فهمم به خدا!!! کی میخوایم یاد بگیریم هرچیزی رو سرجای خودش بذاریم و قاطی نکنیم وقتی عصبانی و احساساتی میشیم؟!! @dailynotes
آزادی آرمان آدمی است از ازل تا ابد. آزادی وجه اشتراک ما انسان‌هاست، از هر طیف و نژاد و با هر دین و عقیده. سرود آزادی را ما انسان‌ها می‌سراییم و تندیس آزادی را ما انسان‌ها در بند می‌کنیم! آنگاه که آزادی و منیت به هم پیوند می‌خورند، آزادی قربانی می‌شود. و آنگاه که آزادی بازیچه هوس‌های بی‌پایان آدمی است انسانیت به قربانگاه می‌رود. بشری را نام ببرید که آزادی را نخواهد و ستایش نکند! آزادی را ستایش می‌کنیم، اما نه همیشه و نه همه جا! آزادی وقتی خوب است که برای من باشد نه دیگری! این تناقض آشکار چیست؟ این پارادوکس چرا زمان و مکان نمی‌شناسد! در طول تاریخ همه اجداد ما برای آزادی جنگیده‌اند و جنگیده‌اند و جنگیده‌اند. این جنگ انتهایی نمی‌شناسد. واقعا چرا؟!! نسل بشر آزادی می‌خواهد و برایش مبارزه می‌کند و جان می‌دهد، اما هنوز که هنوز است از پس گذشت قرن‌ها نتوانسته آن را به دستش بیاورد! شاید هیچ وقت هم به آن نرسد! راستی چرا؟!!! ادامه دارد.... @dailynotes
شاید اگر فکر می‌کردیم همه در یک کره خاکی زندگی می‌‌کنیم، همه یک موجود واحدیم و کاملا یکسان، همه با هم برادریم، این آرمان دست‌یافتنی‌تر میشد! شاید اگر بنی‌آدم بودیم و اعضای یک پیکر، دیگر این واژه را در بند و لگدمال نمی‌کردیم! شاید اگه به جای آزادی، طالب آزادگی باشیم روزی به هر دو هدف برسیم! پ‌ن: آزادی بیان جزئی از آزادی است. @dailynotes
معمولا سراغ کتاب‌های پرفروش با عناوین پرطمطراقی که با تمام وجود فریاد می‌کشند من را بخرید و به سرعت نیز به چاپ‌های بالا می‌رسند، نمی‌روم. اما خب این کتاب اتفاقی به دستم رسید و اینقدر قدرت ایجاد شوک و مسخ‌کنندگی داشت که تا چند ساعت مداوم من را درگیر خودش کرد. در این یادداشت به طور خلاصه نظر شخصی خود را در مورد این کتاب و ترجمه آن می‌نویسم. در ادامه می‌توانید متن کامل را بخوانید: http://vrgl.ir/jJHzL هشدار: این کتاب برای زیر ۱۴ سال به هیچ‌وجه مناسب نیست، بیشتر از لحاظ مقدار خشونت و تلخی‌های بیان شده در آن. @dailynotes
امسال همگی سیزده‌‌بدر رو ناچاریم تو خونه بگذرونیم. و مطمئن باشید اتفاق بدی نمی‌افته. تو خونه هم خوش میگذره. امسال هم به لطف کرونا احتمالا رودخونه‌ها و پارک‌ها و جاده‌ها و هوا کمتر آلوده میشن. و به فال نیک بگیریمش. باشد که یاد بگیریم خیلی از کارها رو میتونیم انجام بدیم یا ندیم، نه اینکه کرونا مجبورمون کرده، بلکه به‌خاطر خودمون و محیط‌زیست و آیندگان. واقعیت اینه که علی‌رغم همه سختی و مصیبت و رنج‌هایی که داره، کرونا خیلی چیزها به ما یاد داد، که ایشاله به‌زودی یه مطلب می‌نویسم در موردش. امیدوارم سیزده خوش بگذره. @dailynotes
چگونه فارسی را پاس بداریم؟ 🔹 "دیجیکالا کمپینی به اسم آنباکس ران کرده، در این کمپین مسابقه‌ای در حال انجام است که در آن مخاطب جعبه‌های ارسال شده از طرف دیجیکالا را آنباکس می‌کند، ویدئو می‌گیرد و برای مسابقه می‌فرستد." در جمله بالا چند کلمه نامانوس انگلیسی می‌بینید؟ بله، نامانوس. از همین نکته می‌خواهم شروع کنم، وقتی گفته می‌شود زبان فارسی در حال اثرگیری غیرمتعارف از انگلیسی است و این منجر به نابودی زبان شیرین مادری ما خواهد شد، منظور این نیست که فارسی از هرگونه کلمه و عبارت غیرفارسی بری بوده و خواهد بود. بلکه منظور این است که هویت زبان از بین نرود. ادامه مطلب: https://vrgl.ir/BDJih @dailynotes