سه سوت برسه به دست گیرنده ش، با جغد نامه بر!🌕🦉

همچون نامه‌ای جادویی از دنیای خیال، هر روز پنجره‌ای نو به سوی جهان‌های فانتزی و ادبی می‌گشاید؛ نقطه قوتش، سبک خاص و دل‌نشینی‌ست که ترکیبی از تخیل، تصویرسازی شاعرانه و عشق به کتاب را در قالبی خلاقانه ارائه می‌دهد. @dailywizards .💗

ادمین‌های این کانالا واقعا ✨💫💞 هستن

کتابخون: اوه، یادش بخیر. اره، خوب یادمه زمانی که مجبور شدیم برای نجات Seahorse (اسب دریایی) (آخه اگر دقت کنید سرزمین خوشگل ما گوشه پایین سمت راست شنبه‌ یه اسب دریاییه) از دست آب که دیونه شده بود و مدام سیل میومد از دریای مجکسی بگذریم تا به Temperet Gate برسیم و اونجا بعد از کشتن امبریات‌ها به Scornfiald رسیدم. هعی یادش بخیر اونجا به خاطر نداشتن غدا دیونه شده بودیم و تا سر حد مرگ میخندیدیم😂. ادامه دارد... #yggdrasil & #ویدار

کتابخون: بعد از یکم استراحت بعد از تقریبا یک هفته پیاده روی بلاخره به هزارتوی Eilxisys رسیدیم و اونجا شاید باورتون نشه ولی بعد از ده روز دور خودمون چرخیدن بلاخره از هزارتو در اومدیم به The Blackened wood رسیدیم و از اونجا مجبور شدیم با ارکونوا ها معامله کنیم و در عوض ۱۰ تا شمش طلا کلید ورود به قصر Central Exchange بگیریم (کوتوله های لعنتی😂😒) اره دیگه رفتیم تو قصر و با ساحره یکم دعوا کردیم گفتیم د آخه دست از سر ما و آب و سرزمین‌مون بردار و گلیلیلیلیلیلی پیروز برگشتیم خونهههههه😌 #yggdrasil & #ویدار

کتابخون --- برخلاف اکثر فرزندان آتنا ، شخصیت مغرور و علم زده نداشت. درست است که همیشه از نبوغش استفاده نمی کرد ، اما به موقع خوب می توانست با تلنگری ذهنش را بیدار کند. با کابین هفائستوس رفت و آمد زیادی داشت ، و به کمک همان ها نیزه ای کارآمد برای خود ساخته بود. به ماموریت های چندانی نرفته بود ، اما خودش سرپرست همه‌شان بود؛ و صد البته که همه به بهترین نحو ممکن انجام شدند‌. مگر می شود هوش فرزندان آتنا شکست بخورد؟