eitaa logo
دَکَل دیدبانی
394 دنبال‌کننده
383 عکس
269 ویدیو
14 فایل
🚨محافظه کاری قتلگاه انقلاب است🚨 eitaa.com/dakal_d حرف ناشناس در خدمتیم https://eitaayar.ir/anonymous/Q44T.F137tI
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 شهید سيّد عبّاس موسوی، شهيد سيِّد حسن نصرالله و شهيد حاج أبو مهدی المُهندس (رضوان الله عليهم أجمعين)... http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
68.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨خاطره دیدار مرحوم علامه حسن‌زاده آملی (ره) با علامه مجاهد (ره) پس از جنگ ٣٣ روزه http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨خداحافظ ای ایرانی ترین، ایرانی... برای تک تک این کلمات باید خون گریه کرد... خدایا تو شاهد باش... ما عاشق این مرد هستیم... تو شاهد باش ما از شهادتش داغداریم... تو شاهد باش ما تا ابد از قاتلین او بغض و کینه داریم... تا روز انتقام... http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
مثل مادرشان... فرمود : یاعلی(ع) راضی نیستم، کسانی که به من ظلم کردند در تشییع جنازه ام حاضر شوند... هیچکدام از سران بی شرف کشورهای عربی در تشییع جنازه سید حاضر نیستند... http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بنده ای فقیر هستم... نماز لیلة الدفن برای سید فراموش نشه... سید حسن نصرالله فرزند سید عبدالکریم نصرالله http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
🚨پیکر مطهر سیدهاشم صفی‌الدین فردا در زادگاهش روستای دیر قانون النهر در شهر صور در جنوب رود لیتانی تشییع و به خاک سپرده خواهد شد... http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
🚨روایتی شیرین حمید داودآبادی از جلسه با حضرت آقا در روز تشییع شهید سید حسن نصرالله... داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می‌نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران، عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دویدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. ✍🏻 حمید داودآبادی/ یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
🚨یکی از شگردهای پلیسی اینه که قاتل رو به صحنه قتل برمیگردونن... پینوشت: عکس کاملا تزئینی است http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
دَکَل دیدبانی
🚨اینکه نمیزارن پروازهای ایرانی تو بیروت بشینه هم خیره... ان شاء الله وقتی تشییع پیکر مطهر سید جهان
🚨اردوگاه دشمن و بوق های تبلیغاتی اش ، حماسه تشییع پیکر سید را تحمل نخواهد کرد... برای به حاشیه بردنش چه میکنند!؟ http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨همه چیز از اینجا شروع شد... سید حسن نصرالله: این نظر شخصی من است و مسئولیت آن را می پذیرم...😔 http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d
🚨اصل ماجرا فراموش نشه!!! جناب پزشکیان در دفاع از همتی گفته گران کردن دلار یه تصمیم جمعی بوده و در جلسه سران قوا مصوب شده... کسی این حرف رو تکذیب نکرد تا رسایی با یه حرکت، قالیباف رو مجبور کرد تا رسما اعلام کنه تصمیمات ارزی در جلسه اقتصادی دولت گرفته شده و ربطی به جلسه سران قوا نداره... اینکه پزشکیان دروغ گفته از نظر من چیز تازه و عجیبی نیست... اما اصل ماجرا اینه که دقت کنیم قیمت دلار بخاطر تحریم و ترامپ و عدم مذاکره و... بالا نرفته، بلکه با اراده و اختیار و تصمیم دولت بالا رفته، مثل همیشه... http://eitaa.com/dakal_d https://t.me/dakal_d