#تلنگر
#خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد...
🌱پس قافله ای را #نیازمند آب نمود
تا او را از چاه بیرون آورد
🌱سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود
تا او را به فرزندی بپذیرد
🌱سپس #پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از #زندان خارج کند
🌱سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود
تا او عزیز مصر شود.
💫 اگر خدا #عهده دار کارت شود
همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند
فقط با #صداقت بگو
کارم را به #خدا می سپارم.
❤️آیا خدا برای تو کافی نیست؟!
الَیسَ اللهُ بِکاف عَبده
#قرآن
🌸 @DakhilEshgh 🌸
🔶🔹 مردی #قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت: پسرم!
سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور.
🔹پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.
پدر گفت: امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت.
سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد.پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...!
💫 پدر با لبخند به پسرش گفت:
سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است.
پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد.
٭٭دنیا و کارهای آن، قلبت را از
سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛
خواندن قرآن همچون دریا
سینه ات را پاک میکند،
حتی اگر معنی آنرا ندانی...،::،، َ۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌸 @DakhilEshgh 🌸
📌 #تلنگر
در محضر #آیت_الله_بهجت
🔸 چند وقت پیش از آقا پرسیدم: «چطور می شود #امام_زمان_عج را درک کرد؟»
گفتند: «زیاد #قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید.»
🔸 از وقتی این حرف را زدند، قرآن خواندن روزانه ام ترک نشده بود؛ اما امروز خیلی دلم گرفت. با خودم گفتم: «توی این مدت، چرا نباید یک حس نزدیکی به #امام_زمان_عج داشته باشم؟»
🔸 بعد از جلسه، بدون اینکه حرفی بزنم، آقا برگشتند به من گفتند: «چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد #آقا_امام_زمان_عجل الله فرجه رو ببینه، باید مواظب #چشمش باشه که گناه نکنه.»
🔸 سرم را انداختم پایین. حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود. (براساس خاطره یکی از اطرافیان #آیت_الله_بهجت)
📚 در خانه اگر کس است، ص ۴٣
🌸 @DakhilEshgh 🌸
👌مقایسه دو قشر از #جوانان
✅جوانی سر #نماز برای گناهش در حضور خدا گریه می کند
❌جوانی بخاطر اینکه دوست #نامحرمش جوابش کرده گریه می کند
✅جوانی تا صبح #قرآن میخواند و به تفکر میپردازد❌جوانی نامه نامحرمی را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند
✅دختری #حجاب و #چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند
❌دختری جلوی باد میرود تا دیگران به او بنگرند
✅جوانی کسی بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من #روزه ام
❌جوانی مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد
✅ جوانی خونش در دفاع از #دین بر زمین خون میریزد
❌جوانی سر #قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد
✅جوانی #ریش میگزارد تا سنتی را زنده کند
❌جوانی #ابرو میگیرد تا فتنه اى را زنده کند
✅جوانی دست #مادرش را #میبوسد
❌جوانی دست روی مادرش بلند میکند
✅جوانی پدر پیرش را #کول میکند و به #حج میبرد
❌جوانی پدرش را کول میکند و به خانه #سالمندان میبرد
🔴 ای جوان #انتخاب دستِ خودته👌
🌸 @DakhilEshgh 🌸