#معرفی_کتاب
این کتاب در سال ۱۸۹۷ در انگلستان و آمریکا منتشر شد. وینیچ در این کتاب سیمای انسانهایی را مجسم کردهاست که برای کسب آزادی, استقلال و حقوق اجتماعی خود دست به مبارزه میزنند و در این راه از مرگ نیز هراسی ندارند. «عشق» در این کتاب مقامی ارجمند دارد.نقش اصلی این کتاب آرتور برتن است که یک انگلیسی مقیم در ایتالیا در زمان سلطهٔ اتریشی ها بر این کشور است، او پس از شکست عشقی خود دست به یک ماجراجویی بزرگ میزند و بعدها دوباره به ایتالیا بازمیگردد و…. در یک گروه انقلابی به کار مشغول میشود.
اتل لیلیان وینیچ در خانوادهٔ جرج بول یکی از دانشمندان برجستهٔ انگلیسی در ۱۱ مه ۱۸۶۴ دیده به جهان گشود. پدر وی پروفسور ریاضیات بود ، مادرش دربارهٔ مسائل اجتماعی مقالاتی مینوشت.او به تحصیل فلسفه ، ادبیات ، زبانشناسی و موسیقی پرداخت.در این میان ، موسیقی بیش از همه نظر او را جلب میکرد.در سال ۱۸۹۳ ، ترجمهٔ آثار کاشین،گوگول ، داستایوسفکی ، شچدرین، اوسپنسکی و گروهی دیگر از نویسندگان روس را آغاز کرد. پس از آن،نخستین رمان خود، خرمگس را به چاپ رساند.سه سال پس از انتشار خرمگس،رمان دیگر وی به نام جک دیموند چاپ شد
#معرفی_کتاب
یونگ میگوید: «هیچکس با تصور نور به نور حقیقت نمیرسد، ولی به کمک شناخت تاریکیها میتوان به روشنایی حقیقت دست یافت.» کتاب نیمه تاریک وجود ما را در پیداکردن راه و روش زندگی و استقبال از تاریکیهای درونمان راهنمایی میکند. شاید برایتان سؤال باشد که سایه چیست؟ و چگونه به وجود میآید؟ سایه کولهباری نامرئی است که ما آن را حمل میکنیم و همچنان که بزرگ میشویم، تمام جنبههایی را که برای ما، دوستان و خویشاوندانمان قابل پذیرش نیستند، در آن جای میدهیم. رابرت بلای (نویسنده) معتقد است که ما در چند دههٔ اول زندگیمان این کوله را پر میکنیم و در بقیهٔ عمر تلاش میکنیم که هر آنچه را در کولهمان گذاشتهایم، برای سبکتر کردن بار خود از آن بیرون بریزیم.
دبی فورد میگوید ما هموراه دربارهٔ آنچه سایهٔ درون ماست و قصد مخفی کردنش را داریم، فرافکنی میکنیم و به دیگران نسبت میدهیم. او همچنین میگوید کشف سایهها علاوه بر آرامشی که برایمان در پی دارد، ما را از قضاوت کردن دیگران هم باز میدارد، چون میدانیم هر آنچه به دیگران نسبت میدهیم در درون خود ما هم هست.