🀄️قلعه گنبدان دژ (گردکوه) #دامغان در شاهنامه فردوسی و در تاریخ اسطوره ای ایران باستان
🛡باب: «پادشاهی گُشتاسپ (فرزند لُهراسپ) ۱۲۰ سال بود» - بخش ۲۴ - در داستان بدگمان شدن کی گشتاسپ به پسرش اسفندیار و فرستادن وی به دژ گنبدان (شاهان مذکور اولین خسروان امپراطوری کیانی بوده اند که مربوط به بیش از ۳۰۰۰ سال پیش میباشند)
🗡گزیده ابیات:
چو آگاه شد شاه کامد پسر
کلاه کیان بر نهاده بسر
مهان و کهان را همه خواند پیش
همه زند و استا به نزدیک خویش
همه موبدان را به کرسی نشاند
پس آن خسرو تیغزن را بخواند
ز بهر یکی تاج و افسر پسر
تن باب را دور خواهد ز سر
چه گویید پیران که با این پسر
چه نیکو بود کار کردن پدر
گزینانش گفتند کای شهریار
نیاید خود این هرگز اندر شمار
ولیکن من او را به چوبی زنم
که گیرند عبرت همه برزنم
پسر گفت کای شاه آزادهخوی
مرا مرگ تو کی کند آرزوی
ندانم گناهی من ای شهریار
که کردستم اندر همه روزگار
ولیکن تو شاهی و فرمان تراست
تراام من و بند و زندان تراست
به پیش آوریدند آهنگران
غل و بند و زنجیرهای گران
بیارید گفتا یکی پیل نر
دونده پرنده چو مرغی به پر
فرستاده سوی #دژ_گنبدان
گرفته پس و پیش اسپهبدان
🏰قلعه گنبدان دژ #دامغان در شاهنامه فردوسی و تاریخ اسطوره ای ایران باستان
⚔باب: «داستان نبرد رستم و اسفندیار» - بخش ۶
🃏گزیده ابیات:
به شبگیر هنگام بانگ خروس
ز درگاه برخاست آوای کوس
چو پیلی به اسپ اندر آورد پای
بیاورد چون باد لشکر ز جای
همی رفت تا پیشش آمد دو راه
فرو ماند بر جای پیل و سپاه
#دژ_گنبدان بود راهش یکی
دگر سوی ز اول کشید اندکی
👇🏻لینک عضویت کانال👇🏻
✌️🏻 @damghan_enghelabi ✌️🏻