✨
وسط شلوغی و فریادهای «پیروزی»، من فقط یه چیز تو سرم میچرخید: «ما داریم چی رو جشن میگیریم وقتی هنوز همسایهمون گرسنهی راه و معناست؟» همین سوال ساده، مثله مته رفت تو مغزم. یه نگاه به دور و برم انداختم؛ بازاری که توش نفس میکشیم، پر شده از کسانی که دارن «رویای سیلیکونولی» و «مهاجرت شیک» میفروشن. همه از رفتن میگن، انگار موندن و ساختن، فعلِ آدمهای بازندهست.
✨
✨
«شرم»، سنگینترین حسی بود که تا حالا تجربه کرده بودم؛ اونم وسط جمعیتی که داشت گریه میکرد. سال ۹۸ بود، زیر تابوت حاج قاسم. همه از «انتقام» و «پیروزی» حرف میزدن، ولی من داشتم به به چیز دیگه فکر میکردم. تو اون شلوغی و فشار، به صدایی تو سرم میپیچید که نمیذاشت آروم بگیرم: «پیروزی واقعی یعنی چی؟» اصلا ما دنبال چی هستیم وقتی هنوز خیلیها گرسنه ان؟ نه فقط گرسنهی نون، که گرسنهی «معنا» و «راه».
✨
✨
اون حدیث پیامبر (ص) تو کتاب کافی کلینی بدجور مچ آدم رو میگیره: «کسی که سیر بخوابه و همسایهاش گرسنه باشه، به من ایمان نیاورده.» این جمله فقط مال نون و پنیر سفره نیست؛
گرسنگی «مهارت» و «رشد» هم دردش کمتر از شکم خالی نیست.
نگاه کردم به دور و برم، به بازاری که توش کار میکنیم. پر شده از وعدههای توخالی و دورههایی که مثل پفک، فقط حجم دارن ولی سیر نمیکنن.
(فروش رویا جای مهارت). پژوهشگرهای MIT و گزارشهای هاروارد بیزنس ریویو (HBR) نشون دادن که نرخ تکمیل دورههای آنلاین تو پلتفرمهای عمومی معمولاً زیر ۱۰ درصده. چرا؟
چون سیستم طوری طراحی شده که «فروش» مهمتر از «یادگیری» باشه. ما سیر بودیم از سود فروش دورهها،
ولی دانشجوها گرسنهتر از قبل، سرگردون تو سراب آموزشی.
✨
✨
پیروزی نظامی یا گرفتن سهم بازار، شاید یه جور غلبه باشه، ولی «فتح» نیست. فتح واقعی طبق آیه ۳۲ مائده، «احیاء» کردنه. زنده کردن یه آدم؛ چه جسمش، چه روحش، چه تواناییش. مشکل این نبود که مردم یاد نمیگرفتن، مشکل این بود که عدهای با ادعای «هتلهای ۵ ستاره»، مسافرخانه به مردم تحویل میدادند.
✨
✨
تصمیم گرفتم بازی رو عوض کنم. آموزش و مهارت سطح بالا (High-level skill) نباید غیرقابل دستیابی باشه. باید مثل نون شب در دسترس باشه. برای همین پلکان تعهد رو طراحی کردیم تا پله پله بالا برید و به ۵ ستاره برسید. این یعنی به جای فروختن رویای «یکشبه پولدار شدن»، باید سختی «ساختن مهارت» رو به جون بخریم و سفره رو برای همه پهن کنیم. البته «غیرت اقتصادی» به معنی مفتفروشی نیست. ما سعی میکنیم تا جایی که امکان داره و کیفیت تولید رو خراب نمیکنه، هزینه تولید رو کم کنیم.
✨
✨
شاید سلوک واقعی تو همین بازار و کد زدنها باشه؛ اینکه نذاری کسی بغل گوشت، لنگ دونستن چیزی باشه که تو داری و اون نداره.
✨
✨
من محمدرضا دانهکار هستم، از تجارت آمده بودم و بعد وارد دنیای برنامهنویسی شدم. تا امروز، ۱۱ ساله که برنامهنویسم، از تجارت برنامه شروع کردم. مثل خیلی از بچهپولدارها وقتی وارد شدم، اپلیکیشنهای بزرگی رو خریدم و درآمدزاییها و تجاربشون برام بزرگترین دانشگاه بود. ترم ۳ از دانشگاه شریف زدم بیرون و دیگه آکادمیک نخوندم. فقط ۱۲ میلیون نفر یکی از برنامههای من رو نصب و استفاده کردند. من مسیرم را عاشقانه انتخاب کردم.
✨
و اما داستان ما چی بود؟