eitaa logo
دانستنی و عجایب دنیا
6.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جذاب آهنگـر و زن زیـبا آهنگـر: روزي در همين دكان نشسته بودم كه ناگاه بسيار زيبا كه تا آن روز كسي را به او نديده بودم، نزد من آمد و گفت:« برادر! چيزي داري كه در راه به من بدهي؟»من كه شيفته رخسارش شده بودم، گفتم: « حاضر باشي با من به خانه ام بيايي و خواسته مرا اجابت كني، هرچه بخواهي به تو خواهم داد.» زن با ناراحتي گفت: «من زني نيستم كه به اين كارها بدهم.»زن برخاست و رفت تا اينكه از چشم ناپديد شد. پس از چندي دوباره نزد آمد و گفت قبول میکنم ❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید
🖤 شوهرم و بیوه ی جوان ❌❌❌ طبقه بالاییمون یه خانم بیوه بود با یه بچه کوچیک تازه اومده بودن محله ما،خوشگل و خوش اندام بود و طوری حرف میزد که عالم و آدم رو مبهوت خودش می‌کرد شوهرم آدم قید و بند داری بود و کارش تعمیرات وسایل گرمایشی سرمایشی بود یه روز همسایمون اومد و گفت که شوفاژم خراب شده و شوهرم رفت تا درستش کنه منم باهاش رفتم... یهو شوهرم بهم گفت که فلان وسیله رو جا گذاشتم منم ساده لوح رفتم نیم ساعت طول کشید تا پیداش کنم اما وقتی برگشتم بی سرو صدا وارد خونه شدم و با صحنه ای که جلو روم دیدم کل زندگیم نابود شد .زن همسایه.....😳👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4103602930Cbe642b14a0 🌺🌸🌺🌸🌺🌸