#دختر_پرستار....#مرد_مجرد📛🔞 دختری برای معیشت خانواده اش مجبور به پرستاری کودکان میشود شبی در خانه ای مسعولیت پرستاری دو کودک را برعهده میگیرد.....بچها را میخوابند و به طبقه پایین میرود ..که ناگهان زنگ تلفن را شنید پاسخ میدهد و صدای به اومیگوید ایا به بچها سر زده ای😰 تلفن را قطع میکند و دوباره تماس برقرار میشود تو باید به بچها سربزنی😱 ....ناگهان صدای پایی را شنید که از پله ها پایین می امد و .......🤫😱 برای ادامه داستان کلیک کن👇👇 https://eitaa.com/joinchat/722010156C4c055f4ac1 باورت نمیشه چی به سرش میاره👆👆👆