خانمها اگر می خواهند همیشه همسرشان، مجنون بماند و هیچ گاه عشق و علاقه آنها از دل همسرشان بیرون نرود، حتما تنوع را در زندگی خویش به کار بندند. غذا هر چه هم خوشمزه باشد، یک بار دلپذیر است و ماندگاری دارد. اگر همیشه مجبور باشید یک نوع غذا بخورید، بار سوم از آن دلزده می شوید. یک لباس هر چند هم زیبا باشد، برای مدت زمانی معین جذاب است. یک مدل موی دلفریب، برای زمان معینی دلربایی دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تقلید کورکورانه،
عامل بدبختی ماست!/دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
داستان کوتاه
"نان ومیوه دل"
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند.
اسماعیل همیشه زمینش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد.
ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند.
ابراهیم گفت:
بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصولش همان شد.
زمان گندم پاشی زمین ، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید.
در راز این کار حیرت ماند.
اسماعیل گفت:
من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما، برای پرندگان گرسنه ای که چیزی نیست بخورند، هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند ولی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود.
دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود.
پس بدان؛
انسان ها "نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را."
برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
همسرداری
✅هم آقا و هم خانم، تاکید میکنم امکان نداره یک مدت با جنس مخالف دردِدل کنید ولی بهش وابسته نشید!
🔺نگید این همکارمه، این دخترخالمه، این دامادمونه و...
🔹این هشدار رو جدی بگیرید. همه اولش فکر میکنند یه درددل ساده هست اما مطمئن باشید از یک جایی به بعد رابطه از حالت دردِدل خارج میشه و به دلبستگی تبدیل میشه. حالا برای یک نفر ممکنه این فرآیند سه ماه زمان ببره ولی برای یک نفر دیگه دو سال!
🔹اگر در چنین رابطه ای قرار دارید از همین الان، تمامش کنید چون روزی میرسه که چشماتون رو باز میکنید میبینید زندگی مشترکتون رو از دست دادید
❤️
🔺#خانمانه
خانم همش ناله و غر و مریض نباش
خانوم لطیف توی صحبت کردنش به خصوص با همسرش لطافت داره.
یعنی چی یعنی به سلام و احول پرسی ساده پسنده نکنین.
صداتونو مدل بدید.
ناز توی صداتون بیارید و جمله های مثبت و انرژی بخش استفاده کنین.
مثلا وقتی حالتونو همسری میپرسه
نگید:بدنیستم!
بگید؛ خوبم.شکر خدا...
وقتی همسرتون حالتونو می پرسه
یا از جملات دیگه ای مثل:
🔸با تو همیشه خوبم
🔹با داشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم
🔸الهی شکر؛عالی ام
🔹به لطف تو خوبم
🔸زنده باشی همسر عزیز من.عالی ام
🔹تو خوب باشی منم خوبم.
یادتون باشه مردها از زن های دایما ناله و توی هم رفته خوششون نمیاد
#زناشویی
رابطه زناشویی👩❤️👨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘☘ با همسرتان رفیق باشید💞
- برخی مشکلات را نمیتوان به همسر یا پدر و مادر گفت./دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
#زوجین
#رفیق
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه . جا خوردم و خواستم دکش کنم بره اما به خودم تشر زدم و گفتم از کجا معل
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#بیراهه
#پارت117
.
خیلی سعی کردم به خودم مسلط باشم و تصمیم خوبی بگیرم اما همش به در بسته میخوردم برای طلاق هم اینکه توی خانواده ما رسم نبود و هم اینکه من اصلا راه و چاهش رو بلد نبودم بنابراین افتادم تو فکر بدترین گزینه مورد نظر که همون حود.کشی بود! اما تا نگاه چشمای معصوم امید میکردم جیگرم آتیش میگرفت و نمیدونستم چه کنم ولی بازم وسوسه اش چیزی نبود که بشه ازش گذشت! میدونستم گناهه میدونستم اگه بمیرم جهنمی میشم، میدونستم اگه این کارو بکنم علاوه بر گناه حود.کشی گناه قتل هم گردنمه اما واقعا حس کردم چارهای ندارم! منی که به هر دری زده بودم و نمیدونستم با این مرد و این زندگی چه کنم تا اینکه دو روزی همونطور گذشت و ترجیح دادم بیشتر فکر کنم و هرچی فکر میکردم بیشتر به فکر گزینه بد می افتادم به همین خاطر تصمیم گرفتم عملیش کنم و مطمن بودم بعدش احمد از عذاب وجدان روی خوش نخواهد دید و به تبعش بچه هام رو هم میده به مادرم نگه داره اما بچه های من به من وابسته بودن! خلاصه خیلی دو دل بودم که بعد از اینکه بچه ها رو خوابوندم رفتم و چند ورق از یه قرص مخصوص درآوردم و کف آشپزخونه نشستم و بی صدا ضجه زدم! من نمیتونستم واقعا نمیتونستم این کارو بکنم! تو همین لحظه احمد خوشحال و شاد با دستان پر از سوغاتی داخل شد و تا چشمش به من افتاد سمتم دوید و گفت چیکار میکنی سارا؟! دیوونه شدی؟! و تو یه حرکت تمام قرص ها رو جمع کرد و بلندم کرد و رفتیم توی سالن و کنارم نشست و دلجویانه گفت خدا منو بکشه که تو میخواستی از دستم بری! یعنی من اینقدر بد هستم؟! با بغض نگاش کردم و گفتم با پری خانم خوش گذشت؟! احمد جا خورد ولی کم نیاورد و گفت سارا تو قسم خوردی که شکاک نباشی! الان مگه من بهت نگفتم با سید رفتم ...پریدم تو حرفش و گفتم آره ولی سید سه روزه اومده؛ هانیه بهم گفت! پوفی از روی کلافگی کشید و گفت آخه قربونت برم ماموریت دو نفر که ثابت نیست ممکنه یکی بیشتر کار داشته باشه یکی کمتر! با حرص بلند شدم و با خشم گفتم آره دیگه یکی باید برگرده پیش زنش یکی دیگه ام باید بره پیش پروانه خانم! احمد تو فکر کردی من خرم؟! نمیفهمم؟! احمد باز عصبی شد و متوجه شدم خیلی سخت داره خودش رو کنترل میکنه به من آسیبی نرسونه اما من کوتاه نیومدم و گفتم من به خرخره ام رسیده احمد! چرا باید چهار چشمی مراقبت باشم؟! کلامم بغض دار شد و گفتم آخه من چیم کم بوده و هست که میری سمت اون زنک بی ریخت زبون باز؟!
🎀همــسرانه🎀
❌چند نکته مهم رو میخواستم بهتون بگم:
✔️واقعا سر شوهرا غر نزنیم چون باعث میشه از خونه فراری شه یا به کسایی پناه ببره ک ما ازشون فراری هستیم.😶🤦🏼♀
✔️محبت زیادی داشته باشیم و همیشه با وقار و خانوم باشیم. مرتب و تمیزی و بوی خوش، خیلی تاثیر داره. شاید اولش به چشم نیاد ولی کم کم میبینین که تاثیر گذاشته.☺️👌🏻
✔️شوهرا رو تشویق کنید و هر کاری خواستن انجام بدن، تایید کنید اون لحظه ولی بعدش یه هشدار کوچیک بدید. چون اگ اون لحظه مخالفت کنید بدتر کاری ک میخوان و انجام میدن!🙊
❤️