سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . حالا پول بیمارستان بچه رو چیکار کنیم .مریم:تو نگران نباش
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
اینقدر ناراحت بودم ودلم شکسته بود داشت اشکام سرازیر میشد به زور جلوی خودمو گرفتم گفتم مریم تو تا امروز کم حرفای سردو گرم نشنیدی کم زجر نکشیدی که با یه حرف اشکت بریزه تا الان دیگه باید پوستت کلفت شده باشه .رفتم جلو چادرمو باز کردم دکمه لباسمو باز کردم کیفمو خالی کردم رو میز وگفتم خانم جان اگه من دزد بودم وبه خوردن پول بی زحمت وبی عرق ریختن عادت داشتم مطمئن باش نمیومد تواین دوسه روزه که به قول شما غربت خونه اومدم شهر به جای تفریح وگردش برم کار کنم تا پول حلال دربیام .من به خوردن پول حروم عادت ندارم که الان وضعم اینه که میبینی .تموم لباسها وکیف گشت حتی به بدنم دست کشید که چیزی نباشه .دیگه نتونستم تحمل کنم وسایلمو جمع کردم وگفتم پولتونم نمیخوام این هدیه من باشه واسه خونه ووسایل آنتیکتون .خداحافظ.
خدایا حالا چیکار کنم دیگه حال راه رفتنم ندارم که بخوام جایی کار کنم تموم راه رو اشک ریختم وبا خدا حرف زدم هرکی از پیشم رد میشد فکر میکرد دیوونه شدم اینقدر نگام میکرد تا حسابی ازش دور میشدم .
از کوچه ای رد میشدم که دیدم یه یخچال کوچیک جلو در گذاشتن .گفتم حتما فروشیه برم بپرسم .رفتم جلو ودر زدم .یه خانم وآقا رو پله ها نشسته بودن .گفتم ببخشید این یخچال سالمه فروشیه ؟گفتن بله ولی فکر نکنم تو بتونی بخری گرونه گذاشتیم واسه سمسار گفتم میخرم من اینو میخوام .قیمتش چقدره .گفتن چقدر داری گفتم کم دارم ولی به جاش براتون کار میکنم بخدا کارم خوبه میتونید امتحان کنید هرکاری که بگید میتونم انجام بدم .فرش شستن تمیز کاری خونه یا هرکار دیگه ای که بگید حتی بیشتر ازپولش براتون کار میکنم که شماهم از ته دل راضی باشید .
خانم وآقا نگاهی به هم کردن وآروم وزیر لب یه چیزایی گفتن وبعد خانمه گفت باشه بیا بریم خونه رو تمیز کن فردا هم بیا فرشهارو بشور .اینقدر خوشحال بودم که نفهمیدم چه جوری کارهارو انجام دادم که تموم شد همه رو دوباره چک کردم که یه وقت جا نمونده باشه جایی .بعد رفتم وگفتم تموم شد کارم میتونم یخچال رو ببرم .خانم وآقا که کار کردن منو دیده بودن وخوشحالیمو گفتن ببر ولی فردا بیای برای کار ها .گفتم چشم چشم قول میدم مرده وقولش باحرفم بهم نگاه کردن وپقی زدن زیر خنده .گفتم ببخشید ببخشید .خانم که بعدا فهمیدم بتول خانمه اسمش گفت بیا چایی بخور تا آقا بره برات ماشین بگیره ویخچال رو بار بزنه تا بتونی بری .اینقدر خسته بودم اینقدر اون یه دونه چایی بهم مزه داد که خدا میدونه اینقدر دلم میخواست یدونه دیگه چایی بخورم ولی روم نمیشد که بگم ....
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘☘خانم/آقا با خانواده همسرش چپ می افتد، مقصر کیست؟ | شهرام اسلامی
🎥#دکتر_اسلامی
@daneshanushe✍️
🔴حیا در فضای مجازی🔴
بزرگواران توجه داشته باشیم:📛
💻حال در فـضـای مـجـازی که اینقدر رابطهها تنگاتنگ و به عبارتی بدون مرز شده مسئله حیا و حجاب چگونه تفسیر میشود؟
⭕حجاب را میتوان در حجاب نگاه، حجاب گفتار، حجاب رفتار، حجاب فیزیکی بدن و حجاب قلب تفسیر کرد.
اگر در دنیای واقعی تا به حال با هیچ نامحرمی همکلام نشدهایم ، چت با نامحرم در اینترنت برای شخص خودمان یک نوع هنجارشکنی به حساب میآید.⭕
❗اگر در زندگی دوست نداریم کسی عکس هر چند با حجابمان را نداشته باشد، با گذاشتن تصویرمان در پروفایل، برخلاف عرف خودمان عمل کردهایم و این عمل ممکن است به لغزشهای عملی منجر شود.❗
🚩باید به خودمان یاداوری کنیم نامحرم نامحرم است....
📍خواهرم عکس پروفایلت آنگونه هست که بایدباشد...؟؟
📍و تو ای برادرم حرفهایت بادختران اددلیستت آنگونه هست که بایدباشد...؟
🚧 ایا مرز بین محرم ونامحرم راحفظ کرده اید؟؟؟
💻درست است که اینجاهمه چیز مجازیست....
همه چیز...
🚫امااینجاهم نامحرم،نامحرم است.🚫
نکند حضورت و ارتباطت آنگونه باشدکه نباید...❎
ویاحرفهایت آنگونه باشدکه نباید...❎
آری اینجا محیطی مجازیست...محیطی بی حد و مرز 📡
🌷اما خدایش همان خدای همیشگے ست
اندکی لازم است....
حواسمـان باشد ؛🔎
اینترنت و چت، و آزادی بی حد این دنیای مجازی💻
❌نه محرمیت ایجاد میڪند و نه باعث شکستن حد مرز ها می سود
👌اين يه تلنگره هم براى خودم هم براى بقيه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق بین عشق و احساس زودگذر
#دکتر_انوشه
@daneshanushe✍️
داخل دعواها حرمت ها رو نشکنید
🔸دعوا و اختلاف در همهی خانواده ها پیش میاد مخصوصا توی خانواده هایی با سن زیر ۵ سال. ولی چیزی که خیلی مهمه اینه که باید توی دعــوا حرمت ها نگــه داشتــه بشـــه.
🔸به هیــچ وجــه توی دعــوا اسمی از طلاق گرفتن، ازت متنفرم و یا ازدواج با تو بزرگترین اشتباه زندگم بود و یا حرف های زشت نزنید.
🔸حرف های زشت توی دعـــوا مثل میخی میمونن که توی دیوار می زنین بعد از آشتی میخ کنده میشـه ولی جای میخ توی دیوار میمونه.
🔸درستــه که توی دعـوا نقــل و نبات پخش نمی کنن ولی نباید حرمت ها شکسته بشه و اگر توی یه زندگی حرمت ها شکسته بشه و روابط و حرف زدن ها بدون مرز بشن فاتحه اون زندگی رو باید خوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 پاداش صبر بر بداخلاقی همسر
🔴 #استاد_عباسی
🍃@daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 به خدا اعتماد کن
🌹 او گاهی بهترینها را بعد از تلخترین تجربهها به تو میدهد
💚 تا قدر زیباترین چیزهایی که به دست آوردی را بدانی
🌹 و هرگز تسلیم نشوید ، معجزهها هر روز رخ میدهند
💚 شاید امروز روز شما باشد...تقدیر در دستان توست
🔹️#مشاوره_پیش_از_ازدواج
🔹️#نامزدی
💢فاش کردن رازهای قدیمی در دوره شناخت
⚡هنوز خبری نیست. نامزد هستید اما با زن و شوهر شدن فاصله زیادی دارید و این فاصله به شما میگوید لزومی برای افشای رازهای گذشته وجود ندارد (زمانی که آن مشکل حل شده و یا اثری از آن دیگر وجود ندارد)
⚡حتی برخی رازها باید برای همیشه دفن شوند چرا که از ایجاد سوءتفاهم و برهم زدن آرامش زندگی و حتی سوءاستفاده طرف مقابل چیزی عادیتان نمیشود.
⚡حتی پس از ازدواج هم نباید برخی مسائل را بیان کرد.
🌷🌸🍃🌺🍃🌸🌷
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . اینقدر ناراحت بودم ودلم شکسته بود داشت اشکام سرازیر میشد
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
تا من چایی رو خوردم حاجی یخچال رو گذاشته بود تو ماشین برادر زنش رفتی خونه اعظم .تا رسیدم دیدم عباس مچاله شده ویه گوشه جلو در نشسته وفکر کرده بود من خونه ام ونرفته بود خونه .تامنو دید مثل برق گرفته ها از جاش بلند شد که فرار کنه .نمیدونم چرا دلم براش سوخت شاید اگه خانوادش ولش نمیکردن وپشت بودن به این روز نمیوفتاد .رفتم جلو وگفتم عباس وایسا باهات کار دارم بیا براتون یخچال گرفتم کمک کن ببریم تو خونه .قیافه همسایه ها دیدن داشت با دیدن یخچال همه خیره نگاه میکردن وزیر لب پچ پچ میکردن .از همه خوشحال ترم که ملیحه بود که بالا وپایین میپرید .یخچال بردیم خونه وراننده رفت .
مریم:عباس بیا بشین ببین اگه قول بدی که درست بشی من کمکت میکنم .حتی جونمم میدم تا تو عباس قبلی بشی وبرگردی به زندگی ولی باید خودتم بخوای .شروع کرد گریه کردن والتماس کردن که خودمم دوست دارم آدم بشم بخدا خسته شدم .
فردا صبح رفتم براش دکتر آوردم وچندتا قرص ودارو داد بهش وبعد هم به همسایه ها سپردم که اگه سروصدایی اومد عباسه وتوجه نکنن .یه تخت چوبی شکسته صابخونه تو انبار داشت آوردمش بیرون ترتمیزش کردم وبا چندتا میخ محکمش کردم و عباس رو خوابوندم برای ترک .بعدش رفتم فرشای خانم آقا یی که صاحب یخچال بودن رو هم شستم تا حلال باشه .رفتم تا خود دنبال کار گشتم ویکی دوجا کار کردم با پولش میوه وکمپوت وغذا گرفتم برای اعظم وملیحه وعباس که داشت ترک میکرد جون داشته باشه .نصف شب عباس خودشو به دیوار میکوبید وعربده میزد که نمیخوام ترک کنم میخوام برم بزار برم ازاین جهنم .دارم میمیرم .با طنابی که زیر تخت گذاشته بودم بستمش وگفتم یا ترک میکنی یا همینجا میمیری .تا صبح بالا سرش بیدار بودم ومیوه بهش میدادم یا دست وپاهاش رو ماساژ میدادیم.اصلا دلم نمیخواست که اتفاقی براش بیوفته .اعظم هرروز میرفت به بچه سر میزد وبرمیگشت .
دوسه روزی گذشت وعباس سرحال شد کامل خوب نشده بود ولی از اولش بهتر بود منم تو این دوسه روز حسابی کار کرده بودم وپول درآورده بودم .بردمشون بازار برای همشون یه دست لباس خریدم با یه جعبه شیرینی رفتیم دنبال ترخیص کردن بچه .چقدر خوشحال بودم که عباس خوب شده بود .بچه رو مرخض کردیم واومدیم خونه که اعظم گفت عباس موافقی اسم دخترمون رو مریم بزاریم ؟آخه نمیدونی مریم تو این چندروز به خاطر ما چه کارهایی که نکرده دوست دارم دخترم مهربونی وخوشگلی وزرنگیش به خالش بره .عباسم گفت من حرفی ندارم .مریم خیلی هم اسم قشنگی هست .واینجوری بود که اسم عضو کوچیکمون شد مریم ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍از دالایی لاما پرسیدند:
چه چیزی درباره انسان او را متعجب
می سازد؟
او پاسخ داد:
انسان برای بدست آوردن پول
سلامتی اش را از دست می دهد و
بعد پولش را از دست می دهد
تا دوباره سلامتی اش را بدست آورد و
بعد آنقدر مضطرب آینده می شود که
زمان حال را از دست می دهد نتیجه
آنکه نه در زمان حال زندگی می کند و
نه آینده ...
او آنگونه زندگی می کند که انگار هیچگاه
مرگ را تجربه نخواهد کرد، و سرانجام
مرگ را تجربه می کند در حالی که هیچگاه
زندگی نکرده است !!
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
👇@daneshanushe✍️