سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . وااااداداش..... چقدر بی ذوقی... بعد این حوصلت رو نگه د
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
نمیزارم از امروز به بعد حسرت چیزی تو دلت بمونه عشقم......
برگشتم به طرف نیرخاتون و آروم با صدای کنترل شده ای گفتم:....
خوب گوش کن خاتون، ما امروز برای همیشه از این عمارت میریم، به احترام زحمتهایی که توی این بیست و پنج سال برام کشیدی این عمارت برای خودت باشه...
اگه منو میخواهی باید گلبهار و بچم رو هم قبول کنی، وگرنه، دیگه هیچ موقع نمیخوام ببینمت، مارو به خیر و شمارو بسلامت........
دست گلبهار تو دستم بود که داشتم از اتاق خارج میشدم که مامان شروع کرد به گریه و نفرین گلبهار، منم جلوی چشمای بهت زده مامان و دلربا بدون حتی کوچکترین عکس العملی گلبهار رو تو بغلم جادادم و از اتاق و عمارت زدیم بیرون و به سمت عمارت خودمون راه افتادیم.....
تو طول مسیر حواسم به گلبهار بود، سرش پایین بود و بیصدا اشک میریخت و منو بیشتر شرمنده میکرد، تو دلم گفتم خدایا کمکم کن زندگی براش بسازم که همه روزهای سخت از یادش بره و منو ببخشه....
تو طول مسیر حواسم به گلبهار بود ، سرش پایین بود و بیصدا اشک میریخت و منو بیشتر شرمنده میکرد، تو دلم گفتم خدایا کمکم کن زندگی براش بسازم که همه روزهای سخت از یادش بره و منو ببخشه....
(گلبهار)
دروغ چرا خیلی دوستش داشتم، یجورایی مهرش تو دلم رخنه کرده بود و هرچقدر میخواستم که ازش متنفر بشم نمیتونستم....
با وجود تمامی اتفاقاتی که بینمون افتاده بود ولی بازم دیدنی قلبم به تپش میوفتاد و دوست داشتم خودمو براش لوس کنم، محبت کردنش، حرف زدنش، حتی تن صداشو میخواستم.....
شاید این بچه هم یه هدیه از طرف خدا بوده تا فرصتی دوباره باشه برای بهادر که همه کارهای بدی که در حقم کرده رو جبران کنه تا شرمنده خدا و من نباشه....
وقتی اون حرفها رو به نیرخاتون زد یه روزنه امیدی درونم روشن شد، گفتم خدایا شکرت که صدامو شنیدی، یعنی داری منو میبینی؟؟!!...
نمیدونستم بخاطر ناراحتی از مادرش این حرفها رو زده بود یا اونم مثل من احساسی نسبت به من و این بچه داشت....
ولی هر چی بود من اون لحظه بهترین حس دنیا رو داشتم و انگاری رو ابرا سیر میکردم.....
انگاری زمان یه لحظه از حرکت ایستاد و من پلکامو به هم میزدم که آیا خوابم یا بیدار....
#داستان_کوتاه_زیبا
در اولین صبح عروسی، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند.
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.
زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند. اما چون از قبل توافق کرده بودند، هیچکدام در را باز نکرد.
ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند...!
اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم.
شوهرچیزی نگفت، و در را برویشان گشود. اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت.
سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد.
پنجمین فرزندشان دختر بود.
برای تولد این فرزند، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد.
مردم متعجبانه از او پرسیدند: علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست؟
مرد بسادگی جواب داد: چون این همان کسیست که در هر شرایطی در را برویم باز میکند...!
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜با همسرم هر روز قهرم
اگر بچه بیارم که باهم خوب بشیم ، ظلم به بچه نیست ؟اگر خوب نشدیم چی؟
چقدر تفاوت نیت ها و تغییر نگرش ها اهمیت داره و تا این حد در سرنوشت اثر میزاره.../دکتر میر باقری
🎥#دکتر_میرباقری
#زندگی_عاشقانه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
🔴 فقط همسرت رو ببین 🔴
❇️ زمانی که با همسرت هستی، تمام توجهت رو بهش بده.
زمانی که در کنار همسرت هستی، تلفن یا تبلتت رو زمین بذار و با تمام وجود بهش توجه کن.
شما نمیتونی تا زمانی که در حال خوندن فلان پیج و فلان کانال هستی، به چشم های همسرت نگاه عاشقانه کنی.
💢 اگر دوست داری همیشه توجه هنسرت رو داشته باشی، هنیشه بهش توجه کن 💢
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . نمیزارم از امروز به بعد حسرت چیزی تو دلت بمونه عشقم...
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
انگاری زمان یه لحظه از حرکت ایستاد و من پلکامو به هم میزدم که آیا خوابم یا بیدار....
درست میبینم و میشنوم، بهادر اومده منو نجات بده؟؟
یعنی من رنگ خوشبختی رو میبینم؟؟!!.....
چشمامو بسته بودم و دستام میلرزید و فقط از ته دلم از خدا میخواستم این حس و حال خوب همیشگی باشه.......
با بهادر از عمارت اومدیم بیرون و به عمارت خودش رسیدیم، تو راه حال و هوای عجیبی داشتم و از خوشحالی فقط اشک میریختم.....
به عمارت که رسیدیم وارد اتاق شدم و روی تخت نشستم، بهادر وارد شد و گفت:....
گلبهارم کمی استراحت کن باید باهم صحبت کنیم.....
یه لحظه ترس افتاد به جونم، از حرفی که قرار بود بهادر بگه و من بشنوم ترس داشتم....
میترسیدم با نظر مادرش موافق باشه و ازم بخواد بچه رو بندازم، فکرم هزار جا رفت و هزارتا فکروخیال باخودم کردم.....
دستم روی شکمم بود و تو همین چند ساعت بشدت وابستش شده بودم....
ایکاش حرفهای بهادر واقعیت داشته باشه....
نکنه این حرفها رو فقط بخاطر اذیت و ناراحت کردن مادرش گفته؟؟!!......
نمیدونم چقدر گذشت که با صدای بهادر به خودم اومدم.....
بنظرتون بهادر چی میخواد بگه؟؟؟
نمیدونم چقد گذشت که با صدای بهادر به خودم آمدم.....
کنارم نشسته بود و صدام میکرد....
گلبهار،، عزیزم بیا یه چیزی بخور تو دیگه نباید گشنه بمونی.....
سرمو آوردم بالا، تو صورتش نگاه کردم، اون چندساعتی که نبود داشت برام غذا درست میکرد....
بی اختیار بعد مدت ها لبخندی روی لبهام نشست که از چشمهای بهادر دور نموند.....
خیره بهم فقط داشت براندازم میکرد...
ظرف غذا رو جلو کشیدم و مشغول شدم، بهادر گفت همه خدمه ها رو مرخص کردم ولی از فردا میگم همشون برگردن....
امروز رو با دستپخت من بساز ولی انشاالله از فردا دیگه غذاها و خوراکیهایی که دوست داری به خدمه ها میگی تا برات آماده کنن، هرچی دوست داشتی بدون هیچتعارفی فقط لب تر کن جلوت آماده هست....
لبخندی زدم و گفتم، ممنونم، راضی به زحمتت نبودم،یه نون و پنیری میخوردم.....
ولی خدایی خیلی خوشمزه شده.....
به صورتش نگاه کردم، اشک تو چشماش حلقه زده بود و معلوم بود به زور خودشو نگه داشته تا سرازیر نشن....
وقتی سیرشدم، ظرف رو عقب کشیدم و روبروی بهادر نشستم......
❣ هشدار نسبت به تغییر فلسفه مهریه ❣
💓 ما اگر از طرف خودمان برای احکام، فلسفه بافی کنیم و بر اساس همین فلسفه احکام را مدیریت کنیم، از مسیر دین خارج شدهایم.
💓 ما در ابتدا باید ثابت کنیم که فلسفه مهریه از نگاه دین، مهریه پشتوانه اقتصادی پس از طلاق است، بعد درباره جوانب آن صحبت کنیم.
💓 اگر از نگاه دین ، فلسفه مهریه پشتوانه اقتصادی زن پس از طلاق باشد، پذیرش مهر السنّه معقول نیست. ولی در هیچ آیه و روایتی چنین مطلبی بیان نشده.
💓 پس بهتر است برای اوضاع اقتصادی زندگی زن پس از طلاق ، فکر دیگری بکنیم؛ نه اینکه یک حکم الهی را تغییر جهت دهیم و آن را از مسیری که خدا برای آن تعیین کرده، خارج کنیم.
#قبل_از_ازدواج
❤️@daneshanushe✍️
29.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆خیــــــــانت، حقیقتی که از آن فرار میکنید!/دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . انگاری زمان یه لحظه از حرکت ایستاد و من پلکامو به هم م
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
وقتی سیرشدم، ظرف رو عقب کشیدم و روبروی بهادر نشستم......
سرم رو پایین انداختم و گفتم:....
ارباب من آماده ام.....
گوش میدم، بفرمایید:....
از حرفم ناراحت شد و گفت: اینجوری صدام نزن، من شوهر تو هستم بهادر، نه اربابت....
برای اینکه از دلش دربیارم بلافاصله گفتم: ببخشید.....
بفرما بهادر، گوشم با شماست....
ادامه داد:گلبهار جان نمیدونم از کجا بگم و چجوری شروع کنم، و چی بگم؟!!!....
میدونم باعث و بانی همه این اتفاقات منم، مقصر اصلی هم منم....
فقط منو ببخش گلبهار، میدونم خیلی اشتباه ها کردم......
منو ببخش تو این مدت تو شکستی و من ندیدم...
منو ببخش.....
من.....
گلبهار....
من بخدا دوست دارم و در واقع دیوانه وار عاشقتم....
میخوام باهات یه زندگی آروم و بی دغدغه داشته باشم....
درسته شروع زندگی مشترک ما اونطوری که باید خوب نبود ولی من میخوام تمامی اتفاقات گذشته رو فراموش کنی و از این لحظه به بعد باهم و کنار هم شروع کنیم....
گلبهار من خیلی دوستت دارم و این بچه رو هم تو این دنیا بیشتر از هر چیز دیگه ای میخوام که داشته باشیم....
ازت میخوام بهم یه فرصت دیگه بدی تا خودم رو بهت ثابت کنم....
ازت میخوام بهم یه فرصت دیگه بدی تا خودم رو بهت ثابت کنم....
میخوام ببینی من ذاتا آدم بدی نیستم، من بیست و پنج سال اونطوری که نیرخاتون میخواست و دوست داشت بزرگ شدم و زندگی کردم.....
ولی دیگه بسه.....
بعد این میخوام خود واقعیم باشم و کنار تو و بچه مون یه زندگی عادی و آروم داشته باشیم.....
میدونم خواسته زیادیه،.....
بعد اون همه اتفاق و بلاهایی که سرت آوردم، ولی بازم ازت خوااهش میکنم منو ببخش و به هردومون یه فرصت دوباره بده....
بخاطر وجود این بچه، که نعمتی برای هردومونه....
خدا فرصت دوباره بهم داده برای جبران و ازت خواهش میکنم تو این فرصت رو ازم نگیری.....
چقدر شنیدن این حرفها از دهان بهادر حالم رو خوب میکرد.....
ولی هنوز بهش اطمینان کامل نداشتم و ته دلم باهاش صاف نشده بود، یاد کتکهاش و کارهاش که میوفتادم چهارستون بدنم میلرزید، سرم رو بالا آوردم و گفتم:....
بهادر تو خودت میدونستی من گناهی ندارم و نداشتم ولی با این حال بازم این همه اذیتم کردی.....
.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
💎متنی بسیار زیبا و قابل تامل👌👌
💎هنوز!
درهمين نزديكي ما!
مردى گوسفند می کشد و خونش را به ماشين میلیاردیش ميمالد !
پسری پشت ماشینش می نویسد : بیمه قمر بنی هاشم; يا مي نويسد يا جد فلاني، اما مثل یابو میراند!
هنوز برای ازدواج استخاره می کنند نه تحقیق!
هنوز توی چاه پول می ریزند و نامه عربی پست می کنند!
هنوز مردم ، چشم ديدن بوسه عشق را ندارند ؛
درحاليكه براي ديدن صحنه اعدام باشوق حاضر مي شوند!
هنوز قبل از پدر شدن ، حتي يك كتاب تربيت كودك پارسی نمي خوانند ؛
اما هرشب در مسجد کلمات عربی ، که معنی آنها را نمیداند در قالب دعا بارها تکرار میکند!
در حالی که دعا ، زبان حال و درخواست بنده از پروردگار است ؛
به زبان مادری ...
با شوق التماس و خشوع و خاضعانه ...
و یا ختم قرآن میدهند ....
ولی بدون اینکه بدانند که این ها که می خوانند ، پیام های پروردگارشان است ،
که باید با گوش جان بشنوند ؛
با زبان مادری ، نه با زبانی دیگر ...
و به آن عمل کنند .
به ابلاغ های پروردگارشان عمل کنند .
همسايه بيمارش که به علت بي پولي و بیماری هزینه درمان ندارد ، درحال مرگ است ولی همسایه متنعم اش هر ساله فرسنگها مسير ، جهت زيارت خدايي ميروند كه خودش گفته از رگ گردنتان به شما نزديكترم…
کسی وجوب حج را انکار نمی کند ، ولی
بعد از یک بار مشرّف شدنت ، همسایه نیازمند تو واجب تر نیست ؟؟؟
بیاد دیالوگی ماندگار از سریال امامعلی افتادم:
"معاویه:
قویتر از ذوالفقار علی سراغ داری؟
عمروعاص:
آری، جهل مردم...!"
پس ...
بگذار تا مردم ، با دیدن تو به یاد خدا بیفتند .
❣الگوی خوبی برای دیگران باش❣
29.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆خیــــــــانت، حقیقتی که از آن فرار میکنید!/دکتر انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 توصیہ به زنان و مردان متاهل
🌱کوتاه و بسیار مفید
🍃 استاد قرائتی
✨✨✨
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . وقتی سیرشدم، ظرف رو عقب کشیدم و روبروی بهادر نشستم...
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
بهادر تو خودت میدونستی من گناهی ندارم و نداشتم ولی با این حال بازم این همه اذیتم کردی.....
یکبار شد از خودت بپرسی که گناه این دختر چیه که اینطور زیر دست و پام داره جون میده؟؟!!......
من چیکار کرده بودم که مستحق اون همه مشت و لگد و تحقیربودم......
من دختری بیکس بودم که با وجود خانواده، مجبورش کردن تاوان اشتباهات برادرش رو پس بده....
با قلبی شکسته و جسمی خسته از ته وجودم گفتم: بهادر من نمیتونم!!....
نمیتونم این همه اذیت ها و کتک هایی که هنوز آثارش رو بدنم هست رو از یاد ببرم......
تنها گناه من این بود که خواهر کیارش (قاتل برادرت) بودم و هستم....
برادر بی غیرتم باید میموند و تاوان گناهش رو خودش پس میداد نه اینکه خواهر ضعیف و ناتوانش رو به میدون میفرستاد!!....
بهادر من به زمان احتیاج دارم تا اون روزهای سخت رو از یاد ببرم و زخمهای تنم هم خوب بشه تا شاید با گذشتن از روزهای بد و اومدن روزهای خوب تو زندگیم، همه اون اتفاقات رو فراموش کنم....
راستشو بخواهی میترسم بهادر که همه این محبت و توجهاتت موقتی باشه و خیلی زود بشی بهادری که قبلاً بوده.....
از کجا معلوم این تب عشق و دوست داشتن تو چند روزه نباشه....
از کجا معلوم بعد این که بچه بدنیا اومد منو از خونه و زندگیت بیرون نندازی و من یه عمر تو حسرت دیدن بچم نباشم؟؟!!.....
ازکجا معلوم بعد این که بچه بدنیا اومد منو از خونه و زندگیت بیرون نندازی و یه عمر تو حسرت دیدن بچم نذاری؟؟!!....
تو بهم چه تضمینی میدی که مادر ناتنی تو که میشه عمه تنی من بعد اینهمه بلا، بلایی بدتر سرم نیاره.....
بهادر من خیلی خسته ام....
از قوی بودن خسته ام.....
من دیگه به یه تلنگر بندم که ازبین برم....
انگیزه ای برای زندگی ندارم،یکبار، فقط یکبار دیگه شکنجه بشم و زخم ببینم دیگه برای زنده بودن مقاومت نمیکنم.....
اشکهام سرازیر شد و به چشمهای بهادر چشم دوختم که هاله ای از اشک داشت، اونم خسته و درمونده شده بود، بین عقل و عشق و منطق گیر کرده بود.....
از روبروم بلند شد، مکث کوتاهی کرد، نگاهش به نگاهم گره خورد، سرش رو پایین انداخت و به سمت در رفت......
(بهادر)
حرفهاش مثل تیری بود که به قلبم فرو میرفت....
نتونستم تحمل کنم، بلند شدم و به سمت در راه افتادم که با حرفی که زد سرجام موندم....
گلبهار گفت: بهادر صبر کن، همه این حرفها رو شنیدی ولی حرف اصلیم هنوز مونده....
برگرد و بشین، بهادر گوش کن، با وجود همه این اتفاقات تلخ ولی من میخوام بخاطر وجود و پاقدم این بچه هم که شده به خودم و تو یه شانس دوباره بدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 پـــرودگـــارا
⭐️ امشب از تو میخواهم
🌺 دلهایمان راچون آب روشن
⭐️ زندگیمان را چون
🌺 گرمای آتش دلچسب
⭐️ وجودمان را چون
🌺 ماه آسمان آرام و روزگارمان را
🌙 چون نگاهت زیبا کن
🌺 شبتون معطر به عطر گـــــل
.
تقویم نجومی اسلامی
✴️ پنجشنبه 👈 22 اذر / قوس 1403
👈10 جمادی الثانی 1446👈12 دسامبر 2024
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا:
✅مسافرت.
✅حسابرسی اموال.
✅نوشتن قرارداد.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅خرید و فروش.
✅و آغاز نویسندگی و نگارش خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد پاک دامن و با حیا است.
🚘 مسافرت: مسافرت خوب است.
👩❤️👨مباشرت امروز :
فرزند هنگام زوال ظهر اقا و بزرگوار و سیاستمدار و درستکارخواهد شد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج ثور است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️امور ازدواجی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️رفتن به تفریحات سالم.
✳️شادی و نشاط.
✳️خرید ملک.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️درختکاری.
✳️فروش احشام.
✳️نامه نگاری و مکاتبات.
✳️و دیدار با دوستان نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء برای صحت جسم خوب و فرزند حاصل خطیبی توانا با گفتاری رسا و زیبا باشد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)در این روز ماه قمری ، باعث عزت و احترام می شود.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث درد و الم می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 11 سوره مبارکه "هود" علیه السلام است.
الا الذین صبروا و عملوا الصالحات...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده کاری پیش آید که در نظر مردم مشکل باشد ولی چون صبر کند موجب نیکنامی و راحتی ایام عمرش می شود. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نوخ روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــــلام🌸
صبح زیباتون بخیر
آرزو می کنیم 🌸
در این روز زیبا
دلتون پر از محبت 🌸
آخرهفته تون پُر از رحمت
زندگیتون پر از برکت
لحظههاتون پر از موفقیت 🌸
و عاقبتتون ختم به خیر باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆همسرتان را با اسم صدا کنید به آنها امنیت میدهید/دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم چرا انقد برادر شوهرت خوبه ولی شوهرت،نه؟!!!!!
#دکتر_سعید_عزیزی
همسرانه
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . بهادر تو خودت میدونستی من گناهی ندارم و نداشتم ولی با
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
من میخوام بخاطر وجود و پاقدم این بچه هم که شده به خودم و تو یه شانس دوباره بدم تا شاید بتونیم یه خانواده بشیم و کنار هم مثل تموم مردم، زندگی عادی داشته باشیم.....
ازت خواهش میکنم، تورو به روح پدرت و بهداد منو پیش خدای خودم و این بچه شرمنده نکن، نذار بعدها از دادن این شانس به تو و خودم پشیمون بشم.....
گلبهار بعد از تموم شدن حرفاش، سرش و پایین انداخت، دستش رو روی شکمش گذاشت و آروم نوازش کرد...
باورم نمیشد....
برگشتم و بهش نزدیک شدم، جلوش زانو زدم و دستی که روی شکمش بود رو گرفتم و بوسیدم و دست دیگم رو روی شکمش گذاشتم...
دیگه نمیخواستم جلوی بغضم رو بگیرم، برای اولین بار به اشکهام اجازه باریدن دادم.....
نتونستم تحمل کنم و محکم تو بغلم گرفتمش....
گلبهار بهت قول میدم، به شرفم قسم، بعد این بهترین زندگی رو برات میسازم....
اینقدر بهت محبت کنم و خوشی تو دامنت بریزم که این گذشته تلخ رو فراموش کنی....
بعد این باید چشمات بخنده گلبهارم...
بخدا قسم دیگه لحظه ای تنهات نمیزارم و اجازه نمیدم کسی باعث اذیتت بشه.....
تا روزی که خودت نخواهی هم دیگه بهت دست نمیزنم دردت به جونم....
بخدا خیلی دوست دارم و دیوانه وار میخوامت......
تا روزی که خودت نخواهی هم دیگه بهت دست نمیزنم گلبهارم....
بخدا خیلی دوست دارم و دیوانه وار میخوامت.....
هرچی تقلا کرد از بغلم بیرون بیاد اجازه ندادم و سفت و سخت گرفته بودمش.....
مثل شکارچی بودم که بعد مدت ها طعمش تو بغلش بود.....
کلی باهاش حرف زدم،درد و دل کردم،از روز اولی که سرچشمه دیدمش و عاشقش شدم گفتم و اونم با تعجب بهم نگاه میکرد و گفت:واقعا بهادر راست میگی از اونموقع منو میخواستی؟؟!!....
گفتم میخواستم چیه دختر؟دیوونم کرده بودی،خیلی فراتر از خواستن،با دیدن تو، من قلبا به عشق تو اولین نگاه، ایمان آوردم گلبهار....
از آینده براش گفتم.....
نمیخواستم اوله کاری چیزی رو ازش پنهون کنم بخاطر همین بهش گفتم که کیارش برگشته.....
با شنیدن این حرف بوضوح ترس رو تو چهرش دیدم،طفلک فقط بهم خیره شد....
لعنت به من....
خدایا ما با این دختر چیکار کرده بودیم...
دستاش بشدت شروع به لرزیدن کرد،دستاشوگرفتم تو دستام و گفتم:....
نگران نباش عزیزم،آروم باش،منم همین دیروز باخبر شدم، نمیدونم کی و چطوری؟؟ولی برگشته....
گلبهار خودت خوب میدونی رسم چی هست؟....
در قبال خونی که ریخته بشه خون میریزن یا هم،کسی رو به عنوان خونبس میفرستن تا این موضوع ختم به خیر بشه.....
.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
27.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥دکتر انوشه بزرگترین درس زندگی را فاش کرد/دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
#تلنگر
هر زنی؛
یه صبری داره...
صبرش که تموم بشه،
خسته میشه و میره...
حالا هرچقدر هم که عاشق باشه؛
پس فک نکن تا ابد میتونی اذیتش کنی!
@daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ از کجا متوجه شویم که احساس نیاز صحیح به ازدواج داریم یا خیر؟
⁉️ اگر به تجرد عادت کنیم چه میشود؟
✅ زندگی رضایتبخش، نتیجه انتخاب آگاهانه است./دکتر غلامی
🎥#دکتر_غلامی
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . من میخوام بخاطر وجود و پاقدم این بچه هم که شده به خودم
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#گلبهار
#ادامه_دارد
.
در واقع این اعتقاد رو دارن که، یه خون ریخته شده و ما هم در قبالش جبران کردیم.....
قانون خونبس اینه که وقتی یه دختر گرفتی یعنی این پایان دعواست،و ما دیگه حقی نسبت به جان کیارش نداریم......
لزومی نداره تو بترسی.....
میدونم تو این مدت بخاطر خطای کیارش خیلی زیاد اذیت شدی ولی...
من بهت قول میدم که با کیارش کاری نداشته باشم....
چون تنها مقصر این ماجرا کیارش نبوده و همونقدر هم دلربا گناهکار بوده و مرحوم بهداد هم باید خودشو کنترل و صبر میکرد تا بزرگترها تصمیم بگیرن که خشمش باعث شد عمرش پایان پیداکنه......
الان برای تو استرس ضرره.....
خواهش میکنم گلبهار به فکر خودت و بچمون باش...
بهت قول میدم هر چی بخواهی بدون چون و چرا قبول میکنم،فقط تو لب تر کن...
سرش رو پایین انداخت و گفت:....
پدرم منو قربانی کرد که الان تنها پسرش راحت کنارش باشه و زندگی کنه...
مگه من بچش نبودم؟؟
مگه منم از خون پدرم نیستم؟؟؟
از کجا معلوم این مدت هم خودش کیارش رو پنهون نکرده بود تا آبا از آسیاب بیوفته؟؟......
گلبهار این حرفها دیگه مهم نیست.....
ما قراره یه شروع تازه داشته باشیم......
به من اعتماد کن نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره....
با چشمهای اشکی بهم زل زد و گفت:....
بهادر فقط یه خواهش دیگه ازت دارم؟؟....
ازت میخوام که...
سرش رو پایین انداخت.....
بهادر ازت خواهش میکنم برای یکبار هم شده اجازه بدی مادرم رو ببینم....
با چیزی که ازم خواست عاجزانه فقط بهش نگاه کردم و خودش هم متوجه عجز تو نگاهم شد...
درمونده گفتم.....
ولی گلبهار....
خودت بهتر میدونی من نمیتونم این کارو رو انجام بدم....
این برخلاف رسم و قانونه....
ازت خواهش میکنم بهادر فقط یکبار برای همیشه....
گفتم برای امروز کافیه دیگه خستت کردم، کمی استراحت کن بعداز درموردش صحبت میکنیم، به سمت تخت بردمش و ازش خواستم استراحت کنه....
کلافه از اتاق بیرون رفتم و به سمت نگهبان راه افتادم و ازش خواستم فردا صبح زود تمامی خدمه ها سرکارشون حاضر باشن....
به اتاقم رفتم و شیشه ای بیرون کشیدم و یکی دو پیک زدم تا ذهنم آروم بگیره.....
تا خود صبح بیدار بودم و فکرم مشغول خواسته گلبهار.....
به خودم که اومدم دیدم چیزی به طلوع آفتاب نمونده.....
به اتاق گلبهار سر زدم، دیدم تو آرامش خوابیده.....
✍🏻 مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ، بلکه همسرند .
👈🏻نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند .
ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم .
وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم ،
فرق نمیکند ، چه زن و چه مرد
زن و شوهر مکمل هم هستند هر دو حق زندگی دارند و هر دو باید از زندگی مشترک بهره مند شوند.
این منافاتی با شخصیت زن و مرد ندارد و نه مردسالاری است
نه زن ذلیلی...!
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دو راهی خانواده يا همسر...
🔹 حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
❤️